
- نویسنده : دکتر فرزاد طباطبایی
تقویت مثبت اندیشی در کودکان چگونه امکان پذیر است؟ زندگی روندی همیشه همراه با موفقیت ندارد. پسرفت، شکست و ناکامی هم بخشی از زندگی هستند. آنان که تلاش نمیکنند شکست هم نمی خورند اما شگفت اینجاست که در زمانی که از ذهن خلاق انسان هر روز بدعتی نو سر می زند انسان های بیشتری دست خوش یاس و افسردگی شدهاند. آن گونه که گاه زنده نبودن را به زیستن ترجیح میدهند و این مسئلهای است که بی گمان باید ذهن صاحبان علم و اندیشه را به خود مشغول کند. برای دریافت مشاوره کودک کلیک کنید.
در تمامی این موارد تجلیات از خوش بینی و مثبت اندیشی وجود دارد اما با این حال خوشبینی عمیق تر از اینها است. پژوهشگران در بیست سال کند و کاو به اساس خوشبینی دست یافتهاند. مبنای مثبت اندیشی و خوشبینی در عبارتهای امیدوار کننده یا تجسم موفقیت جایی ندارد بلکه در نحوه تفکر افراد درباره علت ها ریشه دارد. هر یک از شما در نسبت دادن امور به علت مختلف عادت های خاصی دارید و این غفلت شخصیتی را سبک تبیینی می نامند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد جملات تاکیدی مثبت برای کودکان کلیک کنید.
سطح تبیین در هر فرد در دوره کودکی شکل می گیرد و در صورتی که از خارج دخالتی در آن اعمال نشود سرتاسر پابرجا میماند. فرزند شما در تبیین اینکه چرا هر رویداد خوب یا بد برای او اتفاق میافتد از سه بعدی استفاده میکند: تداوم فراگیر بودن و شخصی سازی.
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تربیت کودک کلیک کنید.
تفاوت علت های دائمی و موقت در ابتدا ناچیز به نظر میرسد اما این بعد از توجیه علت ها به حدی در سلامتی و رضایت فرزند شما اهمیت دارد که باید بیاموزید تا گوش هایتان را برای شنیدن این تفاوتهای ظریف آماده و تیز کنید. کودک خوشبین معتقد است که اگر تلاش کند می تواند دوستان خوبی پیدا کند یا فلان کار را با موفقیت انجام دهد. اگر فرزند شما درباره شکست ها،طرد شدگی ها و امور دشوار خود واژههای همیشه و هیچگاه را به کار میبرد سبکی بدبینانه دارد و در صورتی که درباره رویدادهای ناگوار از واژههای بعضی وقتها و تازگی ها استفاده می کند پیروی سبک خوشبینانه است.
کودک بدبین به علت موقتی اشاره می کند. آنها در توجیه تبیین های خود کلمات بعضی وقت ها و امروز را به کار می برند و معمولاً از فعل های ماضی استفاده میکنند و آنها را تنها به آن مرتبه خاص نسبت می دهند. زمانی که کودکانی که معتقدند موفقیتهای آنان از علتهایی همیشگی ناشی شده است به موفقیتی دست یابند در مرحله بعد به تلاش بیشتری دست میزند و کودکانی که رویدادهای خوشایند را به علت های موقتی نسبت میدهند با اعتقاد به اینکه موفقیت آنها صرفاً شانسی و اتفاقی بوده حتی در صورت دستیابی به موفقیت هم از تلاش دست بر نمیدارند.
بعضی دیگر از کودکان امور را فاجعه آمیز تلقی میکنند. هرگاه رشته از زندگانی آنها پاره شود تلقی آنها بدین گونه است که کل تار و پود زندگی شان از هم گسسته است. این طرز تلقی سرانجام به این نقطه منجر میشود که کودکانی که از شکستهای خود تعمیم هایی کلی به عمل میآورند هرگاه تنها در یکی که با شکست مواجه شوند در تمامی حوزهها از تلاش کردن دست بر میدهند. اما کودکانی که به تبیین های اختصاصی میپردازند احتمالاً در همان حوزه خاص به ناامیدی گرفتار میشوند اما در سایر حوزه ها همچنان استوار باقی می مانند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه مقابله با ناامیدی کلیک کنید.
در مورد رویدادهای خوشایند کودک خوشبین بر این باور است که تمامی اعمال او به پیدایش چنین نتایجی منجر میشود در حالی که اعتقاد کودک برخی بر این است که این رویداد ها از علت های خاص ناشی شده اند.
در مجموع کسانی که دیگران را سرزنش میکنند در خود احساس گناه و شرمساری کمتری می شود و خود را به میزان بیشتری دوست دارند. آنها در عین حال کودکان خشمگین ترین نیز هستند. اما آیا این امر به آن معناست که باید به کودکتان بیاموزید که درباره رویدادهای ناخوشاید علت های بیرونی را مقصر بدانند؟. در صورتی که تنها موضوع مورد نظر عزت نفس بود که از چنین تلاشی حمایت میکرد. این که به کودکان بیاموزید تا هرجا امور مطابق میلشان پیش نرفت دیگران را سرزنش کند به این می ماند که به کودکان بیاموزید که دروغ بگوید.
کودکان و بزرگسالان افسرده همیشه در حال سرزنش خود و دستخوش احساس گناه هستند آن هم به خاطر چیزهایی که به هیچ وجه تقصیر آنها نیست. هدف این است که درست دیدن خود را به کودکان بیاموزید به صورتی که هرگاه خود آنها عامل مشکلات باشد مسئولیت اشتباه را به عهده بگیرند و برای اصلاح رفتار خود تلاش کنند و هر بار که آنها علت بروز مشکلات نباشند همچنان برای خود ارزش قائل باشند. برای دریافت مشاوره تلفنی فردی کلیک کنید.
در واقع صرف کلی بودن این نصایح راجرز باعث پیدایش روان درمانی هایی شد که در درمان اختلال های خاص موفقیت در پی داشت. در همان دهه ۱۹۵۰ اندرز راجع گل کرد و چیزی نگذشت که به حوزه پرورش فرزند نیز گسترش پیدا کرد. در همان دوران اسکینر به والدین این گونه اندرز داد که تنبیه بیتأثیر است. چیزی نگذشت که تنبیه ممنوع و پذیرش مثبت و بی قید و شب به عمده ترین نکات در فرزند تبدیل شدند. توجه مثبت بی قید و شرط بنا به عنوان نا مشروط است به این معنا که به آنچه که کودک انجام میدهد وابسته و مشروط نیست.
وجه مثبت چیرگی را تسهیل میکند زیرا باعث به کار نهاده شدن ترس میشود و به کاوشگری بیشتر مجال بروز میدهد. تنبیه می تواند راه چیرگی را سد کنند زیرا می تواند باعث شود تا فرزندتان ترسان شود. کودکانی که عشق و محبت بی قید و شرط را از والدین شان دریافت می کنند نگاه مثبت تر و خوشبینانه به دنیا دارند تا کودکانی که توجهشان وابسته به شرایط و کارهایی است که انجام میدهند.
به این نکته اشاره کنید که درست همانطور که هرکس به شیوه خاصی لباس می پوشد هرکس هم به شیوه خاص خود درباره چیزهای مختلف فکر میکند. اما اگر کسی معمولاً به جنبه منفی قضایا نگاه کند و به همین دلیل هم گرفته و کسل باشد میتواند یاد بگیرد که جنبه مثبت قضایا را هم ببیند. برای فرزندتان شرح دهید که منفی نگری و بدبینی چه تاثیری بر خلق و خو و پشتکار و تلاش می گذارد. بعد از او بخواهید که مورد را با شما در میان بگذارد که در آن منفی نگر و بدبین شده بود و پیامدهای بدبینی او را با پیامدهای خوشبینی مقایسه کنید.
بر عکس آموختن این نکته به کودکان سودمند است که در بروز هر رویدادی چندین و چند عامل دخالت دارد و اینکه آنها باید بیاموزند تا به جای اینکه خود را به خاطر آنچه که خارج از کنترل آنها بوده سرزنش کنند مسئولیت سهم خود را در آن رویداد بپذیرند. صرف تکرار جمله های مثبت اگر تاثیری داشته باشد شادابی و موفقیت افراد چندان افزایش نمی دهد. به کودکان بیاموزید که درباره مشکلات واقعی بهدرستی قضاوت کنند. درست فکر کردن به معنای آن نیست که آنها در برابر مشکلات واقعی به صورتی بدبینانه بیاندیشند.
یکی از موثرترین فنون در به مجادله انداختن قضاوتها آن است که از فرزند خود بخواهید تا در تبیین های فاجعه آمیز خود از امور در پی یافتن شواهد حاکی از تحریف برآید. در این صورت در اغلب موارد حقیقت را پیدا خواهد کرد. خوش بینی آموخته شده نه به واسطه خوشبینی بی دلیل به دنیا یا به واسطه قدرت تفکر فارغ از منفی بافی موثر واقع می شود. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه قدرت افکار بر بدن کلیک کنید.
چنین افکاری که به تداوم رویدادها مربوط هستند باعث میشود ناراحت شوید و بدون اینکه تلاشی به عمل بیاورید از تلاش بیشتر دست بردارید. برعکس اگر معتقد باشید که آن وضعیت موقتی و قابل تغییر است آن گاه خود را پر انرژی می یابید و در صدد پیدا کردن راهی برای تغییر دادن آن بر میآیید. گاهی میتوانید از تصویر های کارتونی هم استفاده کنید. این تصاویر برای تمرین درباره افکار منفی و مثبتِ موقتی و گذرا و افکار دائمی مفید هستند.
نخستین گام آن است که به او بیاموزید تا سبک سرزنش خود را تشخیص دهد. می توانید به دنبال دو الگوی مشخص باشید. آیا هرگاه که مشکلی پیش می آید فرزندتان همیشه خود را سزاوار سرزنش می داند ؟ آیا همیشه چنین میگوید که تقصیر من بود؟ به مشکلاتی که او در خانواده و با دوستانش پیدا میکند توجه کنید و دقت کنید که او چه کسی را مقصر قلمداد میکند. دوم آن که آیا فرزند شما رفتار خود را شایان سرزنش می داند یا شخصیت خود را ؟ رفتار قابل تغییر است اما شخصیت اینگونه نیست. در مورد کودکان خردسال تر از دو اصطلاح ساده استفاده می شود.
قصد شما آن نیست که به فرزندتان این نکته را انتقال دهید که بهتر است تقصیرها را گردن اشخاص دیگر بیاندازند. شما و فرزندتان به همراه همدیگر قصد دارید تا الگوی مقصر دانستن او را پیدا کنید و پیامدهای این الگو را ارزیابی کنید آنگاه می خواهید تا ارزیابی سبک عادت شده در او را آغاز کنید. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه تربیت فرزندان موفق کلیک کنید.
مثبت اندیشی و خوش بینی
عموم مردم مثبت اندیشی و مثبت بودن را به صورت درنظرگرفتن نیمه پر لیوان یا دیدن لایه براق در هر پدیده یا عادت به انتظار پایانی خوش داشتن برای هر دردسر واقعی در نظر میگیرند. زاویه تفکر مثبت از مثبت اندیشی و خوشبینی بیانگر آن است که خوشبینی مستلزم تکرار عبارت های تقویت کننده با خود است مانند اینکه من هر روز به انحای مختلف دارم پیشرفت می کنم یا تجسم آنکه همه کارها با موفقیت انجام میپذیرد.در تمامی این موارد تجلیات از خوش بینی و مثبت اندیشی وجود دارد اما با این حال خوشبینی عمیق تر از اینها است. پژوهشگران در بیست سال کند و کاو به اساس خوشبینی دست یافتهاند. مبنای مثبت اندیشی و خوشبینی در عبارتهای امیدوار کننده یا تجسم موفقیت جایی ندارد بلکه در نحوه تفکر افراد درباره علت ها ریشه دارد. هر یک از شما در نسبت دادن امور به علت مختلف عادت های خاصی دارید و این غفلت شخصیتی را سبک تبیینی می نامند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد جملات تاکیدی مثبت برای کودکان کلیک کنید.
سطح تبیین در هر فرد در دوره کودکی شکل می گیرد و در صورتی که از خارج دخالتی در آن اعمال نشود سرتاسر پابرجا میماند. فرزند شما در تبیین اینکه چرا هر رویداد خوب یا بد برای او اتفاق میافتد از سه بعدی استفاده میکند: تداوم فراگیر بودن و شخصی سازی.
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تربیت کودک کلیک کنید.
1-تداوم: گاهی در برابر همیشه
کودکانی که بیش از سایرین در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند بر این باور هستند که علت رویدادهای ناگواری که برای آنها پیش می آید همیشگی هستند و بر همین اساس چنین استدلال می کند که حال که علت همیشگی است پس رویداد های ناگوار همیشه مجدداً تکرار می شوند. برعکس آنها، کودکانی که با پسرفت ها با انعطاف مواجه میشوند و نسبت به افسردگی مقاوم هستند بر این باورند که علل رویدادهای ناگوار موقتی هستند.تفاوت علت های دائمی و موقت در ابتدا ناچیز به نظر میرسد اما این بعد از توجیه علت ها به حدی در سلامتی و رضایت فرزند شما اهمیت دارد که باید بیاموزید تا گوش هایتان را برای شنیدن این تفاوتهای ظریف آماده و تیز کنید. کودک خوشبین معتقد است که اگر تلاش کند می تواند دوستان خوبی پیدا کند یا فلان کار را با موفقیت انجام دهد. اگر فرزند شما درباره شکست ها،طرد شدگی ها و امور دشوار خود واژههای همیشه و هیچگاه را به کار میبرد سبکی بدبینانه دارد و در صورتی که درباره رویدادهای ناگوار از واژههای بعضی وقتها و تازگی ها استفاده می کند پیروی سبک خوشبینانه است.
واکنش های متفاوت
واکنش کودکان خوش بین و بدبین به رویدادهای خوشایند زندگی هم متفاوت از یکدیگر است. کودکانی که معتقدند وقایع خوشایند دارای علت های همیشگی هستند از کودکانی که معتقدند علت این رویداد ها موقتی هستند مثبت اندیش تر و خوشبین تر هستند. آنها به ویژگیها و تواناییهای اشاره میکند که همیشه دارای آنها خواهند بود مانند سختکوشی دوست داشتنی و مورد علاقه بودن. آنها زمانی که به علت رویدادهای خوشایند اشاره میکنند واژه همیشه را به کار میبرند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه روانشناسی کودک کلیک کنید.کودک بدبین به علت موقتی اشاره می کند. آنها در توجیه تبیین های خود کلمات بعضی وقت ها و امروز را به کار می برند و معمولاً از فعل های ماضی استفاده میکنند و آنها را تنها به آن مرتبه خاص نسبت می دهند. زمانی که کودکانی که معتقدند موفقیتهای آنان از علتهایی همیشگی ناشی شده است به موفقیتی دست یابند در مرحله بعد به تلاش بیشتری دست میزند و کودکانی که رویدادهای خوشایند را به علت های موقتی نسبت میدهند با اعتقاد به اینکه موفقیت آنها صرفاً شانسی و اتفاقی بوده حتی در صورت دستیابی به موفقیت هم از تلاش دست بر نمیدارند.
2-فراگیر بودن: خاص در برابر کلی
هر گاه بر این باور باشید که علتی خاص دائمی است انتظار دارید که تاثیرات آن با گذشت زمان آشکار شود و هرگاه معتقد باشید که علت گسترده و فراگیر است انتظار دارتد که تاثیرات آن را در موقعیت های گوناگونی در سراسر عمر خود مشاهده کنید. بعضی از کودکان می توانند مشکل خود را در جعبه قرار دهند و آن را به کناری بگذارند و حتی در صورتی که بخش مهمی از زندگی آنان از این مشکل در هم ریخته باشد همچنان به زندگی خود ادامه دهند.بعضی دیگر از کودکان امور را فاجعه آمیز تلقی میکنند. هرگاه رشته از زندگانی آنها پاره شود تلقی آنها بدین گونه است که کل تار و پود زندگی شان از هم گسسته است. این طرز تلقی سرانجام به این نقطه منجر میشود که کودکانی که از شکستهای خود تعمیم هایی کلی به عمل میآورند هرگاه تنها در یکی که با شکست مواجه شوند در تمامی حوزهها از تلاش کردن دست بر میدهند. اما کودکانی که به تبیین های اختصاصی میپردازند احتمالاً در همان حوزه خاص به ناامیدی گرفتار میشوند اما در سایر حوزه ها همچنان استوار باقی می مانند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه مقابله با ناامیدی کلیک کنید.
در مورد رویدادهای خوشایند کودک خوشبین بر این باور است که تمامی اعمال او به پیدایش چنین نتایجی منجر میشود در حالی که اعتقاد کودک برخی بر این است که این رویداد ها از علت های خاص ناشی شده اند.
3-شخصی: درونی در برابر بیرونی
سبک تبیین علاوه بر دو بعد تداوم فراگیر بودن بعد سومی دارد که شخصی سازی است. یعنی این که تقصیر چه کسی بوده هرگاه رویداد ناگواری به وقوع میپیوندد کودکان میتوانند خود را عامل درونی یا افراد و موقعیت های دیگر را عوامل بیرونی بدانند. اینکه افراد چه کسی را مقصر بشمارند بر عزت نفس آنها اثر می گذارد. کودکانی که عادت کردند تا در مواقع شکست خود را مقصر بشمارد عزت نفس نازلی دارند و احساس گناه و شرمساری میکنند. کودکانی که در مواقع بروز رویدادهای ناخوشایند افراد یا موقعیت های دیگر را مقصر می شمارد در مورد خود نظر بهتری دارند.در مجموع کسانی که دیگران را سرزنش میکنند در خود احساس گناه و شرمساری کمتری می شود و خود را به میزان بیشتری دوست دارند. آنها در عین حال کودکان خشمگین ترین نیز هستند. اما آیا این امر به آن معناست که باید به کودکتان بیاموزید که درباره رویدادهای ناخوشاید علت های بیرونی را مقصر بدانند؟. در صورتی که تنها موضوع مورد نظر عزت نفس بود که از چنین تلاشی حمایت میکرد. این که به کودکان بیاموزید تا هرجا امور مطابق میلشان پیش نرفت دیگران را سرزنش کند به این می ماند که به کودکان بیاموزید که دروغ بگوید.

تقویت مثبت اندیشی در کودکان | شانه خالی نکردن
در مورد عادت فرزند شما درباره مقصر شمردن بر دو هدف دیگر پافشاری میشود. نخستین هدف این است که نگذارید فرزندتان از بار مسئولیت اعمال نادرست خود شانه خالی کند. بهتر است به پرورش نسبی از کودکان اقدام کنید که نتوانند چنین بگویند که معذرت می خواهم یا تقصیر من بود. کودکان باید هر گاه که تقصیر با آنها است به صورتی قابل اتکا مسئولیت اشتباهات خود را به عهده بگیرند و سپس برای تصحیح موقعیت تلاش کنند. از سوی دیگر نمیخواهیم که شاید پرورش نسلی از کودکان باشیم که هر بار که اشکالی پیش می آید چه تقصیر آنها باشد و چه نباشد خود را به باد شماتت بگیرند.کودکان و بزرگسالان افسرده همیشه در حال سرزنش خود و دستخوش احساس گناه هستند آن هم به خاطر چیزهایی که به هیچ وجه تقصیر آنها نیست. هدف این است که درست دیدن خود را به کودکان بیاموزید به صورتی که هرگاه خود آنها عامل مشکلات باشد مسئولیت اشتباه را به عهده بگیرند و برای اصلاح رفتار خود تلاش کنند و هر بار که آنها علت بروز مشکلات نباشند همچنان برای خود ارزش قائل باشند. برای دریافت مشاوره تلفنی فردی کلیک کنید.
افزایش مثبت اندیشی
رفتارهای والدین تا حد زیادی در مثبت اندیشی کودکان تاثیر گذار است. این که والدین به کودک خود بیاموزید که به وقایع و رویدادها چگونه نگاه کند و دلایل مختلف هر اتفاق را بررسی کند در مثبت اندیشی و خوش بینی او موثر است.1-تقویت مثبت اندیشی در کودکان | عشق و محبت
به مدت یک نسل به والدین گفته شده که باید به فرزندشان توجه مثبت و بی قید و شرط ابراز کنند. این مفهوم در ابتدا به صورت حرفهای از جانب به کارل راجرز از پیشگامان روانشناسی انسان گرایانه عنوان شد. به اعتقاد راجرز توجه مثبت و بی قید و شرط و درک همدلانه عمده ترین عناصر زیربنایی هر روان درمانی مثبت هستند. در دهه ۱۹۵۰ این اندرز مورد پذیرش قرار گرفت و قابل قبول و بی ابهام به نظر میرسید.در واقع صرف کلی بودن این نصایح راجرز باعث پیدایش روان درمانی هایی شد که در درمان اختلال های خاص موفقیت در پی داشت. در همان دهه ۱۹۵۰ اندرز راجع گل کرد و چیزی نگذشت که به حوزه پرورش فرزند نیز گسترش پیدا کرد. در همان دوران اسکینر به والدین این گونه اندرز داد که تنبیه بیتأثیر است. چیزی نگذشت که تنبیه ممنوع و پذیرش مثبت و بی قید و شب به عمده ترین نکات در فرزند تبدیل شدند. توجه مثبت بی قید و شرط بنا به عنوان نا مشروط است به این معنا که به آنچه که کودک انجام میدهد وابسته و مشروط نیست.
وجه مثبت چیرگی را تسهیل میکند زیرا باعث به کار نهاده شدن ترس میشود و به کاوشگری بیشتر مجال بروز میدهد. تنبیه می تواند راه چیرگی را سد کنند زیرا می تواند باعث شود تا فرزندتان ترسان شود. کودکانی که عشق و محبت بی قید و شرط را از والدین شان دریافت می کنند نگاه مثبت تر و خوشبینانه به دنیا دارند تا کودکانی که توجهشان وابسته به شرایط و کارهایی است که انجام میدهند.
2-خوش بینی
با تعریف دو مفهوم خوش بینی و بدبینی آغاز کنید. از سرطان خود بخواهید تا این دو مفهوم را به زبان خود برای شما تعریف کند و ویژگی های افراد خوشبین و بدبین را تا جایی که میتواند شرح دهد. افراد خوشبین و بدبین چگونه به امور مختلف می نگرند چگونه می اندیشند و به شیوه رفتار میکند المسائل کودکی دانشآموز کلاس هفتم بود فرد بدبین را این گونه توصیف کرد "گرفته تیره کسل، نگاهشان گرفته است، فکرشان گرفته و تیره است. اعمالشان کسالت بار است. آدم دوست ندارد چنین کسانی دور و برشان باشد".به این نکته اشاره کنید که درست همانطور که هرکس به شیوه خاصی لباس می پوشد هرکس هم به شیوه خاص خود درباره چیزهای مختلف فکر میکند. اما اگر کسی معمولاً به جنبه منفی قضایا نگاه کند و به همین دلیل هم گرفته و کسل باشد میتواند یاد بگیرد که جنبه مثبت قضایا را هم ببیند. برای فرزندتان شرح دهید که منفی نگری و بدبینی چه تاثیری بر خلق و خو و پشتکار و تلاش می گذارد. بعد از او بخواهید که مورد را با شما در میان بگذارد که در آن منفی نگر و بدبین شده بود و پیامدهای بدبینی او را با پیامدهای خوشبینی مقایسه کنید.
3-تقویت مثبت اندیشی در کودکان | ارزیابی صحت باورها
وقتی فرزند شما توانست تفاوت خوشبینی و بدبینی را در کند می توانید به موضوع ارزیابی باورها بپردازید. این کار مستلزم دو موضوع اساسی است. اولین موضوع مسئولیت شخصیت. بعدی از پدرها و مادرها وقتی می شنوند ر می کنند که آموزش خوش بینی یعنی اینکه به کودکان یاد بدهند که از مسئولیت شانه خالی کند. این والدین چنین میگویند که من دوست ندارم که هر وقت اتفاق ناخوشایندی میافتد فرزندان بگردند و دیگران را مقصر بشمارند. سادهلوحانه است که تصور کنید اگر به کودک بیاموزید که بگوید این تقصیر من نبود من آن را نکردم به آنها کمک کردید تا زندگانی موفقیتآمیزی را طی کند.بر عکس آموختن این نکته به کودکان سودمند است که در بروز هر رویدادی چندین و چند عامل دخالت دارد و اینکه آنها باید بیاموزند تا به جای اینکه خود را به خاطر آنچه که خارج از کنترل آنها بوده سرزنش کنند مسئولیت سهم خود را در آن رویداد بپذیرند. صرف تکرار جمله های مثبت اگر تاثیری داشته باشد شادابی و موفقیت افراد چندان افزایش نمی دهد. به کودکان بیاموزید که درباره مشکلات واقعی بهدرستی قضاوت کنند. درست فکر کردن به معنای آن نیست که آنها در برابر مشکلات واقعی به صورتی بدبینانه بیاندیشند.
باور های نادرست و منفی
کودکانی که معتقد در هر کاری که انجام دهند فایدهای ندارد اعتقاد دارند که مشکلات شان همیشگی و غیر قابل تغییر است به جستجوی راه حل برنمیآیند. باورهای منفی از این دست معمولا نادرست هستند. بسیاری از کودکان وقایع را فاجعه تلقی میکنند و به بدترین علت های ممکن توجه میکنند. آنها از میان تمام علت های موجود بر علتی انگشت میگذارند که بدترین تلویحات را دربردارد.یکی از موثرترین فنون در به مجادله انداختن قضاوتها آن است که از فرزند خود بخواهید تا در تبیین های فاجعه آمیز خود از امور در پی یافتن شواهد حاکی از تحریف برآید. در این صورت در اغلب موارد حقیقت را پیدا خواهد کرد. خوش بینی آموخته شده نه به واسطه خوشبینی بی دلیل به دنیا یا به واسطه قدرت تفکر فارغ از منفی بافی موثر واقع می شود. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه قدرت افکار بر بدن کلیک کنید.
4-تقویت مثبت اندیشی در کودکان | تداوم
همین که فرزند شما خوشبینی و مثبت اندیشی را درک کرد و اهمیت به درستی تبیین کردن رویدادهای ناخوشایند را دریافت می توانید به او بیاموزید که به سبک تبیین خود دقت کنند. اولین بعدی که او باید بشناسد تداوم است که مهمترین بعد برای منعطف بودن است. به او بگویید که هر بار اتفاق ناخوشایندی پیش می آید همیشه سعی میکنید به خودتان توضیح دهید که چرا آن واقعه روی داد و سعی کنید پیشاپیش عواقب آن را حدس بزنید. برخی مواقع معتقد می شوید تا رویداد ناخوشایند همیشه ادامه خواهد یافت و شما نمی توانید برای بهتر ساختن آن قدمی بردارید.چنین افکاری که به تداوم رویدادها مربوط هستند باعث میشود ناراحت شوید و بدون اینکه تلاشی به عمل بیاورید از تلاش بیشتر دست بردارید. برعکس اگر معتقد باشید که آن وضعیت موقتی و قابل تغییر است آن گاه خود را پر انرژی می یابید و در صدد پیدا کردن راهی برای تغییر دادن آن بر میآیید. گاهی میتوانید از تصویر های کارتونی هم استفاده کنید. این تصاویر برای تمرین درباره افکار منفی و مثبتِ موقتی و گذرا و افکار دائمی مفید هستند.
5-شخصی سازی
کودکی که در معرض افسردگی قرار دارد هرگاه وقایع مطابق میل او پیش نرود خودش را سرزنش میکند. در عین حال که در بروز مشکلات واقعی مجموعه پیچیدهای از عوامل مختلف دخالت دارند این کودکان معمولا تفکری مطلق اندیشانه یا به صورت سیاه یا سفید دارد و تمامی بار گناه را به تنهایی بر دوش خود می گذارند. آنها چنان از احساس گناه و بی ارزشی لبریز می شوند که این خود باعث میشود از دوستان و اعضای خانواده خود دوری کند و این چرخه باعث افزایش هرچه بیشتر احتمال ابتلای آنان به افسردگی می شود. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه افسردگی در کودکان کلیک کنید.نخستین گام آن است که به او بیاموزید تا سبک سرزنش خود را تشخیص دهد. می توانید به دنبال دو الگوی مشخص باشید. آیا هرگاه که مشکلی پیش می آید فرزندتان همیشه خود را سزاوار سرزنش می داند ؟ آیا همیشه چنین میگوید که تقصیر من بود؟ به مشکلاتی که او در خانواده و با دوستانش پیدا میکند توجه کنید و دقت کنید که او چه کسی را مقصر قلمداد میکند. دوم آن که آیا فرزند شما رفتار خود را شایان سرزنش می داند یا شخصیت خود را ؟ رفتار قابل تغییر است اما شخصیت اینگونه نیست. در مورد کودکان خردسال تر از دو اصطلاح ساده استفاده می شود.

تقویت مثبت اندیشی در کودکان | مقصر دانستن خود یا دیگران
افکاری که به صورت تقصیر من بود بیان شوند نشان دهنده مقصر دانستن خود هستند. افکاری که به صورت تقصیر کسی یا چیزی دیگر بود بیان شود نشاندهنده اعتقاد به علت های بیرونی هستند و هنگام صحبت با کودک درباره این دو اصطلاح پاره ای از قضاوت های ارزشی درباره آنها گفتگو کنید و نگویید که افکاری از نوع تقصیر کسی یا چیزی دیگر بود از افکاری که به این صورت باشند که تقصیر من بود بهتر است یا اینکه اگر تو افکاری از آن نوع تقصیر من بود داشته باشید آن وقت شبیه فلانی می شوی.قصد شما آن نیست که به فرزندتان این نکته را انتقال دهید که بهتر است تقصیرها را گردن اشخاص دیگر بیاندازند. شما و فرزندتان به همراه همدیگر قصد دارید تا الگوی مقصر دانستن او را پیدا کنید و پیامدهای این الگو را ارزیابی کنید آنگاه می خواهید تا ارزیابی سبک عادت شده در او را آغاز کنید. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه تربیت فرزندان موفق کلیک کنید.