
- نویسنده : دکتر فرزاد طباطبایی
خوشحال می شویم برای دیدن ویدیوهای مرتبط با مرگ فرزند پیج اینستاگرام دکتر فرزاد طباطبایی را دنبال کنید.
مرگ فرزند در هر سن و سالی که باشد سختترین تجربه برای هر پدر و مادری است. تحقیقات روانشناسی هم نشان میدهد که در فرهنگ ما بزرگترین عامل استرس میتواند مرگ فرزند باشد که سازگار شدن ما با این اتفاق را سختتر میکند. اما این مصیبت با همه رنجها و دردهایش باید پشت سر گذاشته شود و زندگی جریان خود را پیدا کند. حمایت اطرافیان میتواند در گذر از این مرحله سخت به آنها کمک کند. شناخت مراحل سوگ و نحوه گذر از آنها میتواند در تسکین این غم بزرگ برای والدین موثر باشد. در این موقعیت می توان از مشاورین خانواده برای ارائه راهکارهای مفید جهت کاهش اندوه و گذر از بحران عاطفی پیش آمده یاری خواست. برای کسب اطلاعات در خصوص مشاوره خانواده کلیک کنید.
چالش های والدین پس از مرگ فرزند
مرگ و از دست دادن فرزند اغلب تراژدی نهایی نامیده می شود. هیچ چیز برای والدین مخرب تر از این نمی تواند باشد. در کنار علائم و مراحل معمول سوگ، بسیاری از مسائل، کنار آمدن با سوگ والدین را دشوار می کند. غم از دست دادن یک فرزند می تواند با احساس بی عدالتی تشدید و پیچیده شود. این احساس قابل درک که این از دست دادن هرگز نباید اتفاق می افتاد. در روزهای اولیه سوگواری، بیشتر والدین دردهای طاقتفرسایی را تجربه میکنند که متناوب با بیحسی است. دوگانگی که ممکن است برای ماهها یا بیشتر ادامه داشته باشد.
بسیاری از والدینی که پسر یا دختر خود را از دست داده اند گزارش می دهند که احساس می کنند آن ها فقط زنده اند و هر حرکت یا نیازی فراتر از آن تقریبا غیرممکن به نظر می رسد. گفته شده است که مقابله با مرگ و از دست دادن فرزند نیازمند برخی از چالش برانگیزترین کارهایی است که تا به آن لحظه باید انجام شود. رابطه بین والدین و فرزندان یکی از عمیق ترین روابط در زندگی است. بسیاری از والدین بر تأمین و انجام دادن هر کاری برای فرزند تمرکز دارند. حتی پس از بزرگ شدن و ترک خانه. مرگ فرزند آن ها را از ایفای نقش والدگری آنطور که تصور میکردند باز میدارد. ممکن است احساس شکست شدیدی داشته باشند که دیگر قادر به مراقبت و محافظت از فرزندان نیستند.
رفتار با سایر فرزندان
یکی از سختترین نقشهای مادر یا پدر پس از مرگ و از دست دادن فرزند، ادامه والد بودن برای فرزندان بازمانده است. والدین باید در همان حال که غمگین هستند به عملکرد خود ادامه دهند. این یک چالش بزرگ ایت. اما فرزند یا فرزندان بازمانده نباید احساس کنند که تنها هستند یا کنار گذاشته شدهاند. زیرا یافتن ذخایر عاطفی برای حمایت از آن ها ممکن است دشوار باشد. والدین وظیفه دشواری دارند که دائماً نقشها را تغییر دهند؛ از دلداری دادن به آرامشدهنده بودن؛ آن هم در زمانی که توانایی کمی برای انجام این کار دارند. برخی از والدین به سمت افراط حرکت می کنند و به شدت از کودک خود محافظت می کنند و مصمم هستند که او را ایمن نگه دارند.
اینفوگرافیک مرگ فرزند
مرگ فرزند | چه احساسی طبیعی است
تجربه مرگ فرزند به ویژه اگر ناگهانی اتفاق بیفتد شوک بسیار عظیمی است. کنار آمدن با این اتفاق تلخ مراحلی دارد و در هر مرحله احساسات ویژهای را تجربه میکنید. پس اگر احساستان به این اتفاق عجیب در حال تغییر است، تعجب نکنید و نگران نباشید. مــراحل سوگ به طور طبیعی شامل انکار، عصبانیت، چانهزنی، افسردگی و در نهایت پذیرش میشود. اما جدا از این مراحل ممکن است احساسات دیگری نیز تجربه کنید.
به دلیل بهت؛ ممکن است بعد از مرگ فرزندتان برای مدتی احساس شوکه شدن داشته باشید. این حالت شبیه بیحسی است. در این حالت با این که انکار نمیکنید و باور کردهاید که عزیزی را از دست دادهاید؛ اما نمیتوانید گریه کنید یا حتی غمگین شوید. این حالتی طبیعی است که ذهن برای محافظت از شما انتخاب کرده و پس از مدت کوتاهی رفع میشود.
1. انکار
فرزند شما نمیتواند مرده باشد. حتما اشتباهی شده. شاید چندین بار این را برای خود گفته باشید. حتی ممکن است سایه او را در کنار در ببینید یا صدای او را بشنوید. اما این حالت و احساس غم و اندوه واکنش طبیعی ذهن شماست که معمولا در این مرحله رخ میدهد.
2. نشخوار ذهنی
ممکن است بعد از این اتفاق به کرات سناریوهای مختلف را مرور کرده و با خود بگوید "چطور میشد اگر..."، "اگر اون روز..." و خیلی اگرهای دیگر که هر چه در ذهن تکرار می شوند، تنها غصه شما را زیاد می کنند. اگر جلوی این نشخوار ذهنی گرفته نشود می تواند فرد را دچار اختلالات ذهنی کرده و مشکلات روانی و وسواس های فکری برای او ایجاد نماید. پذیرش یک واقعیت تلخ و شوکه کننده نیاز به زمان دارد؛ اما اگر از حد طبیعی خود خارج شود ضرورت دارد با مداخله های روان درمانی از طولانی شدن آن جلوگیری شود.
3. حسرت
بسیاری از والدین میگویند مدام دعا میکنند تا هر چه دارند بدهند اما دوباره و فقط برای پنج دقیقه فرزندشان را ببیند تا بگویند چقدر دوستش دارند.
4. گیجی
بعد از این اتفاق ممکن است حافظه و آگاهی شما تا حدی مختل شود. چیزهای کوچک را از یاد ببرید. هنگام رانندگی فراموش کنید به کجا میرفتید. به اصطلاح روانشناسی ذهن شما دچار مهگرفتگی شده است. در حقیقت بعد از این شوک بزرگ بعضی از عملکردهای ذهنتان مختل میشود. شما عقلتان را از دست نمیدهید؛ این اخـتلال حافظه پس از مدتی ترمیم میشود.
5. مرگ فرزند | احساس گناه
احساس گناه میتواند به هر دلیلی باشد. به یاد آوردن کارهایی که میتوانستید برای نجات او انجام دهید و نشده است. غفلتهای کوچک و یا حتی دلایل کاملا غیر منطقی برایتان آزار دهنده میشود. احساس شما کاملا قابل درک و طبیعی است. شاید در این زمان به صورت غیر منطقی خود را به خاطر تمام اتفاقاتی که برای فرزندتان افتاده مسئول بدانید. اما باید به اتفاقاتی که در کنترل شما نبوده هم توجه کنید. احساس گــناه شما ممکن است منبع دیگری داشته باشد. شاید تمام خاطراتتان را دوباره مرور میکنید و بابت کمتوجهیها یا برخوردی که با فرزندتان داشتهاید احساس گناه میکنید.
6. خشم
یکی از شایعترین احساساتی که والدین، مخصوصا بعد از مرگ ناگهانی فرزندان تجربه میکنند ناتوانی در کنترل هیجانات و احساس خشم است. جهان ناعادلانه با شما رفتار کرده و شما از این بیعدالتی عصبانی هستید. شاید همسر یا اطرافیانتان مسئولیت خود را به درستی انجام ندادهاند و به نظر شما در این اتفاق نقش داشتهاند. و یا شاید به نظر شما به اندازه کافی سوگوار نباشند و برخورد سادهتری دارند و همه اینها شما را خشمگین میکند.
فردی که مرگ فرزند را تجربه کرده، ممکن است تمام این احساسات را باهم تجربه کند و این مسئله باعث تعجب و حتی دور شدن اطرافیان شود. اما به یاد داشته باشید که تجربه همه این احساسات طبیعی است و اگر فرایند سوگ به درستی مراحل خود را بگذراند، حل میشود.
مشاوران در جلسات گـروه درمانی، به والدینی که تجربه مرگ فرزند خود را داشتهاند این فرصت را میدهند که از احساسات و هیجاناتشان صحبت کنند. اعضای گروه با در میان گذاشتن احساساتشان به یکدیگر، یاد میگیرند که چطور در مقابل ناراحتی از دست دادن فرزند خود بایستند. مهارت کنترل خشم، راههای دور کردن افــکار منفی، مثبت اندیشی و تکنیکهای دیگری که برای آنها مفید است، تمرین میشود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه مثبت اندیشی کلیک کنید.
مرگ فرزند | چگونه سازگاری بهتر اتفاق میافتد
توجه به برخی اصول به سازگاری هرچه سریعتر و بهتر پس از داغ فرزند کمک میکند. از جمله اینکه احساس گناه نکنید. شما لزوما مقصر نیستید. شادی ها را ولو کوچک بپذیرید. روی رویه زندگی روزمره تمرکز کنید و درباره نیازهای خود با دیگران صحبت کنید. اجازه بدهید به شما کمک کنند. این کارها عبارتند از:
1. والدین داغدار را دعوت به آرامش نکنید!
بهترین راهی که باعث سازگاری بهتر والدین بعد از داغ فرزند میشود، گذراندن مراحل سوگ به شکل طبیعی است. شما به عنوان اطرافیان والدین داغدار برای دلداری دادن به داغدیده ها نباید از آنها بخواهید که درد و رنج سوگ را فراموش کرده یا احساساتشان را نشان ندهند. اجازه دهید تــخلیه روانی شوند. والدین مدتی در افسردگی میمانند و اطرافیان باید در کنار آنها حضور داشته باشند و یاری برسانند. بگذارید هرچقدر میخواهند گریه کنند و به صحبتهایشان درباره فرزندشان گوش داده و با آنها همدلی کنید.
2. به همسرتان نزدیک بمانید، او درد مشترکی با شما دارد.
اگر واکنش نوع ابراز احساسات همسرتان با شما متفاوت است، به این معنا نیست که او درد و رنج کمتری نسبت به شما تحمل میکند. به دلیل تفاوت زن و مرد آن ها نسبت به سوگ واکنش متفاوتی دارند و معمولا زنان احساسات شدید خود را صریحتر ابراز کرده و به شیون و زاری میپردازند. اما مردان در تنهایی غصه میخورند و آرام گریه میکنند و یا زمان بیشتری در بهت به سر میبرند. یادتان باشد همسرتان هر گونه که به این اتفاق واکنش نشان دهد، تفاوتی نمیکند.
او هم پاره تنش را از دست داده و درد عمیقی را همچون شما تجربه میکند. همسران در این شرایط نباید انتظار ذهــن خوانی از یکدیگر داشته باشند. اگر احساس میکنید به واکنش و ارتباط خاصی نیاز دارید، آن را به همسرتان بگویید و باهم برای در میان گذاشتن احساساتتان زمان بگذارید. پیوند بین والدین در هنگام این داغدیدگیها مستحکمتر شده و این پیوند نزدیک میتواند مهمترین راه تسلی آنها باشد.
3. مرگ فرزند | عشق هرگز نمیمیرد
اگر چه فرزند شما از دنیا رفته است اما عشق شما به او هرگز نمیمیرد. اگر بعد از مدتی سوگ را پشت سر گذاشته و به زندگی عادی بازگردید، به این معنا نیست که او را فراموش کردهاید. عشق شما به او همیشه باقی میماند حتی اگر سوگواری بگذرد و به زندگی روزمره عادیتان باز گردید.
4. خانواده بمانید
خانواده خود را حفظ کنید و بدانید که فرزند از دست رفته شما هنوز و همچنان عضوی از این خانواده است. یک سنت خانوادگی ایجاد کنید که به واسطه آن هر از چندگاهی خاطرات خوب خانوادگی را در کنار هم مرور کنید. از آن جا که با مرگ فرزند، کل خانواده آسیب دیدهاند بهتر است همه اعضای خانواده به فکر بهبودی باشند و انسجام خانوادگی خود را حفظ نمایند؛ مشاوره خانواده به شما کمک می کند تا بتوانید مرهمی برای زخم های یکدیگر باشید.
مرگ فرزند | از متخصص کمک بگیرید
گذراندن واکنش سوگ زمان دقیق و مشخصی ندارد. این زمان میتواند حدود 1 ماه باشد. اگر احساس میکنید با وجود گذشت چند ماه باز هم احساس غم شدید و افسردگی بعد از مرگ عزیزان در شما کاهش پیدا نکرده و همچنان مانند روزهای اول احساسهای منفی همراه با درد و رنج را تحمل میکنید، حتما با یک متخصص تماس گرفته و مشاوره روانشناسی دریافت کنید. اگر واکنش سوگ بیش از اندازه طولانی شود، به اختلال سوگ بدل میشود که یک بیماری روانشناختی است و به درمان نیاز دارد.
سخن آخر
مرگ فرزند یکی از سخت ترین و دردناک ترین اتفاقاتی است که برای یک انسان اتفاق میافتد. والدین پس از تجربه چنین غمی به سختی میتوانند به شرایط قبلی خود بازگردند. در چنین شرایطی اطرافیان می توانند نقش بسیار مهمی در بهبود و التیام زخم های روحی ناشی از این واقعه تلخ داشته باشند. اما چنانچه اطرافیان نتوانند در این مورد اقدامات مفیدی انجام دهند، کمک گرفتن از مشاوران روانشناس می تواند بسیار موثر باشد. مرکز مشاوره حامی هنر زندگی می تواند در این زمینه یاریگر شما باشد. برای کسب اطلاعات در خصوص مشاوره روانشناسی کلیک کنید.