خوشحال می شویم برای دیدن ویدیوهای مرتبط با ازدواج اجباری پیج اینستاگرام دکتر فرزاد طباطبایی را دنبال کنید.
هر ساله افراد زیادی به ازدواج اجباری تن میدهند. ترس از خشونت خانواده، دختران و پسران زیادی را به ازدواج مجبور میکند و در صورت مخالفت با ازدواج، فرد مورد شدیدترین آسیبهای جسمی و روحی قرار میگیرد. بسیاری از افرادی که اجباری ازدواج میکنند، پس از ازدواج، با آسیبهای شدید روانی و جسمانی رو به رو میشوند. ازدواج اجباری معمولا سرانجام مطلوبی ندارد و افراد را به راههای ناخوشایندی میکشاند. در اکثر موارد نیز این ازدواجها به طلاق و جدایی میانجامد. خانوادهها و افرادی که مسبب ازدواج اجباری هستند باید به پیامدها و عواقب آن آگاه باشند. در چنین شرایطی شاید بهتر است افرادی که مسبب ازدواج های اجباری می شوند از مشاوره ازدواج بهره ببرند. به این ترتیب می توان این امیدواری را داشت که با کسب آگاهی از پیامدهای ناخوشایند ازدواج اجباری، از اعمال فشار آن ها کاسته شود. برای اطلاع از روند مشاوره ازدواج کلیک کنید.
ازدواج اجباری یکی از انــواع ازدواج است که در آن یک طرف یا هر دو طرف بدون خواست و رضایت خود ازدواج میکنند. ازدواج اجباری به عنوان ازدواج مصلحتی نیز شناخته میشود که معمولا توسط خانواده و خویشاوندان ترتیب داده شده. افرادی که در صدد سر گرفتن این ازدواج اجباری هستند، معمولا از خشونت فیزیکی مستقیم و فشارهای روحی و روانی نامحسوس استفاده میکنند. امروزه سازمان ملل و گروههای حقوق بشری، ازدواج اجباری را نوعی برده داری و سوء استفاده میدانند که آزادی و استقلال افراد را نقض میکند.
عوامل متعددی وجود دارد که میتواند ازدواج اجباری را تبدیل به یک فرهنگ پذیرفته شده بکند. هر کدام از علل ذکر شده هر چقدر هم که منطقی به نظر آیند، باز هم برای ورود به چنین ازدواجی مشاوره قبل از ازدواج ضرورت دارد. عواملی مثل:
گاهی برای پیوند دو قبیله یا خانواده و افزایش قدرت آنها، فردی قربانی خواهد شد. ازدواج اجباری هم در خانوادههای بزرگ و ثروتمند، هم در قبایل بادیه نشین دیده میشود. همچنین در برخی مناطق برای صلح و آتش بس بین دو خانواده، دختر یا پسری از آنها مجبور به ازدواج با هم میشوند.
در برخی فرهنگها و مذاهب، ازدواج باید هرچه سریعتر (ازدواج زیر سن قانونی) و یا به انتخاب والدین انجام شود. دختران و پسران در عملی انجام شده قرار گرفته و توان مقاومت و مخالفت نخواهند داشت. در صورت مخالفت ممکن است فرد از خانواده و حتی محل زندگی خود طرد شود. گاهی خانوادهها برای پیشگیری از به گناه افتادن فرزندانشان آنها را مجبور به ازدواج میکنند. ویژگیهای اکثر این خانوادهها، سنتی و مذهبی بودن است که در بیشتر موارد آگاهی و توانایی کمی برای تربیت درست و ایجاد صمیمیت با فرزندان دارند.
از طرف دیگر افرادی هستند که از برخی هنجارهای فرهنگی سواستفاده میکنند. آنها برای به دست آوردن دختر مورد نظر خود، اقدام به تجاوز جنسی میکنند. در چنین شرایطی خانواده برای پیشگیری از بی آبرویی و ترس از افکار جامعه دختر را به ازدواج با متجاوز گر و یا یک فرد دیگر مجبور میکنند. الگوی ذهنی این خانواده ها بر مبنای زندگی بر اساس حرف مردم است. برای آن ها قضاوت دیگران یعنی همه چیز. تا جایی که به قربانی کردن فرزند خود راضی می شوند.
در برخی خانوادهها نیز زن پس از مرگ شوهرش، به عنوان ارث به برادر همسرش یا فرد مجرد دیگری تعلق میگیرد. مرد نیز پس از مرگ برادر یا کسی از نزدیکانش، مجبور به ازدواج با زن او میشود.
خانوادههای با نفوذ و ثروتمند معمولا سعی میکنند ازدواجها در خانواده خود و با افراد نزدیکشان اتفاق بیفتد. این اتفاق به دلیل عدم اعتماد به غریبهها و ترس از نفوذ آنها به خانواده و دسترسی به ثروت و قدرت آنها انجام میشود.
یکی از عمدهترین دلایل ازدواج اجباری، فقر است. ناتوانی در تامین هزینههای زندگی، اعتیاد پدر و مادر، تعداد زیاد فرزندان و ... گاهی اوقات حتی به فروختن دختر نیز منتهی میشود. توصیه می شود مقاله تاثیر مشکلات اقتصادی بر خانواده را مطالعه فرمایید.
این نیز نوعی ازدواج اجباری ناشی از بارداریهای ناخواسته است. بر اثر اصـول اخلاقی و فرهنگ بعضی جوامع، پس از حاملگی ناخواسته دختر، دو طرف مجبور به ازدواج با هم هستند. در برخی جوامع، این مورد به عنوان رسوایی شناخته میشود و بسیاری از موارد، بخاطر عدم رضایت پسر یا دختر به این ازدواج، به قتلها و خشونتهای زیادی منجر شده است.
برخی دیگر از دلایل ازدواجهای اجباری شامل کنترل رفتارهای ناخواسته و جنسی، جلوگیری از روابط نامشروع، جلوگیری از عواقب بارداریهای بدون ازدواج، احساس وظیفه والدین برای ازدواج فرزند، مهاجرت به کشورهای دیگر میباشد.
افرادی که به اجبار وارد زندگی مشترک با فردی میشوند که علاقهای به او ندارند، اغلب به انواع اختلالات روانی مبتلا خواهند شد و معمولا به بیماریهای جسمی متعددی نیز دچار میشوند. از طرف خانواده خود پذیرفته نخواهند شد و آنها نمیخواهند درگیر زندگی آسیب زای او بشوند. تمام این فشارها و ناراحتیها و اختلالات روانی احتمال خودکشی و خودسوزی را در این افراد بالا می برد. یکی از اصلیترین دلایل خودسوزی در برخی مناطق، ازدواجهای اجباری است.
ازدواج اجباری نمونه بارزی از خــشونت خانگی است. ازدواج یعنی شراکت در جسم و روان و تمامیت زندگی زوجین. فردی که علیرغم احساسات و تنفر خود از همسری که انتخاب خود او نیست؛ باید تن به خواسته های او بدهد. با او آمیزش کند و شاهد تولد کودکان معصومی باشد که حاصل عشق نیستند و صرفا نتیجه یک ارتباط فیزیکی و آمیزش جنسی هستند. فردی که با ازدواج اجباری تمام آمال و آرزوهای خود را بر باد رفته می بیند، بی رمق و بدون انگیزه به زندگی مشترک خود ادامه خواهد داد.
دختران جوانی که ایدهها و رویاهای زیادی برای آینده خود دارند با ازدواج بدون عشق نمیتوانند به چیزهایی که میخواستند برسند. حتی در حالتهایی که فرد برای فرار از خانواده و محدودیتهای آنها، تصمیم به ازدواج میگیرد، در خانه خود نیز با انتظارات و وظایف و محدودیتهای جدیدی مواجه میشود که انتظار آنها را نداشته است.
او مجبور است از شوهر تبعیت کند، دوستی هایش را محدود کند و از فعالیتهای بیرون از منزل دست بکشد.معمولا جلوی تحصیل و پیشرفت او گرفته میشود و باید در خانه به کارها رسیدگی کند. پس از ازدواج او باید با همسر خود رابطه جنسی داشته باشد. اگر همسرش را دوست نداشته باشد یا تمایل به این کار نداشته باشد، ممکن است مورد تجاوز و رابطه خشونت آمیز قرار بگیرد که باعث آسیبهای زیاد روحی و روانی فرد خواهد شد.
در این شرایط رابطه جنسی برای او تبدیل به عذاب میشود. به مرور زمان فرد احساس تنهایی بعد از ازدواج میکند و ساکت و غمزده میشود. این احساس تنهایی زمینه برای ابتلا به انواع بیماریهای روحی روانی فراهم میکند.
برخی از پیامدهای ازدواجهای اجباری عباتند از:
در بسیاری از موارد فرد از خانه پدری یا از خانه شوهر خود فرار میکنند، درحالی که آسیبهای شدیدی در انتظار آنهاست. خیلی از آنها به دلایل مختلف زندانی میشوند و پس از تحویلشان به خانواده، خشونت و زندانی شدن نصیبشان میشود. توصیه می شود در این رابطه مقاله پیامدهای فرار دختران از خانه را مطالعه فرمایید.
در صورت مخالفت کردن با ازدواج اجباری، ممکن است فرد شدیدا مورد خشونت و ضرب و شتم خانواده قرار بگیرد. این نوع ازدواجها بدون هیچ عشق و احساسی است؛ در نتیجه در خانه همسر نیز مورد تحقیر، پرخاش، تجاوز و آسیبهای بدنی قرار خواهد گرفت. چنین مواردی به احتمال زیادی ابتلا به افسردگی شدید را در افراد بالا می برد و سلامت روان آنها را به خطر میاندازد.
به احتمال زیاد، به دلیل اجباری بودن رابطه جنسی، بارداریها ناخواسته و اجباری خواهند بود. فرزندانی که حاصل ازدواجهای اجباری هستند توسط خانوادهای آسیب دیده و بدون محبت بزرگ خواهند شد و در معرض خشونت و تنبیه والدین قرار خواهند گرفت. با مشاهده درگیریها و پــرخاشگری والدین، بستر خشونتهای بعدی در فرزندان آماده شده و درگیر شدن آنها با آسیبهای اجتماعی و بزهکاریها در آینده بسیار محتمل است.
همانطور که گفتیم ازدواج اجباری پیامدهای بسیاری را برای افراد به دنبال دارد. خوشبختانه با وجود پیشرفتهای جوامع بشری و تغییر برخی عقاید و باورها چنین ازدواجهایی کاهش یافتهاند اما وجود دارند. به همین دلیل لازم است تا به دنبال راهی برای غلبه بر آن باشید و خود را از مسیری که دیگران برایتان ایجاد میکنند رها سازید.
در چنین شرایطی مقابله و مدیریت شرایط و خارج شدن از اجبار دیگران شما را با چالشهایی مواجه میکند که به تنهایی نمیتوانید از پس آنها بربیایید. در چنین شرایطی مراجعه به یک متخصص روان درمانگر می تواند در توانمند سازی شما برای کسب مهارت مقابله با مشکلات مفید باشد. مرکز مشاوره حامی هنر زندگی با کادری مجرب آماده ارائه خدمات روانشناسی و روان درمانی می باشد. برای کسب اطلاعات تکمیلی در خصوص مشاوره روانشناسی کلیک کنید.
دیدگاه ها
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*