ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7
ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7

تعریف شخصیت | مفهوم شناسی و تعریف ابعاد شخصیت

در تعریف شخصیت باید گفت که شخصیت هر انسان ترکیبی از ویژگی‌های منحصر به فردی است که تمامی جوانب زندگی او را تحت تاثیر قرار می‌دهد. اما آیا امکان تغییر شخصیت وجود دارد؟ به عنوان مثال آیا یک فرد عصبی، می‌تواند خشم خود را فرونشاند یا یک فرد خجالتی آیا می‌تواند به سخنوری قهار تبدیل شود؟ سوالاتی که در مورد شخصیت وجود دارد از گذشته‌های دور همواره آدمی را به چالش کشانده است، چرا که انسان موجودی پیچیده است و به راحتی نمی‌توان او را پیش بینی کرد. درحالی که انسان می‌تواند با شناخت ابعادی از شخصیت خود به خودشناسی و کمال برسد. در ادامه مقاله به تعریف شخصیت و بررسی ابعاد آن می‌پردازیم.

تماس با مشاور

                                            

مفهوم و تعریف شخصیت چیست؟

شخصیت به ویژگی ها و رفتار پایداری اشاره دارد که شامل سازگاری منحصر به فرد فرد با زندگی است، از جمله ویژگی های اصلی، علایق، انگیزه ها، ارزش ها، خودپنداره، توانایی ها و الگوهای عاطفی. نظریه های مختلف ساختار و رشد شخصیت را به روش های مختلف توضیح می دهند، اما همه اتفاق نظر دارند که شخصیت به تعیین رفتار کمک می کند. رشته روانشناسی شخصیت به مطالعه ماهیت و تعریف شخصیت و همچنین رشد، ساختار و ساختارهای ویژگی، فرآیندهای پویا، تغییرات (با تاکید بر تفاوت‌های فردی پایدار و پایدار) و اشکال ناسازگار می‌پردازد.

شخصیت ویژگی نسبتا پایداری از رفتار، هیجان و نحوه تفکر است و سبک خاص هر فردی را در ارتباط با دنیای درونی و نحوه تعامل با محیط اجتماعی‌اش شکل می‌دهد. شخصیت هر فردی منحصر به او، با ثبات و قابل پیش بینی است. برای مثل درون گرایی و برون‌ گرایی از ویژگی‌های پایدار شخصیت هستند. 

تعریف شخصیت | چگونگی پیدایش شخصیت

شخصیت هر آدمی از طرز تفکر، احساس و رفتار مشخص می شود. شخصیت شامل حالات، نگرش ها و عقاید است و به وضوح در تعامل با افراد دیگر بیان می شود. شامل ویژگی های رفتاری، ذاتی و اکتسابی است که یک فرد را از دیگری متمایز می کند و می تواند در روابط افراد با محیط و گروه اجتماعی مشاهده شود.

واژه شخصیت به طرق مختلف تعریف شده است، اما به عنوان یک مفهوم روانشناختی دو معنای اصلی تکامل یافته است. اولین مورد مربوط به تفاوت های ثابتی است که بین افراد وجود دارد: از این نظر، مطالعه شخصیت بر طبقه بندی و توضیح ویژگی های روانشناختی نسبتاً پایدار انسان متمرکز است. معنای دوم بر آن صفاتی تأکید می کند که همه مردم را شبیه هم می کند و انسان روان شناس را از سایر گونه ها متمایز می کند. نظریه‌پرداز شخصیت را هدایت می‌کند تا آن قاعده‌مندی‌هایی را در میان همه افراد جستجو کند که ماهیت انسان و نیز عواملی را که بر روند زندگی تأثیر می‌گذارند، تعریف می‌کنند. این دوگانگی ممکن است به توضیح دو جهتی که مطالعات شخصیتی در پیش گرفته اند کمک کند: از یک سو، مطالعه ویژگی های خاص تر در افراد، و از سوی دیگر، جستجو برای کلیت سازمان یافته کارکردهای روانشناختی که بر تعامل بین ارگانیک تأکید می کند و رویدادهای روانی درون افراد و آن رویدادهای اجتماعی و زیستی که آن ها را احاطه کرده است. تعریف دوگانه شخصیت در بسیاری از موضوعاتی که در زیر مورد بحث قرار می گیرد، در هم تنیده شده است. با این حال، باید تأکید کرد که هیچ تعریفی از شخصیت در این زمینه مقبولیت جهانی پیدا نکرده است.

زمینه مطالعات شخصیت

می توان گفت که مطالعه شخصیت ریشه در این ایده بنیادی دارد که افراد را با الگوهای رفتاری فردی مشخص می کنند؛ روش های متمایز راه رفتن، صحبت کردن، تجهیز محل زندگی یا ابراز تمایلات فردی. هر رفتاری که باشد، شخص شناسان به عنوان کسانی که به طور سیستماتیک شخصیت را مطالعه می کنند، بررسی می کنند که چگونه افراد در شیوه های بیان خود متفاوت هستند و سعی می کنند علل این تفاوت ها را تعیین کنند. اگرچه سایر زمینه‌های روان‌شناسی بسیاری از کارکردها و فرآیندهای مشابه، مانند توجه، تفکر یا انگیزه را بررسی می‌کنند، اما شخص‌شناس بر این نکته تأکید می‌کند که چگونه این فرآیندهای مختلف با هم هماهنگ می‌شوند و یکپارچه می‌شوند تا به هر فرد یک هویت یا شخصیت متمایز بدهد. مطالعه روان‌شناختی سیستماتیک شخصیت از منابع مختلف، از جمله مطالعات موردی روان‌پزشکی که بر زندگی در پریشانی متمرکز شده‌اند، از فلسفه که ماهیت انسان را بررسی می‌کند و از فیزیولوژی، انسان‌شناسی، و روان‌شناسی اجتماعی پدید آمده است.

عوامل شکل دهنده شخصیت

شخصیت تحت تاثیر وراثت، محیط، عوامل اجتماعی و زیستی شکل می‌گیرد. هر فردی با ویژگی‌های منحصر به فرد ژنتیکی متولد می‌شود، اما محیط و شیوه فرزندپروری نیز نقش اساسی در شکل گیری شخصیت فرد ایفا می‌کنند. بعد فرهنگی هر جامعه نیز در شکل گیری شخصیت فرد نقش اساسی دارد. برای مثال برخی خصوصیات شخصیتی در یک جامعه مورد پسند است، اما در جامعه دیگر مورد نکوهش قرار می‌گیرد. از عوامل زیستی می‌توان به نقش هورمون‌های تستوسترون در تکانشگری یا هورمون مونوآمین اکسیداز در سطح فعالیت‌های اجتماعی فرد اشاره کرد.

بنیان نظریه های شخصیت شناسی

نظریه های شخصیت مبتنی بر ویژگی های فیزیولوژیکی عبارت است از این ایده که افراد در رابطه با ویژگی‌های بدنی در دسته‌بندی‌های خاصی از تیپ شخصیتی قرار می‌گیرند که بسیاری از روانشناسان مدرن و همچنین همتایان آن‌ها را در میان نظریه های قدیم‌ها مجذوب خود کرده است. با این حال، این ایده که افراد باید در یک طبقه شخصیت سفت و سخت قرار گیرند، تا حد زیادی رد شده است. دو مجموعه کلی از نظریه ها در اینجا در نظر گرفته می شود، هومورال و ریخت شناسی.

نظریه های قدیمی مبتنی بر مزاج 

شاید قدیمی‌ترین نظریه شخصیت شناخته شده در نوشته‌های کیهان‌شناسی فیلسوف و فیزیولوژیست یونانی امپدوکلس و در گمانه‌زنی‌های مربوط به بقراط پزشک موجود باشد. عناصر کیهانی امپدوکلس شامل هوا (با کیفیت های مرتبط با آن، گرم و مرطوب)، زمین (سرد و خشک)، آتش (گرم و خشک) و آب (سرد و مرطوب) با سلامتی مرتبط بودند و مطابقت داشتند. نظریه مزاج شناسانه بقراط عبارت بود از:

خون (مزاج سانگوئن)، صفرای سیاه (مالیخولیایی)، صفرای زرد (وبا) و بلغم (بلغمی). این نظریه، با این دیدگاه که شیمی بدن تعیین کننده مزاج است، بیش از 2500 سال است که به نوعی باقی مانده است. به عقیده این نظریه پردازان اولیه، ثبات عاطفی و همچنین سلامت عمومی به تعادل مناسب بین چهار مزاج بستگی دارد. بیش از حد ممکن است باعث بیماری جسمی خاص یا یک ویژگی شخصیتی اغراق آمیز شود. بنابراین، انتظار می رود فردی که خون زیادی دارد، خلق و خوی شهوانی داشته باشد، در عین حال خوش بین، مشتاق و هیجان انگیز باشد. و کسی که دارای صفرای سیاه بیش از حد (خون تیره احتمالاً با ترشحات دیگر مخلوط شده است) بوده، دارای مزاج مالیخولیایی می شود. با پیشرفت علم بیولوژیکی، این ایده های اولیه در مورد شیمی بدن با ایده های پیچیده تر و با مطالعات معاصر در مورد هورمون ها، انتقال دهنده های عصبی و مواد تولید شده در سیستم عصبی مرکزی مانند اندورفین جایگزین شده است.

نظریه های ریخت شناسی (نوع بدن)

نظریه‌های بیوشیمیایی مربوط به نظریه‌هایی هستند که انواع شخصیت‌ها را بر اساس شکل بدن (سوماتوتیپ) متمایز می‌کنند. چنین نظریه مورفولوژیکی توسط روانپزشک آلمانی ارنست کرچمر ایجاد شد. او در کتاب خود به نام فیزیک و شخصیت که برای اولین بار در سال 1921 منتشر شد، نوشت که در میان بیمارانش بدنی ضعیف و نسبتاً ضعیف (آستنیک) و همچنین بدنی عضلانی (ورزشی) اغلب مشخصه بیماران اسکیزوفرنی است. در حالی که یک بدن کوتاه و چرخان، pyknic اغلب در بین بیماران شیدایی-افسردگی یافت می شود. کرچمر یافته‌ها و ادعاهای خود را در نظریه‌ای گسترش داد که به هیکل و شخصیت در همه افراد مربوط می‌شود و نوشت که هیکل‌های لاغر و ظریف با درون‌گرایی مرتبط است، در حالی که آن‌هایی که بدن‌های سنگین‌تر و کوتاه‌تری دارند سیکلوتیمی هستند؛ یعنی بدخلق اما اغلب برون‌گرا و شادی آور.

اختلال شخصیت چیست؟

اختلالات شخصیت، الگوی بادوام و ناسازگارانه رفتاری یا تجربه درونی فرد هستند که به نوجوانی یا جوانی بر می‌گردد و حداقل در دو حیطه شناخت، هیجان پذیری، عملکرد فردی و کنترل تکانه آشکار می‌شود. این الگوی انعطاف ناپذیر در موقعیت‌های فردی و اجتماعی مختلف کاملا مشهود بوده و موجب پریشانی یا اخلال در عملکرد فرد می‌شود. این افراد در دور باطلی گرفتار می‌شوند و به دلیل سبک شخصی آشفته‌شان دیگران را آزرده می‌کنند؛ همچنین آن‌ها معمولا شیوه‌های برقراری ارتباط مشکل آفرینی دارند. اختلال شخصیت تمامی جنبه‌های زندگی فرد را در بر می‌گیرد و به این دلیل که فرد مبتلا وجود هر گونه بیماری را انکار می‌کند، درمان این بیماران مشکل است. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه اختلالات شخصیت کلیک کنید.

سازگاری در مقابل ناسازگاری

مقوله شخصیت به دو بخش اصلی سازگار و ناسازگار تقسیم می‌شود. همان طور که در تعریف شخصیت گفته شد، شخصیت هر فرد دارای ثبات است؛ با این حال شخصیت سازگار از این توانایی برخوردار است که در ارتباط با تغییرات موقعیتی انعطاف پذیری داشته باشد. فردی با شخصیت سازگار، در برخورد با مشکلات و چالش‌های زندگی انعطاف پذیری بیشتری داشته و از سطح تاب آوری بالاتری برخوردار است. ولی شخصیت‌های ناسازگار در مواجهه با شرایط مختلف و درست زمانی که فرد باید تغییراتی در رفتار یا تصمیم گیری خود ایجاد کند، انعطاف ناپذیر می‌شوند. 

آیا امکان تغییر شخصیت وجود دارد؟

همان طور که در تعریف شخصیت گفته شد، ویژگی‌های با ثباتی در افراد وجود دارد، ولی ممکن است که در پاسخ به موقعیت‌های مختلف تغییر کنند. مجموعه صفات شخصیتی فرد، یک سازمان روانی منسجم و معناداری را می‌سازد که در طول زمان، دستخوش تغییر زیادی نمی‌شود مگر اینکه خود فرد خواهان آن باشد. هر چه شخص در سنین پایین‌تر بوده و این تغییر با میل قلبی همراه باشد احتمال موفقیت فرد بالاتر است.

تعریف شخصیت | شخصیت چگونه ارزیابی می‌شود؟

شما می‌توانید به منظور بررسی و ارزیابی ویژگی‌های شخصیتی‌تان از تست‌های روان شناسی که بدین منظور طراحی شده‌اند، استفاده کنید. خوشبختانه امروزه امکان ارزیابی شخصیت به صورت تست‌های آنلاین نیز وجود دارد. برای ارزیابی دقیق‌تر ابعاد شخصیتی، انجام مصاحبه تشخیصی لازم بوده تا شما بتوانید به یک خودشناسی کامل دست یابید. هر چه زودتر به خودشناسی برسید زمان بیشتری برای رسیدن به خوشحالی واقعی و اهداف خود در زندگی خواهید داشت. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه خودشناسی کلیک کنید.

سخن آخر

رفتار انسان در موقعیت‌های مختلف تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد که شخصیت یکی از مهم‌ترین این عوامل است. هرچند که شرایط و موقعیت می‌تواند باعث بروز رفتارهای خاص شود اما به طور کلی رفتار و واکنش‌های انسان با متناسب با شخصیت اوست. مثلا یک فرد برون‌گرا معمولا پر حرف بوده و در موقعیت‌های اجتماعی به خوبی صحبت می‌کند؛ اما این نکته نیز وجود دارد که شخصیت انسان بسیار پیچیده و عمیق است. روانشناس به افراد کمک می‌کند تا ابعاد مختلف شخصیت خود را بهتر شناخته و رفتار مناسب‌تری داشته باشند. روانشناسان مرکز مشاوره حامی هنر زندگی می‌توانند در این زمینه شما را یاری کنند.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*