انواع خشونت در تمام جهان و در میان تمامی انسانها امکان بروز دارد. کودکان و زنان بیشتر در معرض خشونت قرار میگیرند. برای مقابله با انواع خشونت نیاز به بررسی و ارائه راهکارهای اساسی داریم. امروزه شاهد وقوع خشونت به شکلهای مختلف هستیم. اغلب مردم تنها خشونت فیزیکی را زیان بار و آسیب زننده میدانند. در حالی که دیگر انواع خشونت مانند خشونت روانی به مراتب آثار زیانبارتری میتواند داشته باشد. والدین و مدارس با استفاده از روشهای تربیتی مناسب و آموزش میتوانند خشونت را مهار کنند. در اینجا انواع خشونت، علل و آثار آن شرح داده شده است.
خشونت به معنای پاسخ نادرست به ناکامیها و شکستهای زندگی است. اگر در زندگی تان دچار ناامیدی و یأس پی در پی میشوید، ممکن است راحت ترین پاسخ ممکن را بروز خشم بدانید که در واقع این بدترین نوع پاسخ به اتفاقات بد زندگی محسوب میشود. به زبان دیگر خشونت اساسا به معنای راهی برای آسیب رساندن به دیگران تعریف میشود.
خشونت به دنبال احساس خشم شدید بروز پیدا میکند. به نحوی که با تخلیه آنی هیجان منفی در درون خود، میخواهید احساس راحتی کنید. غافل از اینکه این عمل هم عواقب بدی به دنبال دارد، هم خشم تان به طور صحیح تخلیه نمیشود. برای درک بهتر این مسئله پیشنهاد میکنیم مقاله احساس خشم را مطالعه کنید.
خشونت علل گوناگونی دارد که طیف وسیعی از دلایل را شامل میشود. در واقع چندین عامل منشا خشونت هستند. شناسایی و کنترل این عوامل به فرد کمک میکند تا در هنگام مواجهه با مسائل خشم خود را مدیریت کند. در ادامه علل خشونت را در دو دسته فیزیولوژی و روانشناختی تقسیم بندی کردهایم:
اغلب عوامل فیزیولوژیکی در کنترل و اختیار فرد پرخاشگر نیستند. در هر صورت نمیتوان خشونت را با این فرضیه که فرد کنترلی بر رفتار خود ندارد، توجیه کرد. سکته مغزی، آسیبهای مغزی، سکته قلبی، کمبود برخی ویتامینها، کمبود برخی املاح و مواد معدنی در بدن، باعث ایجاد خشونت و خشم در فرد میشود. علل فیزیولوژیکی در بدن بیمار بررسی میشوند.
اصلیترین علل خشونت را باید در روان فرد جستجو کرد. گاهی عوامل روانیِ خشونت ریشه در یک تعارض حل نشده دارند. یعنی فرد در مقابل یک مسئله و یا احساس دچار دوگانگی است. این دوگانگی اغلب خود را به صورت طغیانهای پرخاشگرانه در مقابل دیگران نشان میدهد. یکی دیگر از علل روانی میتواند ناتوانی در کنترل هیجانات باشد.
این دسته از عوامل زیر مجموعهی موارد بالا محسوب میشوند که آنها را به صورت جزئیتر بررسی کردهایم:
اگر کسی را در زندگی از دست داده اید، اگر در زندگی شخصی خود و یا محیط کاریتان دچار شکست میشوید، اگر فردی هستید که زود ناامید میشوید و از هر موقعیتی که کمی در آن ضعف دارید خود را بازنده میدانید، ممکن است ناخودآگاه زمینهای برای ایجاد خشم در خود ایجاد کنید. البته این نوع خشم در دراز مدت بروز پیدا میکند. برای اطلاعات بیشتر در زمینه ناتوانی در کنترل هیجانات کلیک کنید.
گاهی افکار منفی مانند خوره به جان شما میافتد. به طوری که نمیتوانید با آنها مقابله کنید و جلوی بوجود آمدن آن را بگیرید. مثل «من آدم کارآمدی نیستم، دست به هر کاری میزنم ناموفقام، هر کاری میکنم نمیتوانم به اهدافم دست پیدا کنم. دست آخر حتما تنها خواهم ماند». این افکار مزاحم میتواند در دراز مدت تولید خشم پنهان کرده و اثرات مخربی بر زندگی شما بگذارد.
گاهی عدم بروز کینه و خشم در مقابل کسی باعث انباشت و بزرگ شدن حس تنفر و خشم در مقابل آن فرد میشود. واکنشهای هر کس در مقابل چنین احساساتی متفاوت است. به طوری که برخی افراد برای کاهش این احساسات از مکانیسمهای دفاعی ناپخته استفاده میکنند. یا برخی به صورت شخصیتی منفعل پرخاشگر احساسات خود را برون ریزی میکنند. برای آشنایی بیشتر در مورد شخصیت منفعل پرخاشگر کلیک کنید.
خواب کافی بر روی سیستم ایمنی بدن، بر نحوه برخوردتان با مسائل و تحمل شرایط سخت تاثیر دارد. برعکس نداشتن خواب کافی اثر معکوس بر بدن میگذارد. در نتیجه نداشتن خواب کافی تحمل و طاقتتان در برابر مسائل کم شده و زود از کوره در میروید. اگر سیستم ایمنی بدن به هر دلیلی دچار اشکال شود، یکی از علامتها بروز خشم و پرخاشگری است. در واقع بدن کمبودهایش را به نوعی با پرخاشگری درخواست میکند.
فعالیت فکری و یا حتی جسمی زیاد در تولید خشونت نقش دارند. اگر چند شبانه روز شب کار بوده و کار سخت و حساسی را انجام دهید، یا چند شبانه روز بر روی پروژه دانشگاهی خود کار کرده و وقت بگذارید، شاید بعد از آن تا مدتی، حتی حوصلۀ خودتان را هم نداشته باشید و آستانه تحمل شما به شدت افت کند. بی حوصلگی ناشی از کار و فعالیت زیاد شبانه روزی میتواند منجر به خشم و خشونت شود. برای اطلاع از واکنش صحیح در این شرایط پیشنهاد میکنیم مقاله کنترل خشم را مطالعه کنید.
خشونت یک مشکل رفتار بوده و محیط نقش اساسی در شکل گیری آن دارد. گذشته فرد نیز علت خشونت را نشان میدهد. فردی که در خانواده ای پر از جنگ و دعوا رشد کرده است، احتمال اینکه در آینده فردی پرخاشگر شود خیلی بیشتر است. محیطی که فرد در آن درس میخواند، محیط دوستان و هم سالان نزدیک که همیشه با آنها در تماس است، محیط شغلی و... میتواند در خشونت تاثیر زیادی داشته باشد. میتوان مجموعه این موارد را باهم برای تولید خشم در افراد در نظر گرفت.
انواع خشونت به صورتهای مختلف طبقه بندی میشوند. در اینجا ما خشونت را به دو نوع کلامی و غیر کلامی تقسیم کرده ایم:
یکی از رایجترین انواع خشونت در کشور ما خشونت کلامی است که به روشهای گوناگونی انجام میشود. خشونت کلامی میتواند شامل ناسزا، دشنام، بدگویی پشت سر افراد دیگر، زورگویی، رفتارهای قلدرمعابانه، داد و فریاد بر سر هم و... باشد.
خشونت غیرکلامی، هر گونه رفتاری به صورت غیر مستقیم و غیر کلامی در قالب خشونت را شامل میشود. از جمله خشونتهای غیر کلامی میتوان به خشونت جنسی، خشونت روانی، خشونت نوشتاری (مانند نوشتن شعار و متنهای توهین آمیز در فضاهای مختلف مجازی) اشاره کرد. در ادامه به بررسی انواع دیگری از خشونت پرداختهایم.
خشونت علیه کودکان به علت ناتوانی کودکان در برخورد مناسب، متاسفانه بی پاسخ میماند. کودکی که مورد خشونت واقع میشود اغلب نمیتواند در مقابل شخص مورد نظر از خود دفاع کند. به همین دلیل خشونت در او ریشه دوانده و در بزرگسالی به احتمال بیشتری رفتاری خشونت آمیز خواهد داشت. خشونت علیه کودکان نیز تقریبا با خشونت علیه زنان قرابت معنایی دارد.
خشونت علیه زنان معمولا بیشتر از خشونت عیله مردان بررسی و شناخته شده است. تفاوتهای شناختی و فیزیولوژی در مردان و زنان منجر به جلب توجه عموم به خشونت علیه زنان شده است. خشونت جنسی و فیزیکی علیه مردان بسیار کمتر از زنان رخ میدهد. خشونت علیه زنان و مردان اغلب با عنوان خشونت خانگی مطرح میشود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه خشونت خانگی کلیک کنید.
اعمال زور و فشار در خصوص اعمال جنسی شکل دیگری از خشونت است که معمولا بر روی خانمها اعمال میشود. تجاوز جنسی آسیب زنندهترین نوع خشونت برای زنان محسوب میشود. خشونت جنسی شامل درخواستهای نابجا و خارج از عرف از شریک جنسی را نیز در بر میگیرد.
خشونت اقتصادی نیز بیشتر برای زنان اتفاق میافتد. مثلا یک آقا با خرجی ندادن و قطع کردن آن میتواند به طور غیر مستقیم به همسر خود اعمال خشونت کند. یا مرد میتواند با آسیب رساندن به وسیلههای زن خشونت خود را بروز دهد. خشونت در روابط خانوادگی و در میان زن و شوهر آثار و پیامدهای ناگواری به ویژه برای فرزندان به همراه دارد. حل این مشکلات تنها با استفاده از مشاوره خانواده میتواند اثر گذار باشد.
این نوع خشونت شامل ضرب و جرح، سوزاندن، کشیدن موها، بستن، زندانی کردن، حتی کوبیدن بسیار محکم در و محرومیت غذایی و ... میشود. حتی گاهی به یک باره تمام ظرفها و وسایل میز غذا را در هم میشکنند و با یک ضربه شدید، باعث در هم شکستن ظروف و همچنین واکنش خشم اطرافیان میشوند. این رفتار نیز در زمره خشونت فیزیکی قرار میگیرد و ممکن است بر همه اقشار جامعه اعمال شود.
این نوع خشونت گرچه ممکن است در هر دو جنس مرد و زن اتفاق بیفتد، اما در زنان بیشتر است. ممکن است که مرد به زن استرسهای گوناگونی وارد کند، در زمینههای زناشویی از قبیل طلاق، بیرون انداختن از منزل، بردن فرزند از منزل برای همیشه و روشهایی دیگر از نظر روانی به زن فشار وارد کند. خشونت روانی تحقیر طرف مقابل و توهین به او را نیز در بر میگیرد.
برای مقابله با انواع خشونت ممکن است پیشنهادهای مختلفی داده شود. در وضعیتی که خشونت شدید اتفاق افتاده (مانند ضرب و شتمهای شدید و یا بیرون انداختن از منزل، سوزاندن زندانی و...) موضوع را حتما با پلیس در میان بگذارید. درصورت اعمال شدید ضرب و جرح و ماندن اثر بر روی بدن فرد، باید به پزشک قانونی مراجعه و تشکیل پرونده دهید.
لازم به ذکر است گاهی با تماس با یک روان شناس و یا مراجعه حضوری به آن میتوانید تا حد بسیار زیادی این مشکل را حل کنید و از پیامدهای منفی احتمالی که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد جلوگیری کنید. آموزش مهارتهایی چون کنترل خشم و حل مسئله توسط متخصصان سلامت روان در کاهش و از بین بردن انواع خشونت موثر بوده است. برای آشنایی با مهارت حل مسئله کلیک کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه شناسایی و درمان انواع خشونت می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
دیدگاه ها
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*