رفتارهای افراد دو قطبی یکی از راه های شناسایی بیماری است. اختلال دو قطبی به عنوان یک بیماری که وجوه مختلفی دارد و روی افراد مختلف، تاثیر و تغییرات خلق متفاوتی ایجاد می کند، مورد توجه روان شناسان بسیاری قرار گرفته است. اختلال دو قطبی بیماری است، که تا زمانی که به مراحل حاد آن نرسیده تشخیص و درمان آن مشکل است. به همین خاطر میزان تاثیری که روی کیفیت زندگی افراد مبتلا می گذارد، بسیار است.
این بیماری همان طور که از اسم آن پیداست یک اختلال روانی است، که ویژگی اصلی آن تغییرات خلق و رفتاری از احساس ناراحتی و غم شدید تا شادی و خوشحالی شدید در نوسان است. به این صورت که شخص مدتی در مود ناراحتی و غم به سر می برد و در این ایام انرژی کافی برای انجام کار و فعالیت های روزانه را ندارد. بیمار دچار حالات افسردگی می شود و بی خوابی شبانه و کسالت روزانه زیادی تجربه می کند و با خستگی های مداوم درگیر است.
طیف افسردگی ممکن است، حال بیمار در حالت حاد بیماری به جنون برسد. در حالت شادی نیز شخص مبتلا به اختلال دو قطبی بدون دلیل احساس شادابی می کند و به دلیل انرژی بالایی که دارد، فکر می کند از عهده چندین کار برمی آید. حالت شادی فرد بیمار نیز می تواند، تا شیدایی پیش برود و خلق و خوی بسیار خوبی را تجربه کند. اختلال دو قطبی، به طور معمول در نوجوانی و اوایل بزرگسالی اتفاق می افتد و در سنین بالاتر احتمال وقوع آن کم است. شیوع آن به میزان یک نفر در هر صد نفر است. میزان ابتلا به این بیماری در میان مردان و زنان به یک اندازه است.
تشخیص این بیماری فقط در موارد که پیشروی کرده و به جنون یا مانیا برسد. با استفاده از نشانه های ابرازی آن به آسانی ممکن می شود. در افرادی که جنون خفیف دارند، وجود انرژی بالا و اعتماد به نفس بالا که به صورت ابراز عقیده در مورد ایده های جدید و اعتماد به توانایی زیاد، از نشانه های بیماری است. تجربه دوره افسردگی در بیماران دو قطبی نیز باعث می شود، که سرنخ ها باعث تشخیصی غیر از اختلال دو قطبی داده شود.
دلایل بروز این اختلال به روشنی مشخص نیست. اما با توجه به تحقیقات انجام شده و آن چه از نظرات روان شناسان برمی آید. این اختلال زمینه های ژنتیکی دارد و تعامل و ارتباط میان عوامل زیست شناختی و اجتماعی می تواند، در بروز این بیماری موثر باشد. گذشته از آن شرایط زیست محیطی وعوامل استرس زا در تشدید این بیماری نقش موثری بازی می کنند. روابط اجتماعی و روبرویی با شرایط جدید و چالش های زندگی نیز یکی از عوامل تشدید کننده اختلال دو قطبی است.
اختلال دو قطبی، بیماری است که با تغییرات خلقی متفاوتی که ایجاد می کند، قابل تفکیک به انواع مختلفی است، که در ادامه با آن ها آشنا می شوید.
این نوع اختلال زیر مجموعه اختلالات خلقی است، که فرد مبتلا دوره مانیا یا شیدایی را درکنار افسردگی اساسی تجربه می کند. اختلال مانیک به صورت ناگهانی بروز می کند و خاتمه می یابد. برخلاف افسردگی که به شکل تدریجی ظاهر می شود. از نشانه های ابتلا به مانیک مختل شدن قضاوت افراد مبتلا است. بیماری مانیک در صورتی که درمان نشود، به مدت سه تا شش ماه طول می کشد. اما افسردگی معمولا 6تا12 ماه ادامه دارد. برای آگاهی بیشتر درباره اختلال دوقطبی نوع یک کلیک کنید.
این اختلال نیز در مجموعه اختلالات خلق جای می گیرد و فرد بیمار خلق افسرده و هیپومانیک را تجربه می کند. حالات مانیا یا انرژی بالایی که در مانیا وجود داشت در این نوع اختلال شدت کمتری دارد. اما در این اختلال نیز فرد منجر به پریشانی و مشکلات خلق زیادی می شود، که زندگی او را تحت تاثیر قرار می دهد.
در اختلال نوع یک و دو فرد دورهای افسردگی یا مانیک را تجربه می کند. اما یک تفاوت اصلی میان این دو اختلال وجود دارد و آن شدت دوره های مانیا است. در اختلال دو قطبی نوع دو مانیا با شدت کمتری ظاهر می شود. به همین دلیل است که به آن دوره هیپومانیا گفته می شود و فرد در این دوره دچار اختلال و آشفتگی زیادی در فعالیت های روزانه یا عملکردهای اجتماعی نمی شود. اما لازم به ذکر است که در اختلال دو قطبی نوع دو بیماران افسردگی شدیدتری را تجربه می کنند، که تاثیر قابل توجهی روی فعالیت ها و امور روزانه آن ها می گذارد.
نوعی اختلال خلق خفیف با علائمی شبیه اختلال نوع دو است. نوسان خلق در این اختلال بالا رفتن خلق در حد مانیا و پایین آمدن آن در حد افسردگی است. برای تشخیص آن در بزرگسالان باید شخص مدت دوسال ابتلا به این بیماری داشته باشد، تا گفته شود شخص دچار اختلال ادواری است. تغییرات خلق در این نوع اختلال بالا نیست. اما در صورت عدم درمان می تواند، به اختلال دو قطبی نوع دیگر تبدیل شود.
این اختلال نیز در دوران نوجوانی شروع می شود و اگر چه فرد به نظر ناسازگار و بدخلق به نظر برسد. اما چندان روی عملکرد روزانه او تاثیر ندارد و سیکل بیماری به صورت دوره های چند هفته ای خفیف شیدایی و افسردگی است، که معمولا چند روز پشت سر هم اتفاق می افتد. اما علائم شدیدی ندارد به همین خاطر اغلب بیماران دنبال درمان نمی روند.
یکی از اختلال های خلقی است، با علائم افسردگی شدید و شیدایی توامان که تغییر نوسان آن بالا است. درطول این بیماری فرد دوره های کوتاهی بین چند روز تا چند ماهی شیدایی و سرخوشی بالا را تجربه می کند و بعد ناگهان وارد فاز افسردگی می شود. در دوران شیدایی فعالیت و سرخوشی فرد بالا است. دارای انرژی زیاد برای فعالیت بوده و زیاد صحبت می کند. سپس در دوره افسردگی گیر افتاده و مدتی را گوشه گیر می شود.
افکار ناامید کننده و ملالت باری تجربه می کند. انگیزه انجام کاری را ندارد در این نوع اختلال فرد زندگی پر از تنشی را سپری می کند و فعالیت های روزمره او دستخوش تغییرات روحی فرد بیمار قرار می گیرد. این اختلال به درمان جدی نیازمند است و علائم آن به کمک دارو و روان درمانی کنترل می شود.
افرادی که از اختلال دو قطبی رنج می برند، در طیف وسیعی از نوسانات خلقی قرار می گیرند و با توجه به مرحله بیماری خود رفتارهای متفاوتی بروز می دهند. در این مقاله قصد داریم پس از توضیح و تعریف اختلال دوقطبی، به تشریح حالات مختلف این اختلال و رفتارهای بیماران دو قطبی بپردازیم. اختلال دو قطبی نیز مانند انواع بیماری های روانی دارای نشانه ها و علائمی است، که در رفتار این بیماران قابل مشاهده است. برخی از این رفتار ها در زیر شرح داده شده است.
تجربه غم و اندوه و بی تفاوتی نسبت به شرایط و موقعیت های مختلف که ممکن است، در مبتلا به افسردگی شیدایی ظاهر شود. بنابرتحقیقات علائم افسردگی بیشتر دربیماران دو قطبی بروز می کند و به مدت طولانی نیز باقی می ماند. به طوری که زندگی فرد تحت تاثیر حالات افسردگی و بی انگیزگی برای انجام امور روزانه قرار می گیرد.
از نظر جسمی نیز دچار تغییراتی می شود، که عبارتند از:
در افراد مبتلا به بیماران دو قطبی نشانه های رفتاری زیر را می تواند نام برد.
بیماری اختلال دو قطبی از بیماری های است، که نیاز مبرم به پیگیری و درمان دارد و در صورتی که درمان نشود، می تواند به جنون تبدیل گردد و نشانه های خطرناکی بروز دهد. از جمله علائم اورژانسی آن عبارتند از:
برای درمان این بیماری از دو شیوه دارو درمانی و روان درمانی استفاده می شود که به صورت کلی به روش زیر انجام می شود در اختلال دو قطبی به این دلیل که نوسانات خلق از مانیا تا افسردگی اتفاق می افتد و ممکن است بیمار در زمانی بسیار پرانرژی و سرخوش ظاهر شود و در بعضی روزها افسرده و غمگین باشد، نیازمند داروهای متفاوتی هستند. که در این زمینه داروهای زیر قابل تجویز هستند. برای آگاهی بیشتر درباره درمان اختلال دو قطبی کلیک کنید.
این داروها معمولا برای درمان هر دو فاز بیماری مانیا و افسردگی تجویز می شوند و به بیمار کمک می کنند، که بیمار خلق ثابتی داشته باشد و روی هر دو حالت مانیا و افسردگی تاثیر گذار هستند. از نمونه این داروها نمونه های زیر قابل ذکر هستند.
در درمان مانیا یا همان شیدایی علاوه بر داروهای تثبیت کننده خلق، داروهای دیگری نیز مورد استفاده قرار می گیرد. که مهمترین آن ها موارد زیر است.
در درمان دو قطبی به این جهت که بیماران فاز افسردگی نیز تجربه می کنند. بنابراین پزشک ممکن است علاوه بر داروهای تنظیم کننده خلق از داروهای ضد افسردگی نیز برای درمان بیمار کمک بگیرد. از این جمله این داروها عبارتند از:
از انواع روان درمانی می توان، به روان درمانی فردی، رفتار درمانی، درمان مبتنی بر خانواده درمانی و... اشاره کرد. هدف تمام این روش های درمانی کمک به شخص بیمار برای شناسایی احساسات و تغییر افکار و رفتارهای آزاردهنده می باشد. همچنین راه های مقابله با بیماری و تغییرات خلقی را به بیمار آموزش می دهد. بیمار با همراهی مشاوره فردی تلفنی و روان درمانگران می توان، نسبت به تغییرات خلق خود آشنا شود و راحت تر پروسه بیماری خود را طی کند. یک روش دیگر ،درمانی است که در صورت شدت بیماری و عدم بهبود با روش دیگر یا نیاز به پاسخ سریع بکار می رود و به بیمار کمک می کند، تا علائم شدید بیماری وی برطرف شود.
اختلال دو قطبی بیماری است، که روی کیفیت زندگی تاثیر نامطلوب می گذارد و با تغییرات خلقی که ایجاد می کند، روند طبیعی زندگی را دگرگون می کند. مخصوصا وقتی در فاز افسردگی قرار می گیرد. کنترل افکار و احساسات و عملکرد فرد را به دست می گیرد و سطح کیفی زندگی را به شدت کاهش می دهد. در این رابطه مطالعه مقاله درمان اختلال دو قطبی با هیپنوتیزم پیشنهاد می شود.
برای بیمار مهم است که بتواند، به نوعی با این وضعیت سازگار شده و برای بهبود خود تلاش کند. از جمله کارهایی که بیمار می تواند انجام دهد موارد زیر است.
اختلال دو قطبی بیشتر از این که بصورت اکتسابی و تحت شرایط زیست محیطی به وجود بیاید، بیماری است تحت تاثیر عوامل ژنتیکی و با توجه به اثرات مخرب و مداومت اختلال، درمان آن به پیگیری جدی نیاز دارد، که در صورت سهل انگاری و عدم توجه کافی ممکن است پیشروی کند و پیامدهای خطرناکی داشته باشد. لذا اهمیت به درمان آن و مراجعه به مشاوره روانشناسی به شدت توصیه می شود.
دیدگاه ها
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*