ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7
ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7

وابستگی کودک به پدربزرگ و مادربزرگ چه فواید و آسیب هایی دارد؟


خوشحال می شویم برای دیدن ویدیوهای مرتبط با وابستگی کودک به پدربزرگ و مادربزرگ پیج اینستاگرام دکتر فرزاد طباطبایی را دنبال کنید.


وابستگی کودک به پدربزرگ و مادربزرگ در بسیاری از کودکان دیده می شود. در بیشتر اعیاد و مراسم ها مانند عید نوروز، شب یلدا و...، حضور پدربزرگ و مادربزرگ ها بسیار مغتنم است و خاطرات خوشی برای خانواده رقم می زند. اغلب افراد خاطره های بسیار خوب و قشنگی را از پدربزرگ ها و مادربزرگ های خود دارند. حتی در بیشتر موارد هیچکدام از سایر خویشاوندان نمی توانند نوع علاقه ای که افراد به خصوص کودکان نسبت به پدربزرگ ها و مادربزرگ های خود پیدا می کنند را از طرف خودشان در آن ها ایجاد می کنند.
اما در بعضی مواقع کودکان نسبت به پدربزرگ و مادربزرگ ها وابستگی شدیدی پیدا می کنند که پیامدهای خاصی به همراه دارد. در ادامه این وابستگی در افراد و شکل گیری شخصیت کودکان بیشتر و بهتر آشنا می شویم. از آن جایی که جلوگیری از وابستگی کودکان و  تربیت آن ها نیاز به آموزش دارد، والدین می توانند از متخصصان مشاوره کودک بهره مند شوند.  

تماس با مشاور

دلبستگی و وابستگی کودک به پدربزرگ و مادربزرگ ها

دلبستگی یعنی اینکه کودک نسبت به یک فرد خاص که در اغلب موارد مادر است، وابسته بوده و در نتیجه از او احساس امنیت را به دست می آورد. در ادامه با طبیعی و غیر طبیعی بودن میزان دلبــستگی در کودکان و نتایج آن آشنا می شویم.
همه افراد از زمان تشکیل نطفه تا زمان مرگ دارای نیاز های متنوعی هستند. اصلی که در دوره های متفاوت سنی تغییر می کند، نوع و چگونگی برطرف کردن نیاز ها است. در 24 ماه اول زندگی نوزاد، که مادر فرزند خود را شیر می‌دهد اوج رابطه عاطفی بین مادر و فرزند برقرار می‌شود. در واقع دلبستگی کودکــان زیر دو سال، مرحله ابتدایی دلبستگی به اطرافیان و خصوصا مادر است و از لحاظ سلامت هیجانی کودک بسیار حائز اهمیت می باشد. بنابراین بهتر است بگوییم که از زمانی که نطفه در رحم مادران تشکیل می شود، رابطه عاطفی از سوی مادران برقرار می‌شود و این رابطه با اولین تماس حسی نظیر لمس، بوییدن، دیدن و...، با نوزاد بیشتر و قوی تر می شود.
برای فرزندان این رابطه از حدود 5 ماهگی به بعد شکل می‌گیرد. در دو سال اول زندگی کودک، وابستگی امری طبیعی و درست است و در این رابطه وابستگی خاص به طور معمول نقش پدران کمرنگ ‌تر از مادران است. در واقع این وابستگی عمیق و خاص بین مادر و فرزند جزئی از روند طبیعی رشد روانی و عاطــفی کودکان است، ولی بعد از گذشت حدود 24 ماه از تولد نوزاد، والدین بهتر است وابستگی کودکان را به تدریج، کم کنند.

اینفوگرافیک وابستگی کودک به پدربزرگ و مادربزرگ

 اینفوگرافیک وابستگی کودک به پدربزرگ و مادربزرگ

 1- مستقل شدن کودک

استقلال کودکان یک نیاز است؛ یعنی کودک باید به استقلال برسد ولی بهتر است که برای دستیابی به آن مرحله به مرحله پیش رفت. به هیچ عنوان نباید ناگهانی کودکان را از مادر و یا سایر اعضای خانواده جدا کرد؛ زیرا ضربه ای که کودک از نظر روحی و روانی می خورد، به شدت آسیب زننده است. اولین مرحله برای کاهش وابستگی بچه ‌ها بعد از دو سالگی، جدا سازی محل خواب کودک از والدین است. البته باید توجه داشت جدا خــوابیدن کودک زمان و راهکارهایی دارد که والدین باید در نظر داشته باشند.
در 12 ماه اول زندگی کودک، توصیه این است که کودک در اتاق پدر و مادر یا در معرض دید آن ها بخوابد؛ زیرا در خواب ممکن است دچار بیماری ها و عارضه های مخصوص آن نظیر ســندروم ناگهانی مرگ نوزاد شود. بعد از جدا سازی محل خواب، قدم بعدی این است که کودک به صورت یک عضو تاثیر گذار وارد محیط های اجتماعی کوچک ‌شود.
بهتر است والدین قبل از اینکه بچه را به مهد کودک بسپارند، به دلیل اینکه سطح وابستگی کودک کاهش یابد، می‌توانند کودک خود را به پارک و یا خانه بازی ببرند. اما به آن ها اجازه دهند که خودشان تجربه کنند و والدین تنها نقش نظارتی داشته باشند. به این ترتیب در عین حال که مادر حضور دارد، کودک ارتباط با همسالان و محیط را شروع می‌کند. شروع اساسی فرایند اجـتماعی شدن کودک، بعد از 3 سالگی است. بنابراین بهتر است که از آن سن به بعد کودک را به مهد کودک فرستاد.

2- وابستگی و تبعات آن در کودکی و بزرگسالی

وابستگی می تواند در تمام دوران زندگی باشد و بزرگ ‌ترین آسیب را به زندگی افراد بزند. الگو وابستگی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و اساس فرهنگ مردمی که در نیمکره شرقی زمین زندگی می کنند، فرهنگ وابستگی و زندگی با والدین و والدین آن ها است. در واقع وابستگی به والدین در بزرگســالی در این جوامع شایع است. افرادی که به پدر و مادر خود وابستگی دارند، نگرانی های بی مورد و وسواسی در مورد سلامت و از دست دادن آن ها پیدا می کنند که سلامت خود آن ها را تهدید می کند و همیشه در حالت اضطراب و آشفتگی هستند.
کودکانی که در کودکی به والدین خود وابسته بودند در بزرگسالی نیز به اطرافیان خود وابسته می‌شوند به گونه‌ ای که افراد ممکن است به جنس مخالف خود وابسته شوند و برای اینکه رابطه ادامه داشته باشد، حاضر بشوند هر نوع تحقــیر شدن در رابطه را تحمل کنند. این افراد به منبع وابستگی خودشان می‌ چسبند و برای اینکه آن ها را از دست ندهند، به طور متوالی و همیشگی در رابطه پیشقدم می ‌شوند.
این دسته از کودکان حتی در مهد کودک نیز به مربیان خود می ‌چسبند و یا در مدرسه به یکی از معلمین خود که برایشان احساس امنیت بیشتری را به ارمغان می آورد، وابستگی شدید پیدا می کنند. بنابراین وابستگی از همان کودکی و به دلیل رفتار نادرست والدین در روند تربیــت کودک شکل می‌گیرد و در بزرگسالی تبعات خوبی را به دنبال نخواهد داشت. برای آگاهی بیشتر در زمینه مراحل دلبستگی کودکان کلیک کنید.  
وابستگی به والدین

وابستگی کودک به پدربزرگ و مادربزرگ | رابطه دو طرفه

رابطه کودکان و سالمندان بسیار زیبا است. در حقیقت رابطه ی دوطرفه ی برد برد است. سالمندان از هیجانات و انرژی دنــیای کودکان بهره مند می شوند و کودکان از آرامش و تجربیات سالمندان استفاده می نمایند. حدود دو سال پیش در کانادا یک خانه سالمندان را با پرورشگاه کودکان ادغام کردند. این طرح در ابتدا به عنوان یک طرح آزمایشی کوتاه مدت قرار بود اجرا شود؛ اما داشتن نتایج مثبت بر هر دو گروه، کودکان و سالمندان، در راستای ارضای نــیازهای روانی سالمندان و هیجانات کودکان سبب شد که این طرح گسترش بیابد. حتی امروزه نیز تعدادی از کشور های اروپایی به خصوص در ناحیه اسکاندیناوی نظیر سوئد از این طرح استقبال کردند. اما دلیل این استقبال چه می تواند باشد؟

1-رابطه دو طرفه و مفید

در ابتدا اثر بخشی این اقدام در افراد سالمند و سپس کودکان بررسی شد و نتیجه بسیار جالب بود؛ این حرکت جالب باعث شد که پدیده منـفی بافی در سالمندان بسیار کاهش یابد و آن ها از تنهایی خود خارج شوند. بدین ترتیب سالمندان به واسطه همنشینی و بازی با کودکان، روحیه و انرژی بهتری را پیدا کردند و سطح امید به زندگی نیز در آن ها افزایش یافت. همچنین کودکان نیز از داشتن والدینی جدید و با محبت، احساس آرامش و امنیت بیشتری داشتند.
نکته مهم این است که این کودکــان بی سرپرست بوده اند؛ یعنی فاقد والدین بودند و البته که افراد میانسالی که در خانه سالمندان هستند نیز از دوری فرزندان خود به هر دلیل و هر نحوی، ناراحت می شوند. بنابراین به نظر می رسد این طرح به شدت اثر خوبی را در هر دو گروه گذاشته است. اما آیا این طرح درباره کودکانی که دارای والدین هستند نیز می تواند به همان صورت تاثیرگذار و مفید باشد؟

2- رابطه دو طرفه اما مرزی

شاید اگر شما از والدینتان درباره پدربزرگ و مادربزرگ هایتان بپرسید از آن ها خاطراتی را نقل کنند که شما تا حدی نتوانید باور کنید یا باورش برای شما سخت باشد. دلیل این نکته این است که در بیشتر موارد و به طور معمول والدین با فرزندان و نوه های خود به دو گونه متفاوت رفتار می کنند. البته این مسئله قابل درک و منطقی است؛ چرا که نقش و جایگاه فرزند و نوه برای والدین متفاوت است، همانطور که نقش والدین برای فرزندان با نقش پدربزگ و مادربزرگ متفاوت است.
 اما آیا پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نیز می توانند در کنار والدین در امر تربیت و روند شکل گیری شخصیت نوه های دوست داشتنی خود تاثیری بگذارند؟ سوال بعدی که اهمیت اصلی تری دارد این است که اگر قادر باشند که همچین نقشی را داشته باشند، تاثیری که در نتیجه آن بر کودکان می گذارند مثبت است و یا منفی؟ با توجه به سبــک فرزندپروری متفاوت این دو نسل، این موضوع چه تاثیری بر کودکان خواهد داشت؟
در ادامه بیشتر به پاسخ دو سوال مهم و اساسی آشنا می شویم.

تکرار خاطرات شیرین با وابستگی کودک به پدربزرگ و مادربزرگ

به طور معمول جنس دوست داشتن نوه با فرزند، برای والدین فرق می کند. یکی از دلایل این امر همانطور که در بالا به آن اشاره شد بحث تغییر جایگاه و نقش است. یعنی با توجه به اهمیت نقش مادر در تربیت فرزندان و همچنین ویژگی خاص نقش پدر در تربیت فرزندان ،ممکن است ورود اشخاص ثالث به عنوان پدربزرگ و مادربزرگ در نقش والد و مربی و دخالت در امر تربیت، موضوع را  کمی چالش برانگیز کند. اما شاید دلیل دوم، این نکته باشد که والدین با نوه های خود شانس دوباره ای برای تکرار اوقات خوش گذشته خود دارند. به بیان دیگر آن ها می توانند او را به گردش ببرند همانطور که سال ها قبل فرزندانشان را می بردند.
به طور حتم این احساس لذت بخش، روحیه کودکان را نیز بهتر می سازد؛ چرا که امروزه بیشترین زمان والدین صرف تامین نیاز های اولیه و اساسی کودکان می شود که البته تا حد زیادی نیز لازم است. در نتیجه به این دلیل و همچنین به دلیل مسئولیت کمتری که پدربزرگ ها و مادربزرگ ها به نسبت والدین در رابطه با کودکان دارند، فرصت بیشتری نیز برای بودن در کنار نوه هایشان دارند و بالطبع لذتی که می برند بیشتر و عمیق تر خواهد بود.
خیلی از افراد نیز ترجیح می دهند به جای آن که کودکان خودشان را به مهد کودک ها و سایر مراکز نگهداری بسپارند، آن ها را برای ساعت هایی معین در پیش والدین خودشان بگذارند. این مسئله از هر نظر امری منطقی و درست است؛ چرا که هم در هزینه ها صرفه جویی می شود و هم خیال آن ها از سلامت فرزندانشان راحت تر خواهد بود. اما تکرار مداوم این وضعیت از نگهداری، می تواند موجب اضــطراب اجتماعی کودکان شود. 

آثار مثبت وابستگی کودک به پدربزرگ و مادربزرگ

خیلی از خانواده ها از اهمیت و نقش والدین خود در تربیت کودکانشان آگاهی درستی ندارند. رابطه مناسبی که بین پدربزرگ ها، مادربزرگ ها و کودکان برقرار بشود، می تواند آثار بسیار مفید و مثبتی را در آینده کودکان داشته باشد. در یک رابطه مناسب پدربزرگ ها و مادربزرگ ها می توانند ویژگی ها و مسائلی را به نوه هایشان انتقال دهند که سبب بهتر شدن زندگی کودکان بشود. این موارد عبارتند از:

1- انتقال تجربه

پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها در تمام لحظات زندگیشان، تجارب بسیار ارزشمندی را به دست آورده اند که در اختیار گذاشتن آنها به افراد دیگری می تواند بسیار با ارزش و مفید باشد. بر همین اساس پدر بزرگ و مادربزرگ ها، حاصل تجربه های زندگی شان را در اختیار نوه شان قرار می دهند که می تواند به درک فرزندان در خصوص ارزش ها و فلسفه زندگی و آموزش مهارت های زندگی به کودکان بسیار کمک کند.

2- انتقال حس امنیت و دوست داشته شدن به کودک

پدربزرگ و مادربزرگ ها نقشی بسیار مهم در انتقال احساس امنیت و دوست داشته شدن به کودکان دارند. در بسیاری از موارد پس از جدایی والدین، نقش آن ها در این مسئله بسیار پررنگ تر می شود. کودکان برای رشد و ورود به جامعه نیاز به احساس عشق، اعتماد و امنیت دارند و نقش پدربزرگ ها و مادربزرگ ها امروزه در ایجاد پیوند عاطفی مناسب با کودکان و درک هر چه بیشتر احساس ارزشمــندی بسیار مشخص می باشد.

3-کمک به کودک در شناخت و اعتماد به دیگران

یکی دیگر از نقش های بسیار مهم پدربزرگ و مادربزرگ ها، ایجاد شناخت و افزایش اعتماد به نفس کودکان می باشد. البته این اتفاق زمانی ایجاد می شود که وابستگی به پدربزرگ و مادربزرگ کمتر بوده و ارتباط درست و منطقی بین کودک و آن ها ایجاد شده باشد. اگر بین کودک، پدربزرگ و مادربزرگ ها ارتباط مناسبی صورت بگیرد، کودک می آموزد که به جز پدر و مادرش، سایر اعضای خانواده نیز مورد اعتماد و قابل اتکا می باشند. هنگامی که کودک زمانی را با آن ها می گذراند، یاد می گیرد که باید خود را با شیوه برخورد و تفکر پدر و مادر بزرگ اش، سازش دهد. چنین موقعیتی، توانایی کودک را در مواجهه با محیط بیرون از خانواده و انعطاف پذیری در برخورد با دیگران را تقویت می کند.

4- پدربزرگ و مادربزرگ ها و نقش نظارتی آن ها

استفاده از تجارب و امکان نظارت پدر بزرگ و مادر بزرگ در تربیت فرزندان بسیار مهم می باشد. بسیاری از والدین، تمام نکات مربوط به نگهداری و مراقبت از کودک را بدون مراجعه به متخصص و از والدین خودشان می آموزند که می تواند هم در پاره ای از موارد درست باشد. همچنین بسیاری از مادربزرگ ها و پدربزرگ ها، امکان نگهداری نوه ها را به فرزندانشان در زمان هایی که سر کار هستنند، می دهند. این نقش نیز در زمان جدایی والدین کودک از یکدیگر، بسیار پررنگ می شود.

5- آشنایی کودک با هویت اش

کودکان همیشه از قصه های پدربزرگ ها و مادربزرگ ها لذت می برند و در پاره ای از موارد از آن ها می خواهد تا در خصوص دوران کودکی شان برایش توضیح دهد. چنین فرآیندی کودک را با نحوه زندگی در گذشته آشنا کرده و به کودک این امکان را می دهد تا با دید وسیع تری به دنیا نگاه کند. همچنین کودک از شنیدن قصه ها و چگونگی زندگی پدر بزرگ و مادر بزرگ اش در گذشته، از خود و هویت خانوادگی اش آگاهی می یابد. همچنین این مسئله نقش اساسی در پرورش و تقویت هوش هیجــانی کودک خواهد داشت.

6- القاء نگرشی درست نسبت به دوره سالمندی

سالمندان همیشه بخش قابل احترام و سرمایه هر جامعه ای به شمار می روند و علاوه بر این، دوره سالمندی نیز مانند دوران کودکی، نوجوانی و هر دوره دیگری توسط همه تجربه خواهد شد. در همین راستا کودکان با داشتن ارتباطی مناسب و فعال با پدربزرگ و مادربزرگ شان، می توانند به شناخت و درکی مناسب از دوره سالمندی برسند. در حقیقت سالمنــدان می توانند معــنای زندگی را به فرزندان شان بیاموزند و در تعیین اهداف درست زندگی آن ها نقش اساسی داشته باشند.
با توجه به این تفاسیر، مادربزرگ و پدربزرگ بهترین گزینه برای نگهداری از کودکان هستند. البته که این کار فوایدی چند جانبه و مهم دارد، اما مضراتی مهم نیز به دنبال دارد که در ادامه با آن ها بیشتر آشنا می شویم.
وابستگی به پدربزرگ و مادر بزرگ

مضرات وابستگی کودک به پدربزرگ و مادربزرگ

در هر رابطه ای که بین افراد مختلف شکل میگیرد، امتیازاتی وجود دارد. در بالا به صورت خلاصه با امتیازاتی که در روابط کودکان و پدربزرگ ها و مادربزرگ ها وجود دارد آشنا شدید. اما باید توجه داشت، اگرچه ویژگی های خوبی در این رابطه است، اما مضرراتی نیز وجود دارد که باید از آن آگاه باشید.

1- وابستگی کودک به پدربزرگ و مادربزرگ | افزایش سن و کاهش آستانه تحمل

مادربزرگ ها و پدربزرگ ها سنین بالایی دارند، بنابراین در سپردن بچه ها به آن ها باید سن والدین را در نظر داشت و میزان توانایی آن ها را سنجید. فرزندان اغلب، دارای تصور از والدین خود هستند، که بدین گونه است؛ برای آن ها پدر و مادرشان همان والدین قوی دوران کودکی و نوجوانیشان هستند. اما واقعیت این است که وقتی سن بالا می رود، آستانه ی تحمل در بعضی موارد پایین می آید و آسیب پذیر تر هم می شوند.

2- وابستگی کودک به پدربزرگ و مادربزرگ |تفاوت های نسلی

فاصله سنی با وجود نوه بیشتر می شود و والدین نیز اغلب می خواهند که کودکان با روش های امروزی تربیت شوند. اما کنار آمدن با تفــاوت نسل ها و تغییر روشی که سالیان سال، مادربزرگ و پدربزرگ فرزندان خود را با آن بزرگ کرده اند کار ساده ای نیست. می توان برای آنها توضیح داد اما اگر هم قبول کنند، وقتی احساساتی بشوند مثل هر انسان دیگری به روشی بر می گردند که به آن عادت داشته اند.  

سخن آخر درباره وابستگی کودک به پدربزرگ و مادربزرگ

کودکان به یک یا گاهی دو نفر از بزرگسالان اطراف خود دلبسته می شوند. دلبستگی و نوع رفتار فردی که کودک به او دلبسته می شود تا آخر عمر روی زندگی کودک موثر خواهد بود. اختلال اضطراب جدایی در کودکان اولین پیامد وابستگی کودک است که سلامت روان کودک را تحت تاثیر قرار می دهد. همچنین کودکانی که مراقب ثابتی ندارند، با روش های مختلفی با آن ها برخورد می شود یا احساس پذیرفته بودن در هر شرایطی را تجربه نمی کنند به درستی به احساس امنیتی نمی رسند. آن ها فکر می کنند تنها در شرایط خاصی مقبول خواهند بود. به همین دلیل هم شروع به رفتارهایی برای حفاظت از خود در برابر دنیای نا امن بیرونیشان می کنند.
در اغلب موارد این کودکان در سنین نوجوانی و بزرگسالی، به خصوص در روابط نزدیک خود به مشکلات زیادی بر می خورند. همچنین اگر میزان دلبستگی غیر عادی بشود، در صورت از بین رفتن منبع دلبستگی و وابستگی، کودک به شدت ضربه می بیند و این ضربه در بزرگسالی نیز تاثیر می گذارد.
در چنین شرایطی مشاوره های روانشناختی و روان درمانی می تواند به افراد کمک کند. با این روش می توان تنش های روانی ناشی از وابستگی های افراطی روانی و عاطفی را کاهش داد. مشاوران حامی هنر زندگی در این زمینه یاریگر شما خواهند بود . برای کسب اطلاعات در خصوص مشاوره روانشناسی کلیک کنید.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*