ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7
ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7

تقویت کنترل درونی چطور ممکن است؟ راهکارهای کاربردی


خوشحال می شویم برای دیدن ویدیوهای مرتبط با تقویت کنترل درونی پیج اینستاگرام دکتر فرزاد طباطبایی را دنبال کنید.


تقویت کنترل درونی چطور انجام می شود؟ وقتی در زندگی با چالشی روبرو می شوید آیا احساس می کنید بر نتیجه آن کنترل دارید؟ یا معتقدید به سادگی اسیر دست نیروهای بیرونی هستید؟ اگر اعتقاد دارید بر آنچه اتفاق می افتد کنترل دارید صاحب آن چیزی هستید که روانشناسان از آن به عنوان کنترل درونی یاد می کنند. اگر باورتان این است که هیچ کنترلی بر آنچه اتفاق می افتد ندارید و متغیرهای محیطی مقصر هستند آن چیزی که حس می کنید به عنوان کنترل بیرونی شناخته می شود. هر کدام از این رویکردهای فردی دارای مزایا و معایب است؛ و هیچ یک مطلق نیست. با کنترل درونی احساس قدرت و پیش بینی بیشتری در زندگی خواهید داشت. کنترل درونی قابلیت آموختن و تقویت کردن را دارد.  

تماس با مشاور

منبع کنترل به چه معناست؟

منظور از منبع کنترل این است که افراد تا چه اندازه احساس می کنند رویدادهایی که بر زندگی آنها تأثیر می گذارد را تحت کنترل دارند. ایده اساسی منبع کنترل این است که میزان توانایی یک فرد در کنترل و تغییر آنچه برایش اتفاق افتاده را پیش بینی کند. منبع کنترل فرد نه تنها بر نحوه واکنش او به حوادث زندگی، بلکه بر انگیزه اش برای اقدام نیز تأثیر می گذارد. اگر اعتقاد دارید که کلید سرنوشت دست خودتان است به احتمال زیاد برای تغییر وضعیت خود در صورت نیاز اقدام اساسی می کنید.
اگر فکر می کنید که نتیجه از کنترل شما خارج است، احتمال اینکه تسلیم شوید زیاد و اینکه دنبال تغییر اوضاع باشید کمتر خواهد بود. منبع کنترل در واقع ساختاری است که گفته می شود بخشی از شخصیت تک تک افراد است. یک پیوستار که از یک منبع کنترل قوی خارجی در یک انتها تا منبع کنترل قوی داخلی در انتهای دیگر گسترده می شود.  

اینفوگرافیک تقویت کنترل درونی

اینفوگرافیک تقویت کنترل درونی

پیشینه کنترل درونی

در سال ۱۹۵۴، روانشناس، جولیان روتر پیشنهاد کرد که رفتار ما با پاداش و مجازات بعد از عمل، کنترل می شود. پیامدهای اقدامات ما به تعیین باورهای ما در مورد نتایج احتمالی رفتارهای آینده کمک می کند. پیش بینی از نتایج خاص، بر رفتارها و نگرش های افراد تأثیر گسترده ای می گذارد. به عبارت دیگر، اگر فردی برای تلاش های مشابه در گذشته پاداش دریافت کرده باشد و معتقد باشد می تواند بر شانس موفقیت در زندگی تأثیر بگذارد، به احتمال زیاد اهداف اینده را با تکیه بر اراده خود دنبال می کند.
روتر در سال 1966مقیاسی را طراحی کرد که برای اندازه گیری و ارزیابی محل کنترل افراد هنگام وقایع زندگی طراحی شده بود. این مقیاس در حالی به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفته است که مورد انتقاد قابل توجهی هم بوده است. منتقدان معتقدند مکان کنترل را نمی توان با چنین مقیاس ساده ای به طور دقیق، درک یا اندازه گیری کرد. اما جولیان بی روتر همچنان منبع کنترل را به عنوان درک فرد از کنترل خود بر رویدادها و پیامدهای محیط خود تعریف کرد.  

انواع منابع کنترل

دو نوع منبع کنترل وجود دارد. درونی و بیرونی. در منبع کنترل درونی اعتقاد بر این است که فرد مسئول رویدادهایی است که در زندگی اش رخ می دهد. در حالی که منبع کنترل بیرونی بر این باور است که شانس، دست سرنوشت و تقدیر، یا نیروهایی خارج از اراده ی فرد، بر وقایع زندگی سایه انداخته و مسیر رخدادها را تعیین می کند. توجه به این نکته ضروری است که منبع کنترل یک پیوستار است. هیچ کس منبع کنترل ۱۰۰٪ بیرونی یا درونی ندارد. اکثر مردم جایی در دو سر این پیوستگی، بین دو حد قرار می گیرند.  

نقش منابع کنترل بر زندگی

منبع کنترل داخلی اغلب مترادف تعیین سرنوشت و اختیار شخصی به کار می رود. اینکه باورتان براین باشد که برنامه ریزی و تفشه های طرح ریزی شده برای روزهای حال و اینده اتان همگی با اراده خودتان شکل خواهد گرفت یا نه، روی میزان تلاش شما، امیدواری شما برای براورده شدن و مثبت بودن تنایج تاثیر می گذارد. منابع کنترلی اسباب کسب اعتماد به نفس و انگیزه برای حرکت است. اینکه فرد احساس کند تصمیمات دلخواهش بر زندگی او تاثیر دارد تبعا موجبات کسب هویت و استقلال فردی او را فراهم می کند.
ضمن اینکه حس کنترل داشتن بر زندگی کمتر منجر به حس عدم ازادی می شود. برخی تحقیقات نشان می دهند مردان دارای کنترل داخلی درونی بالاتری نسبت به زنان هستند. چرا که بیش از زنان به خودمداری و استفلال فردی برای رسیدن به اهداف تشویق می شوند. اما زنان معمولا برای دست یابی به اهداف از آزادی عمل کمتری برخوردار می شوند.

کنترل درونی بهتر است یا بیرونی؟

متخصصان دریافته اند به طور کلی افرادی که دارای منبع کنترل درونی هستند از هر جهت وضعیت بهتری دارند. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید منبع کنترل درونی، همیشه برابر با مطلقا خوب و منبع کنترل بیرونی برابر با مطلقا بد نیست. در برخی زمینه ها داشتن یک منبع کنترل بیرونی می تواند چیز خوبی باشد؛ به ویژه هنگامی که یک موقعیت، عزت نفس شخص را تهدید می کند یا وضعیت واقعاً خارج از کنترل شخص است. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره حفظ عزت نفس کلیک کنید.
به عنوان مثال، فردی که یک مقام ورزشی را از دست می دهد، در صورت داشتن کنترل دورنی احتمالا احساس افسردگی یا اضطراب می کند. اینطور فکر می کند که من در ورزش بد هستم و به اندازه کافی تلاش نکردم. اجازه می دهد این باخت بر تصورش از توانایی ها اثر بگذارد و در بازی های آینده احساس استرس بیشتری کند. حال اگر این فرد در چنین شرایطی کنترل بیرونی داشته باشد، برداشت از موقعیت، به این صورت خواهد بود: تیم ما خوش شانس نبود که با چنین تیم قدرتمندی مسابقه داد. در اینصورت احتمالاً با نسبت دادن باخت به شرایط بیرونی، احساس آرامش بیشتر و استرس کمتری خواهند داشت.  
تقویت-کنترل-درونی-چطور-ممکن-است

رابطه منبع کنترل با سلامت روان

تحقیقات نشان می دهد افراد با کنترل درونی بالا معمولاً موفقیت شغلی بهتر و بیشتر، سلامتی عمومی بالاتر، اضطراب و استرس کمتری را تجربه می کنند. همچنین رضایت از کار و موفقیت تحصیلی بیشتری را برای آینده خود پیش بینی می کنند. در مقابل، فردی با منبع بیرونی، شکست ها یا مشکلات  و فرسودگی شغلی خود را به دیگران نسبت می دهد. اقدامات اصلاحی نیز انجام نمی دهد. بر اساس یک مطالعه، تنها ۱۷ درصد از افراد دارای کنترل درونی بالایی هستند. در حالی که حدود ۲۹ درصد از افراد دارای منبع کنترل درونی پایین یا نسبتاً پایین هستند. این امر اهمیت دارد زیرا افرادی که دارای کنترل درونی بالایی هستند در حرفه و نگاه به زندگی خود بسیار خوشحال تر هستند.
در مطالعه ای از افراد خواسته شد میزان رضایت خود را از وضعیت شغلی خود در مقیاس صفر تا شش ارزیابی کنند. نتایج نشان داد افراد دارای منبع کنترل درونی پایین، به این سوال ۱.۸۵ امتیاز دادند. افرادی که دارای منبع کنترل درونی بالایی بودند نمره ۴.۳۷ را کسب کردند. به این ترتیب افرادی که دارای کنترل درونی بالایی هستند ۱۳۶ درصد از شغل خود راضی هستند. رضایت جنبه های مختلف شغلی با این دیدگاه که قدرت شخصی برای دستاوردهایشان داشته اند شاخص های روانی سالم تری را شکل می دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره سلامت روان کلیک کنید.  

مزایا و معایب کنترل درونی

به طور کلی داشتن یک منبع کنترل درونی، شیوه ای سالم تر تلقی می شود. با این حال در کنار مزایا، معایبی نیز خواهد داشت. از جمله مزایای کنترل درونی که به تمایل برای موفقیت بیشتر در تمام عرصه ها و مسئولیت پذیری بیشتر اشاره شده، معایب و نقاط ضعف کنترل درونی شامل موارد زیر می شود.
افراد دارای کنترل درونی تمایل دارند بسیار صریح و دقیق باشند. این ویژگی می تواند احساس پایمال شدن حقوق به دیگر افراد را ایجاد کند. دوم اینکه تمایل به تفویض اختیار دارند. می خواهند همه چیز را کنترل کنند. چنین رویکردی به آزادی عمل دیگران تجاوز می کند.  

ویژگی افراد با منبع کنترل درونی

به احتمال زیاد مسئولیت اقدامات خود را بر عهده می گیرند. کمتر تحت تأثیر نظرات دیگران قرار می گیرند. اغلب وقتی به آنها اجازه داده می شود با سرعت دلخواه خود کار کنند، کارهایشان را بهتر انجام می دهند. معمولاً حس قوی خودکارآمدی دارند.
  • تمایل دارند برای رسیدن به اهدافشان سخت کار کنند.
  • در مواجهه با چالش ها اعتماد به نفس دارند.
  • تمایل به حفظ سلامت جسمانی دارند.
  • خود گزارشی از روحیاتشان نشان می دهد شادتر و مستقل تر هستند.
  • اغلب در محل کار به موفقیت بیشتری دست می یابند.
منبع کنترل شما در کجا قرار دارد؟ دو گروه از عبارات زیر را بخوانید. مجموعه ای را انتخاب کنید که بهترین دیدگاه شما را در مورد زندگی توصیف می کند.

تشخیص منبع کنترل بیرونی

  • من اغلب احساس می کنم که کنترل کمی روی زندگی و آنچه برای من اتفاق می افتد دارم.
  • مردم به ندرت آن چیزی را دریافت می کنند که سزاوار آن هستند.
  • زندگی ارزش تعیین اهداف یا برنامه ریزی را ندارد؛ زیرا ممکن است اتفاقات زیادی بیفتد که خارج از کنترل من باشد.
  • زندگی یک بازی شانس است.
  • افراد تأثیر چندانی بر رویدادهای جهان ندارند.
اگر جملات بالا به بهترین نحو دیدگاه شما در مورد زندگی را منعکس می کند یعنی شما تمایل دارید دنیا را از چشم انداز یک منبع کنترل بیرونی نظاره کنید.

تشخیص منبع کنترل درونی

  • اگر سخت کار کنم و خود را متعهد به هدف بکنم می توانم به هر چیزی برسم.
  • چیزی به نام سرنوشت یا تقدیر وجود ندارد.
  • اگر سخت درس بخوانم و آمادگی خوبی داشته باشم، می توانم در امتحانات خوب عمل کنم.
  • شانس ارتباط چندانی با موفقیت ندارد. این عمدتا موضوع فداکاری و تلاش برای به هدف رسیدن است.
  • در دراز مدت، مردم تمایل دارند در زندگی به آنچه شایسته آن هستند برسند.
اگر جملات بالا دیدگاه شما در مورد زندگی را منعکس می کند، به احتمال زیاد یک منبع کنترل درونی دارید.  

راهکار تقویت کنترل درونی

اگر احساس می کنید زندگی و سرنوشت خود را تحت کنترل دارید کارآفرین بزرگی برای خود خواهید شد. افراد با کنترل درونی، عموماً چنین احساسی دارند. نقطه مقابل آن افرادی خواهند بود که کنترل بیرونی دارند که احساس می کنند زندگی برایشان اتفاق می افتد. به عبارت دیگر، احساس می کنند که کنترل چندانی بر آینده خود ندارند و رویدادهای تصادفی یا خارج از زندگی، عوامل اصلی موفقیت یا شکست هستند. چگونه می توان منبع کنترل درونی را افزایش داد؟ در اینجا چند ​​تکنیک وجود دارد که می توانید از آنها استفاده کنید.

1-توقف سرزنش برای تقویت کنترل درونی

به لحظاتی که باعث ناراحتی شما شده اند فکر کنید. مقصر چه کسی بوده است؟ زمان رانندگی و برخورد با ماشین دیگر، آیا این تقصیر شما بوده که حواستان پرت شده است یا راننده ماشین دیگر؟ وقتی در امتحان ضعیف عمل کردید، دلیلش این بوده که معلم مربی ضعیفی بوده است؟ همه ما لحظات پریشانی در زندگی خود داریم و نحوه توجیه خطا در مورد مکان کنترل ما چیزهای زیادی برای گفتن دارد. اگر در موقعیت های مشابهی که در بالا توضیح داده شد قرار گرفتید، اکنون به این فکر کنید که چگونه می توانید از وقوع این وضعیت جلوگیری کنید.

2-به نحوه رفتار و تفکر خود هنگام بروز مشکل دقت کنید

آیا کیسه مواد غذایی به دلیل بسته بندی ضعیف آن پاره شده است یا شما نتوانسته اید آن را به درستی حمل کنید؟ وقتی راننده ماشین تصادفی بودید، آیا به این دلیل بود که به خود اجازه دادید به جای تمرکز بر رانندگی خود برای خروج از پارکینگ، دیگری حواس شما را پرت کند؟ آیا عملکرد ضعیف شما در امتحان نتیجه عدم سازگاری با نحوه آموزش معلم بوده است و همین امر منجر به نتایج ضعیف شما شده است؟
نکته این نیست که "حقیقت" را فاش کنید یا در هر یک از این موقعیت ها احساس گناه کنید و دنبال مقصر بگردید. نکته این است که آگاه شوید هنگام بروز یک ناراحتی به چه طرز فکری متوسل می شوید؟ درونی یا بیرونی؟ شما می توانید با یادگیری مسئولیت پذیری برای نتیجه گیری از یک موقعیت به جای انداختن تقصیر گردن دیگری، با دقت و تغییر در رفتار، کنترل درونی خود را افزایش دهید.

3-به منظور تقویت کنترل درونی، مسئولیت نتایج را بر عهده بگیرید

اهداف آینده و مسیری را که دوست دارید برای رسیدن به آنجا طی کنید تصور کنید. آیا این مسیر شامل افکاری از این دست می شود؟ اگر این اتفاق بیفتد امیدوارم آن ها تلاش من را ببینند؛ یا شانس می تواند اوضاع را به نفع من تغییر دهد؛ اگر چنین است شما یک منبع کنترل بیرونی دارید. شما موفقیت های آینده را در آنچه می خواهید به انجام برسانید وابسته به شخص دیگر یا رویداد خارج از اراده خود کرده اید. برای افزایش کنترل درونی، افکار خود را به وقتی این کار را انجام می دهم، وقتی تلاش من را می بینند یا عزم و اراده، من را به اهداف آینده می رساند، تغییر دهید.

4-برای تقویت کنترل درونی، شکست را بپذیرید

شکست را به عنوان فرصتی برای یادگیری در نظر بگیرید. شکست به احتمال زیاد دیر یا زود زمانی رخ می دهد که سعی کنیم کاری را که چالش برانگیز است انجام دهیم. افرادی که دارای منبع کنترل بیرونی هستند به موقعیت ها و احتمال شکست نگاه می کنند. اگر آن ها معتقد باشند که حتی یک شانس کوچک برای شکست وجود دارد، از آن وضعیت اجتناب می کنند. اما اگر ترس از شکست شما را مجبور به اجتناب از موقعیت ها کند، رسیدن به موفقیت های زیاد در زندگی دشوار می شود.
اگر می خواهید منبع کنترل درونی را افزایش دهید کاری را انجام دهید که می دانید شکست هم بخشی از آن است. با گذشت زمان خواهید آموخت که شکست در یک تلاش آنقدرها هم که فکر می کردید بد نیست. و اگر بعد از هر شکست پیگیری کنید و به خود بگویید شکست در نتیجه آمادگی ضعیف شما ، فقدان مهارت های ارتباطی خوب یا موارد دیگری است که می توانید بهبود بخشید ، در مسیری برای افزایش منبع کنترل داخلی خود قرار خواهید گرفت.

5-از کنترل درونی نهراسید

هرچه مرکز کنترل درونی شما قوی تر باشد یک زندگی با پاداش بیشتری خواهید داشت. دیگر نیازی به سرزنش دیگران یا ترس از شکست و از انجام فعالیت های چالش برانگیز احساس نخواهید کرد. متوجه خواهید شد که اطرافیان احساس شما و اینکه چگونه اکنون بر سرنوشت خود مسلط هستید را تحسین خواهند کرد.  
تقویت درون

یک تمرین ساده برای تقویت کنترل درونی

در وهله اول با فکر کردن در مورد وضعیت فعلی که احساس نمی کنید کنترل زیادی روی آن دارید شروع کنید. تصور کنید که سازمان شما اعلام کرده است که طی دو ماه آینده تجدید ساختار صورت می گیرد و افراد به همه بخش های مختلف منصوب می شوند. ما در اینجا لزوما کنترل چندانی نداریم. برای اولین قدم، لیستی از مواردی که تحت کنترل شما نیستند تهیه کنید. به عنوان مثال، من زمان تغییر را کنترل نمی کنم. اینکه در نهایت به چه بخشی منتقل شوم در کنترل من نیست.

1-مشخص کردن آنچه می توانید کنترل کنید

برخی از جنبه های این وضعیت را که می توانید کنترل کنید مشخص کنید. باید حداقل به همان اندازه از جنبه هایی که در مرحله اول از کنترلتان خارج است، موارد تحت کنترل را پیدا کنید. از خود بپرسید من در این شرایط بر چه چیزی کنترل دارم؟ شاید بتوانم پیشنهادی در مورد اینکه در کدام بخش قرار بگیرم ارائه دهم. شاید بتوانم آگهی های استخدام را بررسی کنم یا با رئیس خود گفتگو کنم. با خود بگویید اگرچه جنبه هایی در این وضعیت وجود دارد که من آن ها را کنترل نمی کنم، اما احتمالاً برخی دیگر جنبه های وضعیت موجود را می توانم کنترل و مدیریت کنم.

2-برای افزایش حیطه تحت کنترل چه می توان کرد؟

جنبه هایی را که کنترل آن ها در دستان شماست در نظر بگیرید. حال به این فکر کنید که برای افزایش کنترل خود چه کار دیگری می توانید انجام دهید. یکی از جنبه های وضعیتی که من بر آن کنترل دارم این است که می توانم با شخصی در بخش دیگری تماس بگیرم و درخواست کار در آن بخش را بدهم.
چه کار دیگری می توانم انجام دهم تا کنترل خود را بیشتر کنم؟ سه نفر دیگر از همکارانم هستند که طی دو سال گذشته با تیم کاریشان همکاری داشته ام و هنوز با آنها تماس نگرفته ام. توجه کنید که این ها، اساساً کنترل پیشگیرانه ای هستند که بر عهده دارید و این بسیار خوب است. آیا راه حل جادویی برای این کار وجود دارد؟ خیر. اما کمی بر سرنوشت خود کنترل دارید. این اولین گام حیاتی در ایجاد یک منبع کنترل درونی تر است.  

سخن آخر درباره تقویت کنترل درونی

در بسیاری از موارد ، داشتن منبع کنترل داخلی می تواند چیز خوبی باشد. این بدان معناست که شما معتقد هستید که اعمال خود شما بر پیشبرد اهدافتان تاثیر دارد. منبع کنترل شما می تواند تأثیر مهمی بر زندگی شما داشته باشد ، از نحوه برخورد با استرس گرفته تا انگیزه شما برای کنترل زندگی.
اگر تمایل به داشتن یک منبع کنترل خارجی دارید به نفعتان است که تلاش خود را برای تغییر نگرش به موقعیت ها و رویدادها آغاز کنید. به جای این که خود را به عنوان یک تماشاگر منفعل که در جریان زندگی گرفتار شده است تصور کنید، به اقداماتی فکر کنید که می توانید بر نتیجه آن تأثیر بگذارید. در دنیایی که غالباً خارج از کنترل ما است، تلاش برای ایجاد یک مرکز کنترل درونی می تواند سودهای کلانی را در حس کلی ارامش و شادی شما به همراه داشته باشد.
در آخر باید بدانید، مرکز کنترل درونی را می توان به وسیله آموزش و یادگیری و تمرین تقویت نمود. برای آگاهی از نحوه این تمرینات می توانید از مشاورین و متخصصین مرکز حامی هنر زندگی کمک بگیرید. برای کسب اطلاعات بیشتر از مشاوره روانشناسی کلیک کنید.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*