ویژگی های فرزندان آخر تا چه حد در روحیاتشان اثرگذار است؟ خانواده زنجیرهای به هم پیوسته است که هر یک از حلقههای آن متناسب با جایگاه خود رفتار میکنند. اکثر والدین متوجه این نکته میشوند که فرزندان شان نسبت به یکدیگر، رفتارها و خصوصیات اخلاقی متفاوتی دارند. برخی از روانشناسان باور دارند که ترتیب تولد، نقش بسیار مهمی در شکلگیری خصوصیات اخلاقی فرزندان ایفا میکند. همچنین رفتار متفاوت والدین با فرزندان نیز نقش زیادی در خصوصیات اخلاقی فرزندان دارد. مثلا فرزندان آخر میتوانند افراد بسیار موفقی باشند ولی در صورتی که بسیار نازپرورده شوند، حالت درماندگی و وابستگی کودکی خود را برای همیشه حفظ میکنند.
در ادامه مقاله به تعریف ویژگی های اصلی فرزندان آخر میپردازیم. چنانچه شما به دلیل مشکلات رفتاری فرزند آخر خود روابط پرتنشی را با او تجربه می کنید میتوانید از مشاوره کودک و مشاوره خانواده برای حل مسأله کمک بگیرید. برای کسب اطلاعات در خصوص مشاوره کودک کلیک کنید.
اگر برادران و خواهران توسط والدین یکسان بزرگ می شوند، چگونه در نهایت اینقدر متفاوت می شوند؟ چگونه است که یک خواهر و برادر بزرگ می شود تا از نظر تحصیلی و حرفه ای موفق شود اما دوستان کمی داشته باشد، در حالی که دیگری دوستان زیادی می گیرد و ورزشکار می شود؟ به میزانی که یکی از خواهران و برادران مسئول باشد، دیگری توجه طلب یا سرکش خواهد بود. یکی به شیوه های والدین گره می خورد و دیگری به دنبال حمایت خارج از خانواده خواهد بود. راهبردهایی که در دوران کودکی برای برخورد با والدین و خواهر و برادرها می آموزید، تأثیر دائمی بر رفتار شما دارد. آن هم اغلب به روش هایی که به سختی قابل تشخیص هستند.
دنیای اولین فرزندی که به دنیا می آید بسیار متفاوت از دنیای فرزند دوم است و اگر سومی از راه برسد، قلمرویی را در درون نظام خانواده ایجاد می کند که با دو مورد اول متفاوت است. این بدان معنا نیست که این الگوها به شکلی مطلق حک شده اند. همیشه استثناهایی از قوانین وجود دارد. به عنوان مثال، اگر دو فرزند اول نزدیک به هم به دنیا بیایند و فرزند سوم خیلی دیرتر به دنیا بیاید، آخرین متولد شده ممکن است ویژگی هایی شبیه به اولین متولد شده داشته باشد. جنسیت فرزندان و تفاوتهای فیزیکی نیز میتواند باعث انحراف از الگوهای عمومی شود. همانطور که ترتیب تولد والدین و ماهیت روابط بین والدین نیز میتواند باعث انحراف از معیار شود. و البته دو خانواده که از طریق ازدواج مجدد والدین (خانواده ترکیبی) گرد هم می آیند، می توانند انواع و اقسام ترکیبات جالبی را ایجاد کنند. اکنون نزدیک به یک قرن است که محققان به ترتیب تولد علاقه مند بوده اند، اما تنها در دو یا سه دهه گذشته است که در مورد تأثیر ترتیب تولد بر رفتار فرزندان و همچنین ماهیت روابط با شریک زندگی اطلاعات زیادی کسب شده است.
دو والد را در نظر بگیرید که احتمالاً به تازگی ازدواج کرده اند و صاحب اولین فرزند خود شده اند. آن ها مصمم هستند که بهترین والدین جهان باشند و به کودک بسیار وابسته میشوند. توجه زیادی به کودک میکنند و سعی میکنند نشان دهند که چقدر مسئولیتپذیر هستند. آنها میخواهند کامل باشند و در عین حال میخواهند کودک نیز کامل باشد و این درسی است که کودک به خوبی یاد میگیرد. متولدین اول، اغلب با تمایلات کمال گرا بزرگ می شوند و برای تایید و موفقیت در دنیای بزرگسالان تلاش می کنند. فرزند دوم معمولاً تقریباً مورد توجه خواهر و برادر بزرگتر قرار نمی گیرد و با انحراف از الگویی که قبلاً توسط اولین متولد شده ایجاد شده است، با بزرگ شدن از مجموعه خانواده خارج می شود. حمایت دوستانشان مهم تر از کشش والدین می شود. تا زمانی که آخرین فرزند متولد شده به دنیا می آید. والدین به میزان قابل توجهی در شیوه های فرزندپروری خود سست شده اند و تمایل دارند به این کودک علاقه مند شوند. بنابراین نوزاد در خانواده با آگاهی از موقعیت خاص خود می تواند بزرگ شود. توجه طلب، شاید دستکاری شده و خارج از مرزهای مرسوم و مردم مدار و جذاب.
فرزند آخر با خواهر و برادرهای بزرگتری احاطه شده است که از نظر او میتوانند همه کارها را انجام دهند. به همین دلیل برای رقابت با خواهر و برادرهایش انگیزه زیادی دارد و به سرعت رشد میکند. از طرف دیگر فرزند آخر هیچ وقت با عزل فرزند دیگر مواجه نخواهد شد و اغلب عزیز دردانه خانواده است. رفتار اشتباه والدین با فرزند آخر ممکن است موجب وابستگی بیش از حد او بشود. در واقع والدین معمولا نسبت به فرزند آخر خود با عطوفت و لطافت بیشتری برخورد میکنند. آخرین فرزند متولد شده اغلب به عنوان فردی اجتماعی، جذاب، دوست داشتنی و باز توصیف می شود، اما همچنین به عنوان فردی با خلق و خو، غیرمسئولانه و خود محور توصیف می شود. ترتیب تولد تأثیر قابل توجهی بر رفتار ما در بزرگسالی دارد. فاصله سنی بین فرزندان را بخصوص در مورد فرزند آخر باید در نظر داشته باشید و متناسب با آن رفتار کنید.
چگونگی رفتار با فرزندان از مسائل مهمی است که والدین از ابتدای زندگی مشترک باید مراقب آن باشند. فرزندان آخر تهتغاری خانواده هستند و محبت و عشق تمام اعضای خانواده را دریافت میکنند. این برخورد باعث میشود که آنها احـساس ارزشمندی و اعتماد به نفس بسیار بالایی داشته باشند و با انگیزه بالا به طرف اهدافشان حرکت کنند. فرزندان آخر معمولا بسیار اجتماعی هستند و دوستان نزدیک بسیار زیادی دارند.
از طرف دیگر ممکن است فرزندان آخر به دلیل توجه و حمایت زیاد اطرافیان، دچار اخـتلال شخصیت وابسته شوند که به تنهایی نتوانند از عهده کارهای خود برآیند؛ یا به دلیل توجهای که از خانواده دریافت کردهاند، تبدیل به افرادی شوند که تحمل بیتوجهی را ندارند و در صورتی که با بیتوجهی مواجه شوند (مثلاً در مدرسه) دچار احساسِ سرافکندگی شوند.
برخی دیگر از ویژگیهای اصلی فرزندان آخر بر اساس روانشناسی کودک به ترتیب زیر هستند.
برای کسب اطلاعات در خصوص ویژگی های کودکان بـرونگرا کلیک کنید.
نکته: این ویژگی های اخلاقی مطلق نیستند و در تمام بچهها اتفاق نمیافتند. همچنین ممکن است چند ویژگی در یک فرد به طور همزمان مشاهده شود.
نکات حساس در تربیت فرزند را باید برای فرزند آخر بطور ویژه مدنظر داشته باشید. معمولا فرزندان آخر به دلیل کم سن بودن، احتیاج بیشتری به حمایت و توجه والدین دارند و لازم است که والدین وقت زیادی برای آن ها بگذارند. اما بهتر است مراقب باشید که توجه افراطی به فرزند آخر خود نشان ندهید چرا که در این صورت در آینده با فرزندتان دچار مشکلاتی میشوید.
توجه داشته باشید که او نیز باید همانند بقیه فرزندان، قانونمند باشد و قوانین در خانه را رعایت کند. چراکه معمولا فرزندان آخر به نظم و مقررات اهمیتی نمیدهند. در صورت دعوا و مشاجره میان فرزندان بیطرف باشید و به خاطر کوچک بودن فرزند آخر طرف او را نگیرید. چرا که فرزندان آخر معمولا بسیار پر توقع هستند و گاهی اوقات لازم است تا به توقعات بیجای او جواب منفی دهید. پیشنهاد می کنیم در این رابطه مقاله ناسازگاری فرزندان با یکدیگر را مطالعه فرمایید.
توجه داشته باشید که با توجه به تمامی مواردی که اشاره شد احتمالا شما نیز به اهمیت این مسئله پی برده باشید که نقشتان به عنوان والدین تا چه میزان در تربیت فرزند آخر نقش خواهد داشت و این مسئله در شکل گیری شخصیت و صــفات شخصیتی و اخلاقی او تاثیر بسزایی دارد.
برای آنکه در تــربیت کودک خود عمکلرد قابل قبولی داشته باشید و بتوانید تعادل لازم را در میان فرزندان برقرار نمایید نیاز دارید تا با یک مشاور در زمینه کودک و همچنین در زمینه خانواده در ارتباط باشید. مشاور با توجه به تجربه و دانش خود میتواند اصول کلی را در اختیارتان قرار دهد و مرحله به مرحله شما را یاری رساند.
مشاوران ما در مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی شرایطی را برای شما فرآهم آوردهاند تا بتوانید با دریافت مشاوره، اصول و روشهای تربیتی صحیح را بیاموزید و براحتی بتوانید اختلالات رفتاری کودکان خود را درمان نمایید. همچنین در میان فرزندان خود نیز شرایطی را فراهم کنید تا با کمترین تنش در خانواده روبهرو شوید. این مرکز با داشتن مشاورانی برجسته با توجه به شرایط فرهنگی، اجتماعی و فردی هر خانواده راهکارهای گوناگونی را در اختیار شما خواهند گذاشت. برای کسب اطلاعات در خصوص مشاوره روانشناسی مرکز مشاوره حامی هنر زندگی کلیک کنید.
معمولا والدین اشتباهات تربیتی که درباره فرزندان دیگر خود داشتهاند را برای فرزند آخر خود تکرار نمیکنند و از آنجایی که اختلاف سنی والدین با فرزند آخر کمتر است رابطه بهتری بین آنان شکل میگیرد. علاوه بر این والدین و اطرافیان تمام عشق و محبت خود را معطوف به فرزند آخر میکنند چراکه اعتقاد دارند او ته تغاری خانواده است.
فرزند آخر مانند بقیه فرزندان باید قوانین را رعایت کند و زمانی که رفتار یا کار اشتباهی توسط او در خانواده پیش میآید او نیز باید مورد شماتت قرار گیرد چرا که فرزندان آخر معمولا بسیار پر توقع هستند و گاهی اوقات لازم است تا به توقعات بیجای او جواب منفی داده شود.
دیدگاه ها
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*