ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7
ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7

کهن الگوهای یونگ | آشنایی با انواع آن کهن الگوها

نظریه یونگ به سبب پیچیدگی‌هایی که دارد یکی از نظریاتی است که در روانشناسی همواره موضوع بحث بوده است. کهن الگوهای یونگ در بین مفاهیم مختلفی که در نظریه او مطرح شده است اهمیت بسیاری دارد. کهن الگوها در واقع بخشی از ضمیر ناهشیار هستند که در تمامی افراد، در تمام کشورها و فرهنگ‌های مختلف و همچنین در طول دوران‌های مختلف وجود داشته‌اند. همه ما بدون احتیاج به یادگیری، آن‌ها را در ذهن داریم و عملکرد آن‌ها به سازماندهی برخی تجارب در ذهن فرد کمک می‌کنند. سایه، پرسونا، خود، آنیما و آنیموس از جمله معروف‌ترین کهن الگوهای یونگ هستند که در این موضوع سعی خواهیم کرد بیشتر درباره آن‌ها صحبت کنیم و معنا و مفهوم هر یک از آن‌ها را بیشتر توضیح دهیم پس با ما همراه باشید.

تماس با مشاور

کهن الگوها

تصویر اولیه یا کهن الگو، شخصیتی است که خواه به صورت یک شیطان، یک انسان یا یک فرآیند دائماً در طول تاریخ تکرار می‌شود و هر جا که خیال خلاقانه آزادانه بیان شود، ظاهر می‌شود. بنابراین، اساساً یک شخصیت اسطوره‌ای است. در هر یک از این تصاویر، تکه‌ای از روان‌شناسی انسان و سرنوشت انسان وجود دارد. بازمانده‌ای از شادی‌ها و غم‌هایی که در تاریخ اجدادی ما بارها تکرار شده‌اند. کارل گوستاو یونگ روان‌پزشک سوئیسی بود که بیشتر به خاطر نظریه‌های ناخودآگاه شخصی و جمعی و برون‌گرایی و درون‌گرایی شهرت داشت. یونگ معتقد بود که روان انسان یا بدن، ذهن و روح انسان از سه بخش تشکیل شده است: ایگو، ناخودآگاه شخصی و ناخودآگاه یا همان ناهشیار جمعی. این ناخودآگاه جمعی است که کهن الگوهای یونگ در آن ساکن هستند.

نظریه کهن الگوهای کارل یونگ با مفهوم یونان باستان Tabula rasa که معتقد بود انسان ها با قواره ای تمیز و بدون هیچ گونه ظرفیت ذهنی یا ایده به دنیا آمده اند بسیار فاصله داشت. در عوض برای یونگ، حافظه اجدادی موضوع اصلی شد. یونگ معتقد بود روان انسان شامل سه جزء است:

نفسی که ذهن آگاه را منعکس می کند.

ناخودآگاه شخصی که برای هر یک از ما منحصر به فرد است و شامل خاطرات سرکوب شده است.

ناخودآگاه جمعی که خاطرات مشترک را با کل بشریت منعکس می کند. اینجا جایی است که حافظه اجدادی وارد عمل می شود.

ناهشیار جمعی یونگ

یونگ یکی از پیروان نظریه روان تحلیل گری فروید بود. با این حال یکی از اختلافاتی که باعث جدا شدن راه فروید و یونگ از یکدیگر شد، موضوع ناهشیار جمعی است که برای نخستین بار توسط یونگ مطرح گردید. یونگ، اگرچه نظر فروید در ارتباط با وجود ناهشیار شخصی را می‌پذیرفت و همانند فروید معتقد بود که ناهشیار شخصی، محل قرار گرفتن آرزوها و امیال فردی است که سرکوب شده‌اند؛ با این حال او معتقد بود که بشر علاوه بر داشتن ناهشیار شخصی، ناهشیار جمعی نیز دارد.

اعتقاد یونگ به وجود ناهشیار جمعی با بررسی اساطیر در فرهنگ‌های مختلف شروع شد. او با بررسی اساطیر و نشانه‌ها در فرهنگ‌های مختلف به این نتیجه رسید که اکثر فرهنگ‌ها حتی آن‌هایی که از وجود یکدیگر اطلاع نداشته‌اند، اساطیر یکسانی را در داستان‌های خود بیان می‌کنند. این مسئله نشان دهنده این است که همه ما در یکسری اطلاعات تاریخی با یکدیگر اشتراک داریم. این موضوع، از نظر یونگ تنها به صورت به وراثت رسیدن از نسلی به نسل دیگر، معنا پیدا می‌کرد.

برای اطلاع بیشتر درباره نظریه های روانشناسی کلیک کنید.

کهن الگو چیست؟

کهن الگوها در واقع همان اساطیری هستند که یونگ در فرهنگ‌های مختلف با آن‌ها آشنا شد و متوجه شد که در تمامی فرهنگ‌ها حضور دارند. از نظر یونگ کهن الگوها ذاتی، جهانی و ارثی هستند به این معنا که همه ما بدون احتیاج به یادگیری، آن‌ها را در ذهن داریم و عملکرد آن‌ها به سازماندهی برخی تجارب در ذهن فرد کمک می‌کند.

انواع کهن الگوهای یونگ

به گفته یونگ، ناخودآگاه جمعی حاوی حافظه اجدادی است. تصاویر، نمادها و مضامینی که ارثی هستند. آن ها تجربیات، دانش و ادراکات ما را شکل می دهند. این قطعات حافظه چهار کهن الگوی اصلی را تشکیل می دهند که شخصیت انسان را می سازند. این چهار کهن الگو منعکس کننده جاه طلبی ها، ارزش ها، اخلاقیات، باورها و انگیزه های انسانی هستند. یونگ چهار کهن الگوی اصلی را شناسایی کرد: پرسونا، سایه، آنیما یا آنیموس و خود. این ها نتیجه خاطرات جمعی و مشترک اجدادی است که ممکن است در هنر، ادبیات و مذهب باقی بماند اما برای چشم آشکار نیست. این مضامین تکرار شونده به ما کمک می کنند کهن الگوهای یونگ را درک کنیم. سپس یونگ ۱۲ کهن الگو را نام برد که از میان آن‌ها سایه، پرسونا، خود، آنیما و آنیموس بیش از سایرین شناخته شده‌اند و در ادامه به بررسی آن‌ها و انواع دیگر آن می‌پردازیم.

پرسونا

لغت پرسونا یا ماسک، در اصل به معنای ماسک‌های نمایشی است که بازیگران در گذشته و برای اجرای نمایش بر روی چهره خود می‌زدند. کاربرد این ماسک‌ها در این بوده است که هنرپیشه‌های نمایش، چهره واقعی خود را پنهان کرده و آنچه دوست دارند مردم در ارتباط با آن‌ها باور کنند را نشان می‌دادند. یونگ به صورت سمبولیک، نام کهن الگویی که به دنبال انجام رفتارهای اجتماعی مطلوب و جلب تایید دیگران است را پرسونا گذاشت.

پرسونا جنبه‌ای از وجود هر شخص است که سعی می‌کند با انجام رفتارهای مورد پسند جامعه، خود را به عنوان فردی قانون مدار و هنجاری به دیگران نشان دهد و به همین میزان تمایلات و رفتارهای ناپسند خود را از آگاهی جمع دور نگه دارد.

سایه از جمله کهن الگوهای یونگ

سایه به عنوان بخشی از ضمیر ناخودآگاه جمعی، از ایده‌های سرکوب شده، نقاط ضعف، خواسته‌ها، غرایز و کاستی تشکیل شده است. در اصل سایه، بخشی از ناهشیار است که در تضاد کامل با پرسونا قرار دارد. تمایلاتی که در سایه وجود دارند، نظیر خشم، حسادت، غرور یا طمع، ویژگی‌هایی هستند که نه تنها از نظر جامعه بلکه برای اصول اخلاقی خود فرد نیز قابل اغماض نیستند. به همین خاطر معمولا از سایه به عنوان تاریک ترین بخش وجود صحبت می‌شود.

به اعتقاد یونگ، سایه می‌تواند در رویاها، نمایشنامه‌ها یا سایر شرایطی که امکان تجلی نمادین داشته باشد به صورت مار، هیولا، دیو، اژدها و یا چهره‌های تاریک و عجیب و غریب ظاهر شود.

برای شناخت بیشتر در زمینه نظریه سایه یونگ کلیک کنید.

آنیما و آنیموس

آنیما به عنوان جنبه زنانه در روان مردان و آنیموس به معنای جنبه مردانه در روان زنان است. به اعتقاد یونگ تغییرات فیزیولوژیکی و همچنین فشار اجتماعی، افراد را به سمت شناسایی خود به عنوان زن یا مرد و برعهده گرفتن هویت جنسیتی تشویق می‌کند. در نتیجه جنبه مردانه در زنان و جنبه زنانه در مردان معمولا سرکوب می‌شود که این باعث ضعف در رشد روانی فرد می‌گرددد. به نظر یونگ افراد سالم می‌بایست قادر باشند که در نهایت میان آنیما و آنیموس در ذهن خود، تعادل ایجاد کنند و به جای انکار بخش مخالف جنسیت خود، از آن در راستای تکامل استفاده کنند.

یکی از ویژگی‌هایی که کهن الگوی آنیما و آنیموس در خود دارد این است که نشان می‌دهد در یک فرهنگ، چه وظایفی برای زن یا مرد، بیشتر پذیرفته شده است.

خود از جمله کهن الگوهای یونگ

خود (متفاوت از مفهوم ایگو در روان تحلیل‌گری)، کهن الگویی است که می‌تواند بخش‌های مختلف شخصیت را در کنار یکدیگر قرار داده و مجموعه واحد و یکپارچه‌ای را ایجاد کند. به اعتقاد یونگ، نهایتا با ادغام هشیار و ناهشیار و جنبه‌های متضاد آن‌ها در کنار یکدیگر، خود ایجاد می‌شود.

خردمند (پیرمرد دانا)

خردمند فردی است که دانش بالایی داشته و معمولا برای انواع مشکلات راهکاری را ارائه می‌دهد. حکیم یا فرزانه نام‌های دیگری است که به این کهن الگو داده می‌شود.

دوشیزه (معصوم) از جمله کهن الگوهای یونگ

معصومین معمولا افراد مهربان و دوست داشتنی هستند که عاری از هر بدی و ناراحتی بوده، همواره به دنبال شادی هستند و می‌خواهند که دیگران را نیز شاد نگه دارند.

کاوشگر

کاوشگر معمولا فردی کمال خواه است که همواره در حال تلاش برای شناسایی ناشناخته‌ها و دست یابی به کمال می‌باشد. کاوشگر اکثر عمر خود را در سفر و در جست‌وجو برای یافتن حقیقت است.

مادر (مراقب) از جمله کهن الگوهای یونگ

کهن الگوی مادر یا مراقب فردی است که نسبت به دیگران احساس قدرت و مسئولیت بیشتری داشته و سعی می‌کند تا در مقابل خطرات از دیگران مراقبت کند.

قهرمان

محوری ترین موضوع درکهن الگوی قهرمان، قدرت است. آن‌ها همه تلاش خود را به کار می‌گیرند تا به قدرت یا افتخار دست پیدا کنند.

برای آشنایی بیشتر با کارل یونگ کلیک کنید.

سوالات متداول

کهن الگوها چه کاربردی دارند؟

به طور کلی ناهشیار، بخشی از ذهن است که بدون آگاهی ما، بر روی رفتارمان تاثیر می‌گذارد. کهن الگوها که بخشی از ناهشیار جمعی هستند نیز همین کارکرد را دارند و به رفتارها و تجارب فرد سامان می‌دهند.

چرا یونگ معتقد است کهن الگوها در همه افراد وجود دارند؟

مطالعاتی که یونگ بر روی اساطیر فرهنگ‌ها و زمان‌های مختلف انجام داد، او را به این نتیجه رساند که برخی مفاهیم درتمامی فرهنگ‌ها و زمان‌ها تکرار شده‌اند. در حالی که هیچ ارتباطی میان این دو فرهنگ وجود نداشته است. برای مثال وجود یک قهرمان، خردمند، مراقب یا اهریمن در تمامی اسطوره‌ها دیده می‌شود. یونگ به این نتیجه رسید که کهن الگوها از طریق ناهشیار جمعی از نسلی به نسل دیگر، به افراد به ارث می‌رسند.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*