
- نویسنده : دکتر فرزاد طباطبایی
نشانه های هوش هیجانی پایین و راه های تقویت آن چیست؟ ارتباط مستقیمی میان هوش هیجانی بالا و درصد موفقیت افراد در زندگی و کار وجود دارد. هرچه هوش هیجانی بهتری داشته باشید، تعامل بهتر و ارتباطات موثرتری خواهید داشت. هوش هیجانی باعث می شود، در مدیریت رفتار و برخورد با شرایط متفاوت اجتماعی نتایج بهتری بگیرید. بهتر است بدانید، هوش هیجانی چیست و چطور می توان آن را افزایش داد، تا با عملکرد بهتر، موفقیت های بیشتری به دست آورید.
خودتنظیمی شامل مولفه های زیر می شود
از خصوصیات بارز شخصی با هوش هیجانی پایین، تحمل ناپذیری انتقاد و عدم قبول نظرات دیگران است. این اشخاص دو تا پنبه در گوش خود فرو کرده اند، تا نظرات مخالف را نادیده بگیرند و به هیچ وجه نسبت به نقطه نظرات دیگران انعطاف ندارند.
از کسی که هوش هیجانی پایینی دارد، نمی توان توقع داشت که تحمل شرایط احساسی سخت و پیچیده را داشته باشد. این اشخاص در موقعیت های احساسی شدید قدرت کنترل شرایط ندارند و سعی می کنند، از محیط و فضای احساسی قوی فرار کنند.
هوش هیجانی و انواع آن
تعریف هوش هیجانی از نگاه دانیل گلمن به این شرح است: مجموعه توانایی های که به ما کمک می کنند، هیجانات را در خود و دیگران تشخیص داده و تنظیم کنیم. بنابر تعریفی که از هوش هیجانی به عمل آمد، به گونه ای از هوش گفته می شود، که هیجانات را پردازش کرده و از آن ها بهره می گیرد. هوش هیجانی پایین علائمی دارد، که اگر نسبت به آن ها آگاهی داشته باشید، راحت تر می توانید آن را تقویت کنید و شاهد نتایج هوش هیجانی بالا و پیشرفت خود در روابط اجتماعی باشید.اینفوگرافیک نشانه های هوش هیجانی پایین
نشانه های هوش هیجانی بالا
همانطور که گفته شد هوش هیجانی در تعاملات بین افراد نقش به سزایی دارد. افرادی که از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند به موفقیت های بیشتری دست می یابند. هوش هیجانی بالا مولفه هایی دارد که برای درک بهتر توضیحی در خصوص آنها ارائه می گردد.خودآگاهی
به این معنا که نقاط ضعف و قوت خود، انگیزه ها و ارزش های خود را و تاثیری که روی دیگران دارید بشناسید. درواقع خوداگاهی به توانایی تشخیص احساسات، همانطور که اتفاق می افتد، اشاره دارد. لذا اگر بتوانید احساسات خود را ارزیابی کنید قادر هستید آن را مدیریت کنید. فاکتورهای اصلی خوداگاهی عبارتند از:- آگاهی عاطفی: اطلاع از توانایی که شما در شناخت احساسات خود و تاثیری که می گذارید.
- اعتماد به نفس: اعتماد و اطمینانی که شما نسبت به ارزش و توانایی های شخصی خود دارید.
خودتنظیمی
یعنی این که بتوانیم تکانه ها و احساس های لحظه ای و خلق خود را در موقعیت های مزاحم، کنترل و در جهت درست تنظیم کنیم. به عبارت روشن تر، تصور کنید شما در حال تجربه احساسی مثل خشم هستید، در این زمان کنترل کمی روی احساس خود دارید. اما می توانید با استفاده از چندین تکنیک جلوی دوام یک احساس، مثلا عصبانیت را بگیرید و آن را مدیریت کنید. مانند استفاده از دعا، مراقبه و..خودتنظیمی شامل مولفه های زیر می شود
- خود کنترلی: به معنای کنترل و مدیریت احساساتی که ایجاد اختلال می کنند.
- امانت داری: به معنای حفظ معیارهای راستگویی و صداقت
- مسئولیت پذیری: یعنی این که مسئولیت کار خود را به عهده بگیرید.
- انعطاف پذیری: قابلیت تطبیق خود با وضعیت موجود و تغییر آن با انعطاف
- خلاقیت: قدرت نوآوری و خلق ایده های جدید
خودانگیزشی
یعنی این که موفقیت به ما انگیزه ادامه مسیر را بدهد و شکست نتواند به سادگی ما را از حرکت بازدارد و انگیزه ما را از بین ببرد. در ایجاد انگیزه، به یک هدف مشخص و نگرش مثبت نیاز است. حتی ممکن است نسبت به یک هدف، شما لزوما استعداد مثبت نداشته باشید اما تلاش و استمرار می تواند، به مثبت اندیشی کمک کند. اجزای تشکیل دهید انگیزه موراد زیر است- عامل محرک: حاصل تلاش پیگیر شما برای رسیدن به یک هدف است.
- تعهد: پایبندی و همسویی با اهداف گروهی است.
- ابتکار عمل: آمادگی برای اقدام و عمل به فرصت های پیش رو
- مثبت اندیشی: غلبه بر موانع با طرز فکر خوشبینانه و پیگیری اهداف
همدلی
درک وضعیت احساسی دیگران و نگاه به اطراف از زاویه دید دیگران را همدلی گویند. توانایی درک مردم و تشخیص احساسات آن ها برای موفقیت در زندگی مهم است. به هر میزان در تشخیص احساسات پشت پیام های ارسالی دیگران، مهارت داشته باشید، همانقدر در کنترل پیامی که بازخورد می دهید، موفق خواهید بود. نشانه های مهارت همدلی عبارتند از- خدمت رسانی: انجام خدمات در جهت مثبت، پیش بینی نیاز مشتری و تامین آن
- درک نیاز دیگران:درک چیزی که دیگران برای ارتقا نیاز دارند و افزایش توانایی خود در این زمینه
- فرصت افزایی و موقعیت شناسی: افزایش فرصت های متنوع به وسیله افراد مختلف
- درک انگیزه پنهان مخاطب: تشخیص انگیزه های پنهایی نیازهای دیگران
مهارت اجتماعی
برقراری ارتباط صمیمی با دیگران جهت همراه کردن آن ها در مسیر مورد نظر خود. در واقع مهارت اجتماعی توسعه مهارت های ارتباطی بین فردی است، تا در دنیای امروز بتوان به درک خوب، تعامل و مذاکره مطلوب رسید. از جمله این مهارت ها- قدرت نفوذ: استفاده از تاکتیک های موثر در اقناع دیگران
- در سطح ارتباطات: قدرت ارسال پیام های واضح برای نیل به هدف
- رهبری: راهنمایی هوشمندانه اعضای گروه و الهام بخشیدن به آن ها
- قدرت مدیریت بحران: قابلیت مدیریت تعارض ها و و حل اختلاف های موجود

نشانه های هوش هیجانی پایین
برخورداری از هوش هیجانی پایین به ضعف در برقراری روابط و تعاملات اجتماعی و عدم موفقیت در زندگی منجر می شود. بعضی نشانه های هوش هیجانی پایین عبارتند از:1- نشانه های هوش هیجانی پایین | عدم درک احساسات خود
داشتن هوش هیجانی بالا به این معنا است، که شما قادر باشید هیجان و احساس خود را در موقعیت های مختلف بشناسید، درک کنید و درباره آن صحبت کنید و درنتیجه قدرت مدیریت آن ها را نیز خواهید داشت. بنابراین اگر در درک احساسات خود و بیان و ابراز آن خود ناتوان هستید، از هوش هیجانی پایینی برخوردارید و طبیعی است که در مهارت کنترل احساسات خود نیز ناتوان باشید.2- عدم درک احساسات دیگران
متاسفانه کسی که هوش هیجانی پایینی دارد، در تعاملات اجتماعی ضعیف است. و نسبت به احساسات دیگران بی تفاوت رفتار می کند. نمی تواند بفهمد همسر، مادر، یا نزدیکانش از دست او عصبانی هستند. درواقع چنین شخصی ارتباط احساسی عمیقی با اطرافیان ندارد و حتی از اعتراض دیگران بخاطر رفتارهای بی تفاوت خود ناراحت می شود. این فرد ممکن است حتی نسبت به موقعیت های حساس درک درستی نداشته باشد و بدون توجه به آن موقعیت، حرفی بزند که باعث رنجش کسی شود.از خصوصیات بارز شخصی با هوش هیجانی پایین، تحمل ناپذیری انتقاد و عدم قبول نظرات دیگران است. این اشخاص دو تا پنبه در گوش خود فرو کرده اند، تا نظرات مخالف را نادیده بگیرند و به هیچ وجه نسبت به نقطه نظرات دیگران انعطاف ندارند.
3- متهم کردن دیگران به داشتن حساسیت بالا
کسی که از نظر حسی و هیجانی در سطح پایینی قرار دارد، درک نمی کند، که رفتارش باعث برانگیختگی احساسی دیگران می شود. بنابراین فکر می کند، مخاطب زیادی حساس است و بازخورد احساسی اطرافیان را نشانه بی جنبگی و حساسیت بالای آن ها می داند. نه نتیجه عملکرد خود. در واقع چنین شخصی نسبت به پیام احساسی که انتقال می دهد، آگاهی ندارد. همینطور سیگنال احساسی طرف مقابل را نیز نمی فهمد. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره نشانه های حساسیت و زودرنجی کلیک کنید.4- نشانه های هوش هیجانی پایین | مقصر دانستن دیگران
از عادات این افراد، حفظ حالت تدافعی در مواجهه با موارد خطا و اشتباه است. امکان ندارد قانع شوند، که مشکل از سمت آن هاست. به جای قبول اشتباه و پذیرش مسئولیت خطای خود در یک موضوع حتما اشتباه را گردن دیگران می اندازند تا خود را مبرا از اشتباه نشان دهند. تا جایی که ممکن است از خودشان دفاع می کنند. شاید به نظرشان قبول این موضوع که ممکن است اشتباه کنند، باعث شود احساس تهی بودن بکنند و فکر کنند این که مرتکب خطایی شوند یعنی قبول این که ضعیف هستند. اما از این موضوع غافل هستند، که نوع برخوردشان نشانه داشتن هوش هیجانی پایین و یکی از ویژگی های شخصیتی افراد نا موفق است.5- نشانه های هوش هیجانی پایین | انفجارهای احساسی
شخصی که دربرقراری ارتباط با احساسات خود ضعیف عمل می کند، احساس خود را نمی شناسد، غم و شادی خود را بروز نمی دهد، ابراز درست و به موقع احساسی ندارد، مستعد انفجار احساسات است. زیرا توانایی تنظیم احساسات خود را ندارد. تنش های روحی انباشته شده باعث می شود در یک لحظه طغیان کند و به صورت غیرمنتظره احساسات خود را بروز دهد.از کسی که هوش هیجانی پایینی دارد، نمی توان توقع داشت که تحمل شرایط احساسی سخت و پیچیده را داشته باشد. این اشخاص در موقعیت های احساسی شدید قدرت کنترل شرایط ندارند و سعی می کنند، از محیط و فضای احساسی قوی فرار کنند.
6- نشانه های هوش هیجانی پایین | عدم همدلی
لازمه ی همدلی با دیگران، توانایی درک احساسات دیگران است، که در افراد با هوش هیجانی پایین وجود ندارد. آن ها نمی توانند با دیگران همدلی داشته باشند و ممکن است بجای همدلی و درک موقعیت دیگران، آن ها را قضاوت کنند و موجبات ناراحتی شان را فراهم کنند. در این رابطه مطالعه مقاله چطور با دیگران همدردی کنیم پیشنهاد می شود.7- نداشتن دوستان زیاد
کسانی که کمتر دیگران را درک می کنند، احساسات دیگران را نمی فهمند، قادر به جذب و نگهداری دوستان زیادی نیستند. زیرا دوستی نزدیک، نیاز به داد و ستد احساسی و عاطفی دارد. تقسیم احساسات، همدلی، حمایت عاطفی ویژگی هایی است، که در افراد با هوش هیجانی پایین دیده نمی شود. لذا آن ها نمی توانند دوستان زیادی داشته باشند.8- تمایل به مرکز توجه بودن
وقتی با یک نفر صحبت می کنید، که هوش هیجانی پایینی دارد، متوجه می شوید در گفتگو تلاش می کند، مرکز توجه و تمرکز باشد. حتی زمانی که وانمود می کند، به دقت به شما گوش می دهد، راهی را پیدا می کند تا بحث را دست بگیرد و موضوع را به سمت خود بچرخاند. از هر چیزی سخن بگویید، او ثابت می کند، که در آن سرآمد بوده و تجربه ای به مراتب مهم تر در آن زمینه داشته.