
- نویسنده : دکتر فرزاد طباطبایی
خوشحال می شویم برای دیدن ویدیوهای مرتبط با رفتار با همسر افسرده پیج اینستاگرام دکتر فرزاد طباطبایی را دنبال کنید.
نحوه برخورد و رفتار با همسر افسرده در بهبود بیماری او و افزایش سطح کیفیت رابطه عاطفی در زندگی مشترک تأثیر بسیار زیادی دارد. زندگی با شخص مبتلا به افسردگی به مرور زمان تمام ابعاد زندگی شما را تحت تاثیر قرار میدهد. بیمار افسرده جدایی طلب است، این اتفاق میتواند بر رابطه زناشویی شما اثر منفی بگذارد. افسردگی همسرتان او را فردی بی انگیزه، غمگین و بد اخلاق میکند، بحث و دعواهای بین شما بیشتر شده و یک شکاف میان شما ایجاد میشود. ممکن است بدون آن که بدانید ریشه تمام مشکلاتتان افسردگی همسرتان است اقدام به جدایی بکنید. شاید فکر کنید هیچ کاری از دست شما بر نمیآید و هرکاری میتوانستید انجام دادید اما پیشرفتی نداشتهاید. در حالی که تنها با شرکت در جلسات مشاوره خانواده میتوانید بسیاری از اختلافات میان خود را حل کنید.
رفتار با همسر افسرده چگونه باید باشد؟
در ابتدا باید بدانید که هیچ برنامهای بدون حمایت همه جانبه شما امکان پذیر نیست. شما نمیتوانید همسرتان را به صورت تخصصی درمان کنید اما میتوانید راه بهبودی و بازگشت به زندگی را برای او هموار کنید. اولین کاری که باید بکنید شناخت بیماری افسردگی و ملاکهای تشخیصی آن است.
لازم است در این راه از مشاوره افسردگی کمک بگیرید؛ چرا که افسردگی اختلالی پیچیده است و اقدامات نا بهجای شما میتواند شرایط را بدتر کند. در ادامه برخی از مهمترین شیوههای رفتار با همسر افسرده را شرح دادهایم.
قدم اول در رفتار با همسر افسرده | شناخت افسردگی
افراد افسرده ممکن است روزهای بسیار خوبی نیز داشته باشند اما تجربه دوباره حالات افسردگی، چیزی است که معمولا عزیزان و نزدیکان متوجه آن نمیشوند. نشانههای شدید افسردگی حداقل به مدت دو هفته در فرد دیده میشوند، در صورت عدم درمان، احتمالا علائم به صورت مزمن در میآیند. همسر افسرده شما ممکن است تنها برخی نشانهها را داشته باشد. پیشنهاد میکنیم مقاله افسردگی همسر را مطالعه کنید.
بنابراین اولین گام، درک بیماری افسردگی توسط شما و شناسایی نشانههای آن است. علائم افسردگی میتواند در هر فرد متفاوت باشد و با گذشت زمان تغییر کند. طبیعتا مطالعه کافی شما برای تشخیص افسردگی کافی نیست و باید از روانشناس کمک بگیرید اما به طور کلی بهترین راه این است که با استفاده از سوالات باز و گوش دادن همدلانه و درست، به درون همسرتان پی ببرید. برای اطلاع از علائم افسردگی کلیک کنید.
گام دوم در رفتار با همسر افسرده | در کنارش باشید
یافتن بهترین روانشناس، جمع کردن دوستان، صحبت با افرادی که تجربه شما را داشتند میتواند گزینههای پیش روی شما باشد اما معمولا بهترین کاری که میتوانید برای همسر افسردهتان بکنید خودش را به سادگی نشان میدهد.
شما جواب تمام سوالات را ندارید و این طبیعی است، اما میتوانید کنار همسرتان بنشینید و گوش بدهید. دست او را بگیرید، او را در آغوش بگیرید و مهمتر از همه، تنهایش نگذارید. البته نیازی نیست همیشه و در همه حال کنارش باشید و به او بچسبید، فقط به او بفهمانید که همیشه حمایتش میکنید. میتوانید جملات زیر را به کار ببرید:
_ بگو من چکار میتونم بکنم؟
_ تو برای من مهمی.
_ من بخاطر تو اینجام. اینجام که باهام حرف بزنی.
گام سوم در رفتار با همسر افسرده | او را برای درمان تشویق کنید
علائم افسردگی در همسرتان ممکن است آنقدر شدید باشد که زندگی وی را مختل کند. با این حال ضرورت مراجعه به متخصص را درک نکند و آن را نپذیرد و فقط فکر کند که احساساتی زودگذر است. بنابراین وظیفه شماست که او را برای درمان تشویق کنید.
افسردگی نه تنها خود به خود خوب نمیشود، بلکه به مرور زمان کهنهتر و شدیدتر خواهد شد. برای این کار میتوانید علائم همسرتان را با یک درمانگر مطرح کنید، نگرانی خود را به همسرتان ابراز کنید، قرار ملاقات یا تماس با روانشناس ترتیب دهید و درباره چیزهایی که درباره افسردگی و درمان آن میدانید به او توضیح دهید.
گام چهارم در رفتار با همسر افسرده | ایجاد یک محیط امن و حامی
فراموش نکنید که همسر افسردهتان بیمار است و نیاز به محیطی آرام دارد. تغییر در سبک زندگی بسیار مهم است. تغییراتی مثل تغذیه سالم و مقوی، کم کردن تنشها و فشارهای روانی، برنامه ریزی برای دیدن دوستان و ترتیب دادن مهمانی، خوشگذرانی با هم، تشویق همسر و تایید مثبت او، تمجید از نقاط قوت و ورزش بسیار موثر هستند.
ورزش کردن میتواند مانند قرصهای ضد افسردگی عمل کرده و شما حتی با یک پیاده روی ده دقیقه ای روزانه، میتوانید قدمهای بزرگی برای درمان افسردگی بردارید. برای اطلاعات بیشتر تاثیر ورزش بر افسردگی را مطالعه کنید.
گام پنجم در رفتار با همسر افسرده | هدفهای کوچک تعیین کنید
بی هدفی و بی انگیزگی یکی از مهمترین علائم افسردگی است، بنابراین حتی بلند شدن از تختخواب نیز برای همسر افسرده تان یک موفقیت محسوب میشود. اهداف بزرگ را به اهداف کوچک تقسیم کنید و هیچ قدم مثبتی در همسرتان را بدون بازخورد نگذارید. همین گامهای کوچک به برگشتن او به زندگی و فعالیتهای روزمره کمک میکند. روزانه دوش گرفتن، زود بیدار شدن، تغذیه سالم و ... قسمتهایی از این گامهای کوچک است.
خطر خودکشی را جدی بگیرید!
خطر خودکشی همیشه در طول ابتلا به اختلال افسردگی وجود دارد. بنابراین باید نسبت به نشانههای آن کاملا هوشیار بوده و برای پیشگیری از خودکشی اقداماتی انجام دهید. پیشنهاد میکنیم مقاله خودکشی را نیز مطالعه کنید. برخی از این نشانههای خطر عبارتاند از:
1- صحبت کردن درباره خودکشی
2- صحبت درباره پوچی زندگی و جهان پس از مرگ
3- تهیه وسایلی که برای خودکشی استفاده میشود، مثل طناب، اسلحه یا قرص
4- نوسانات خلقی افراطی را در رفتار با همسر افسرده چک کنید.
5- خروج شدید از اجتماع
6- احساس ناامیدی شدید
7- شرکت در رفتارهای مخاطره آمیز مثل اعتراضات خیابانی، سو مصرف مواد، روابط جنسی متعدد و رانندگی خطرناک
8- خداحافظی کردن
9- مدیریت و یا بخشش داراییها
10- تغییرات شدید شخیصتی و رفتاری
به شدت باید مراقب این نشانهها باشید و توجه و مواظبت خود را در این مواقع افزایش دهید. در صورت مشاهده آنها، حتما روانشناس و مراجع ذی ربط را مطلع کنید. به علاوه افسردگی به دیگر اعضا نیز می تواند سرایت کند. بنابراین حتما برای درمان افسردگی اقدامات لازم را انجام دهید. برای اطلاع از روشهای درمان افسردگی کلیک کنید.
نکات مهم برای کمک به همسر افسرده
همسر افسرده ممکن است در زندگی بسیار کج خلقی کند و یا مدام بی حوصله باشد و بهانه بگیرد؛ خیلی مواقع برای فرزندان وقت نمیگذارد و تمام مسئولیتها به دوش شما میافتد. به یاد داشتهباشید که همسرتان تحت کنترل بیماری قرار دارد و نمیتواند عواطف و احساسات منفی خود را مدیریت کند.
گاه عواملی همچون مشکلات کودکی و خانواده باعث افسردگی او شدهاند. بنابراین او را به خاطر بی حوصلگی و بیماریاش سرزنش نکنید. در رابطه با نقش خانواده در بروز افسردگی پیشنهاد میکنیم به مقاله خانواده افسرده پرور مراجعه کنید.
برای دریافت مشاوره در زمینه نحوه ارتباط با همسر افسرده می توانید با مشاوران مرکز مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی از طریق تلفن ثابت از کل کشور با شماره 9099075228 و از تهران با شماره 9092305265 تماس بگیرید.
با سلام.من تشخیص بیماریم دو قطبی نوع 2 بوده و در اکثر اوقات افسردم و تحت درمانم و دپاکین و کلرودیازپکساید و اسنترا و کوئنتیاکس دکتر برام تجویز کرده ولی خونوادم و همسرم از بیماریم بی اطلاع هستند.الان مشکلی که دارم اینه که اصلا به سکس میل ندارم و حتی میتونم بگم بیزارم.نمیدونم تاثیر دارو هاست یا چیز دیگه.میشه کمکم کنین چه راهکاری مناسب من هست.
سلام یکی از عوارض شایع داروهای اعصاب و ضد افسردگی ، کاهش میل جنسی است. عدم اطلاع اطرافیان از این موضوع نیز می تواند مشکلات بیشتری برای شما فراهم کرده و به روند درمان نیز آسیب بزنند. بنابراین در این شرایط بهترین کار درخواست همراهی آنان و دریافت یاری از اطرافیان است. اگر این موضوع برای شما دشوار است و یا نمی دانید چگونه مساله را عنوان کنید که به رابطه تان آسیب وارد نشود ، توصیه می کنیم حتما از مشاوره خانواده استفاده نمایید. در ضمن لازم است بیان کنم که درمان دوقطبی و افسردگی حتما نیاز به همراهی یک روانشناس دارد. بنابراین برای بهبود شرایط از خدمات درمانی آنان نیز استفاده نمایید.
ممنون از کمکتون ولی واقعا نمیتونم بیان کنم.چون عموم هم 45سالشه و مبطلاست و 5-6بار بستری میشه و بفهمن منم همون بیماری رو داررم مطمعا ترکم میکنن. کاش قبل ازدواج میفهمیدم این بیماری رو دارم تا ازدواج نکنم.الان ی دختر 1سال و نیمه دارم و 2-3سال از ازدواجم میگذره.تو شرایط واقعا دشواریم.
نیازی نیست خودتون رو سرزنش کنید. خیلی ها بعد از ازدواج بیماری هایی می گیرند که زندگی زناشویی اون هارو تحت تاثیر قرار میده، با این حال همسرانشون با اون ها میمونندو حامی شون میشن. البته استثناهایی هم وجود داره ولی تحمل همه سختی ها میتونه حال شما رو بدتر بکنه . ....