خوشحال می شویم برای دیدن ویدیوهای مرتبط با اهمیت زیبایی در ازدواج پیج اینستاگرام دکتر فرزاد طباطبایی را دنبال کنید.
اهمیت زیبایی در ازدواج چقدر است؟ آیا به عنوان ملاک اصلی باید در نظر گرفته شود؟ زیبایی ظاهری جزء اصلیترین ملاکهای ازدواج قرار دارد. تقریبا تمام انسانها در مورد امر ازدواج در وهله اول زیبایی طرف مقابل را در نظر میگیرند. در صورتی که اگر بخواهیم عاقلانه به امر ازدواج فکر کنیم، زیبایی و چهره تنها یک امتیاز در کنار سایر صفات و اخلاقیات در نظر گرفته میشود و چه بسا اهمیت کمتری داشته باشد. چرا که چهره و زیبایی همیشگی و ماندگار نیستند و با کهولت سن از بین میرود. آنچه که در ازدواج و انتخاب شریک زندگی مهم است تفاهم و توازن میان دختر و پسر و وجود مجموعهای از معیارها و اخلاقیات مقبول در هر دوطرف است. کسانی که در امر ازدواج به صورت افراطی بر یک معیار خاص پافشاری می کنند، ضروری است با مراجعه به مشاوره روانشناسی و مشاوره ازدواج در معیارهای خود بازنگری کرده و مشکل و دلیل اصرار ذهنی خود را برطرف نمایند. برای کسب اطلاعات در خصوص مشاوره ازدواج کلیک کنید.
آیا شما یک زن قد بلند، مجرد، خوش قیافه با موهای بلند، چشمان زیبا و دارای شغل هستید؟ خب، در این صورت ممکن است آنچه را که لازم است طبق استانداردهای تعیین شده توسط مردان بخش زیادی از فرهنگ حاکم بر جامعه که به دنبال همسر هستند، داشته باشید. شرایط کنونی تغییراتی را در ویژگی هایی که طبق آن، مردان همسر خود را انتخاب می کنند نشان می دهد. به طور سنتی، ویژگی های سابق غالبا بر اساس ارزش ها، اخلاق و شخصیت و البته تا حدی ظاهر و زیبایی بود. اما اکنون آن ها بیشتر از سابق روی زیبایی، شکل و اندازه اندام ها تمرکز کرده اند.
ذهنیت مردان جوان، اگرچه به طرز چشمگیری نسبت به پدران و پدربزرگ هایشان تغییر کرده است چندان جای تعجب ندارد، زیرا جامعه مادی گرایانه تر شده است. افراد دائماً به دنبال پر زرق و برق ترین چیزهایی هستند که این دنیا ارائه می دهد. بنابراین طبیعی است که این جاه طلبی ها وارد زندگی خصوصی نیز بشوند. مردان می خواهند با زن جوانی ازدواج کنند که همان زرق و برق و زیبایی در هر چیز دیگری که آن ها را احاطه کرده است به نمایش گذاشته شود.
اهمیت سلایق شخصی
برای یک مرد یا زن کاملاً طبیعی است که بخواهد با شریکی که از نظر فیزیکی جذاب است ازدواج کند. مشکل زمانی است که این تنها مشخصه ای باشد که آن ها به دنبال آن هستند. جایی که هوش، شخصیت و ارزش های فردی همه در جایگاه دوم قرار می گیرند. هرکسی که متاهل باشد به شما خواهد گفت، اگرچه ظاهر ممکن است در ابتدا زوج ها را به هم نزدیک کند، اما این مهربانی و توجهی که نسبت به یکدیگر نشان می دهند آن ها را تا آخر با هم نگه می دارد. اگر کسی ابتدا به دنبال زیبایی با شخصیت باشد، آنگاه ممکن است در وهله اول به بلوغ کافی برای ازدواج نرسد.
در برخی مواقع و در برخی افراد عدم آشنایی، یعنی جایی که زن و شوهر به قصد نامزدی و ازدواج با هم ملاقات می کنند و وقت خود را با هم می گذرانند، نقش زیادی در تغییر ذهنیت مردان داشته است. زمانی که طرفین وقت کافی برای شناخت یکدیگر ندارند، مردان جوان سعی میکنند روی شانس های خود حساب کرده و به خودش بگوید که چه چیزی را درباره شخصیت او نمیداند و باید با ظاهر او جبران کند. اما این بدان معناست که تنها چیزی که او با آن ازدواج می کند زیبایی طرف مقابل خواهد بود. در نتیجه او هیچ چیز دیگری را کنترل نمی کند.
تعجبی ندارد که وقتی پایه های ازدواج تا این حد ضعیف است، آمار طلاق نیز به همان نسبت بالا خواهد بود. جامعه به عنوان یک کل به پیوندهای قوی ازدواج وابسته است که منجر به پیوندهای قوی تر بین خانواده ها، همسایگان و مردم به طور کلی می شود.
فرض کنید با شخصی بسیار زیبا ازدواج کردهاید. در انتخاب شریک زندگی خود فقط ملاک زیبایی بیش از حد او را در نظر گرفتهاید و ملاکهایی مانند اخلاق خوش، سلامت روانی، صداقت در زندگی زناشویی، استقلال مالی، مهارت های ارتباطی و از همه مهمتر تفاهمات برایتان آنچنان اهمیت نداشته است.
وقتی با او وارد زندگی مشترک شدهاید متوجه میشوید که فردی بسیار پرخاشگر و بداخلاق است. از خود بپرسید آیا هنوز هم زیبایی ظاهر او برایتان اهمیت دارد؟ آیا حاضرید ادامه زندگی خود را با چنین فردی که فقط زیبایی دارد بگذرانید؟ آیا زمانی که به دلیل بد خلقی ها و روابط سردتان نمی توانید رفتار عاشقانه با همسر خود داشته باشید ادامه زندگی امکانپذیر خواهد بود؟
مشکلی که در ازدواج با افراد بسیار زیبا وجود دارد این است که معمولا به دلیل تعریف و تمجید دیگران از خودراضی و خود پسند میشوند. این امر باعث میشود این افراد فرصتهای مناسب ازدواج را از دست بدهند. ممکن است در زندگی زناشویی زیبایی خود را به رخ همسرشان بکشند و مدام او را تحقیر کنند. تحقیر شدن در رابطه حس ناخوشایندی است که می تواند موجب ایجاد نفاق و کینه شود. علاوهبراین فردی که بسیار خوشچهره است بیشتر در دید و توجه مردم قرار میگیرد و اگر شخصا فرد بیارادهای باشد ممکن است در معرض پیشنهادات وسوسه بشود و این جریانات نهایتا منجر به خیانت عاطفی شود.
در زندگی حوادث غیرمنتظره زیادی رخ میدهد. با خود بیاندیشید ممکن است همسر زیبایتان بر اثر بیماری، آتش سوزی،... زیباییاش را از دست بدهد. اگر تنها به خاطر زیبایی با او ازدواج کرده باشید آیا حاضرید در این شرایط باز هم با او بمانید؟ اگر هم تفاهم در زندگی مشترک نداشته باشید، حتی ممکن ایت به جدایی فکر کنید. چرا که آن معیاری که شما به خاطر آن حاضر به ازدواج با او شدهاید را از دست دادهاید.
ازبین رفتن زیبایی بر اثر بالا رفتن سن امری اجتناب ناپذیر است. شاید بتوان با استفاده از عملهای زیبایی که امروزه گسترش یافتهاند چهره را ترمیم کرد اما هیچگاه آن زیبایی اولیه باقی نمیماند. در مقابل اگر معیارهای انتخاب همسر بر مبنای شخصیت و بر اساس ارزش های انسانی باشد، مسلما زندگی مشترک پایدارتر و ماندگار تر خواهد بود. اصولا کسانی که زیبایی ظاهری را تنها ملاک انتخاب همسر قرار می دهند، افراد سطحی نگری هستند که ظاهر زیبا را بر باطن نازیبا ترجیح می دهند. این افراد درک درستی از رابطه سالم ندارند.
اگر از چهره کسی در ازدواج خوشتان نیامد و به دلتان ننشست احساس گناه نکنید. این امر به منزله سطحینگری و یا فهم و درک اندک شما نیست. از آنجایی که یکی از موارد انگیزه ازدواج ارضای نیاز جنسی در حریم خانواده است، لذت بردن شما از همسرتان امر مهمی تلقی میشود. نادیده گرفتن زیبایی همسر در ازدواج منطقی نیست.
جذابیت ظاهری شریک زندگی یکی از ملاکهای مهم است.چرا که قطعا باید میل و کشش به همسرتان داشته باشید تا بتوانید با او زندگی کنید. جذابیت ظاهر باعث تمایل جنسی میشود. پس لازم است تا حدی ظاهر و اندام شریک زندگی خود را بپسندید وگرنه در رابطه زناشویی و کششهای جنسی خود دچار مشکل میشوید. ممکن است چهرهای که به دلتان نمینشیند برایتان عادی شود اما هرگز برای شما خوشایند نخواهد شد.
توجه داشته باشید که زیبایی تنها معیار مهم ازدواج نیست. چه بسیار زوجهایی که یکی از آنها فاقد چهرهای مطلوب بوده اما سرشت و اخلاقیات او آنقدر شایسته بوده است که توانستهاند زندگی مشترک کاملا موفقیت آمیز و عاشقانهای را تجربه کنند. با داشتن انگیزه های درست می توان انتظار یک ازدواج موفق را داشت.
بله هر چه طرف مقابل تان زیباتر باشد در وهله اول بیشتر به دلتان خواهد نشست اما مطمئنا شما هم نمی توانید خود را کامل بدانید. پس توقع نداشته باشید همسری کاملا بی نقص داشته باشید. هرچقدر که از دیدن، صحبت کردن و رابطه زناشویی با او لذت ببرید برای در نظر گرفتن ملاک زیبایی کافی است. اگر در ازدواج به دنبال خوشبختی و تکامل هستید پس ضروری نیست که آنقدر به زیبایی اهمیت بدهید. بنابراین بهترین کار برای انتخاب همسر آینده این است که در مرحله اول تناسبات و تفاهمات اخلاقی و اختلافات در ازدواج از جمله اختلافات فرهنگی مذهبی را در نظر بگیرید و سپس به بررسی ملاکهای زیبایی فرد موردنظر بپردازید.
سخن آخر
در نظر داشتن معیارهای انتخاب همسر نیاز به تجربه دارد. جوانانی که به دلیل کم تجربگی روی موارد گذرا و فانی سرمایه گذاری عاطفی می کنند، مسلما زودتر طعم شکست عشقی را خواهند چشید. همانطور که اشاره شد، ملاک زیبایی همسر، ملاک مردودی نیست. اما آنچه که ایجاد مشکل می کند، تک بعدی بودن این موضوع است. یعنی فرد ملاک انتخاب همسر را صرفا زیبایی در نظر بگیرد. مشاوره های روانشناسی می تواند در تعیین معیارهای درست انتخاب همسر که کمک به پایداری زندگی زناشویی شود، موثر باشد. مرکز مشاوره حامی هنر زندگی با متخصصان مجرب یاریگر شما خواهد بود. برای کسب اطلاعات در خصوص مشاوره تلفنی کلیک کنید.
دیدگاه ها
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*