
- نویسنده : دکتر فرزاد طباطبایی
خوشحال می شویم برای دیدن ویدیوهای مرتبط با سن ازدواج پیج اینستاگرام دکتر فرزاد طباطبایی را دنبال کنید.
سن ازدواج در نظر بعضی افراد یک عدد است که گویای آمادگی فرد برای ازدواج می باشد. این طرز فکر در گذشته متداول بوده است. اما امروزه با مطالعات عمیق روانشناختی و روحیات متفاوت انسان های عصر حاضر نتایج متفاوتی را بازگو می کند. در واقع سن ازدواج مجموعه ای از نشانه های آمادگی برای ازدواج است. اما برای رسیدن به آن مقطع نیاز به شناخت و خودآگاهی بیشتری است. در بعضی مواقع افراد در مورد روحیات خود دچار مشکل می شوند که نشات گرفته از عدم آگاهی آنان است. در چنین شرایطی با مراجعه به مشاوره خانواده می توان به راهکارهای موثری در زمینه افزایش آگاهی و تصمیم گیری درست دست یافت. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص مشاوره ازدواج کلیک کنید.
بلوغ هیجانی و اجتماعی مهمتر از سن ازدواج
برای ازدواج تنها رسیدن به بلوغ جنسی در پسران و دختران کافی نیست. بلکه باید فرد به بــلوغ عاطفی، هیجانی یا روانی نیز برسد. منظور از بلوغ روانی این است که نگاه به زندگی فرد با یک کودک یا نوجوان تغییر کند و این چیزی نیست که خود فرد متوجه آن شود و بیشتر اطرافیان او متوجه این تغییر رفتار میشوند. از جمله ویژگیها و مشخصههای بلوغ عاطفی، هیجانی و اجتماعی میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
-اعتماد به نفس و عزت نفس دارد.
- میتواند تکیه گاه باشد.
- میتواند عادات غلط خود را ترک کرده و توانایی تــغییر رفتار و اصلاح شدن دارد.
- درک بالا دارد و میتواند با تغییرات و مشکلات سازگار شود.
- مهارت کنترل احساسات و هیجانات خود را دارد.
- آینده نگر و هدفمند است.
- توانایی مدیریت خود و خانواده را دارد.
- مسئولیت پذیر است.
- میتواند نیازهای مالی، علمی و بهداشتی خانواده را تامین کند.
- توانمند و پخته است و به خودباوری رسیده است.
- مستقل است یا برای مستقل بودن تلاش میکند.
- توانایی درک جنس مخالف و انسانهای دیگر را دارد و متعصب و لجباز نیست.
- تلاشگر، پر انرژی و دارای خلق متعادل است.
- با وجدان و با اخلاق است و به منافع جمع احترام میگذارد.
- از چیزی ترس ندارد و برای هر شکست یا مشکل، برنامهای دارد.
تشخیص اینکه فرد به بلوغ روانی و اجتماعی رسیده است کار آسانی نیست و مشاوره گرفتن از یک روانشناس میتواند به شما کمک کند تا به شناخت بهتری از خود و شرایطتان برسید.
اینفوگرافیک سن ازدواج
بهترین سن ازدواج چه زمانی است؟
سن مناسب برای ازدواج محدود به یک عدد خاص نمیشود. ممکن است 20 سالگی واقعا زمان مناسب برای ازدواج یک فرد باشد در حالی که فردی دیگر حتی در 35 یا 40 سالگی آمادگی برای ازدواج را ندارد. اصل تفاوتهای فردی میگوید که سن و زمان مناسب برای ازدواج در هر کس تفاوت دارد. معمولا جنسیت، سبک های فرزند پروری و تربیتی و همچنین رشد عقلی و عاطفی افراد از جمله مهمترین ملک های تعیین کننده سن ازدواج هستند. کارشناسان معمولا سنی را که برای ازدواج دختران مناسب می دانند سنین میان 24 تا 27 سال و برای پسران 27 تا 29 سال را اعلام می کنند. البته باید در نظر داشت این سنین به هیچ عنوان عیار تعیین سن ازدواج نیست. همانگونه که اشاره شد پارامترهای مختلفی در این امر دخیل هستند.
همان طور که یک مطالعه جدید نشان میدهد که اگر افراد نمیخواهند طلاق بگیرند، حداقل در پنج سال اول، باید بین ۲۸ تا ۳۲ سالگی ازدواج کنند. اگر از این سن بزرگ تر هستید و هنوز ازدواج نکرده اید نگران نشوید. اینها فقط آمار هستند و به هیچ وجه نمیتوانند وضعیت شخصی شما را مشخص کنند. هر فردی منحصر بفرد است و نیازها و شاخصه های مخصوص خود را خواهد داشت.
از برخی از ملاکهای کلی که برای ازدواج لازم است عبارتند از :
1. اختلاف سنی مناسب
زوجین نباید بیش از 7 یا 8 سال باهم اختلاف داشته باشند. این مسئله میتواند هم در تربیت فرزند و هم در نگاه به زندگی و درک یکدیگر تفاوت ایجاد کند. با این حال نمیتوان یک قانون کلی درباره مناسبترین اختلاف سنی در ازدواج بیان کرد. برای کسب اطلاع بیشتر در زمینه اختلاف سنی در ازدواج کلیک کنید.
2. بچه دار شدن تعیین کننده سن ازدواج
اگر تصمیم بر بچه دار شدن دارید، باید شرایط فیزیکی خود را بررسی کنید. بچه دار شدن برای زنان بالاتر از 35 سال میتواند مشکلاتی را به همراه داشته باشد. بالا رفتن سن ازدواج موضوعی است که بسیاری از مادران آینده را نگران و حتی شاید افسرده بکند.
3. تجربه زندگی مستقل داشته باشید
کسی که دائم زیر نظر خانواده و تحت حمایت و کنترل آنها بوده است، نمیتواند مهارت های لازم برای ازدواج را کسب کند. پس توصیه میشود که قبل ازدواج تجربه استقلال را داشته باشید.
4. وضعیت مالی و پشتوانه مناسب
اگر توانایی تامین مستقل هزینههای زندگی (نه تجملات عروسی و وسایل غیر ضروری) را ندارید، در هر سنی که باشید هرگز نباید به ازدواج فکر کنید. منظور از پشتوانه مناسب، پول خانواده نیست. بلکه داشتن هنر یا تحصیلات است که اگر چه به صورت زود بازده درآمد ندارد، اما سوپاپ اطمینانی برای روزهای آینده است. البته ازدواج به خاطر پول یکی از آسیب های روانی و جامعه شناختی است که می تواند عواقب ناخوشایندی برای افراد و جامعه داشته باشد.
5. خودشناسی
باید بفهمید از زندگی چه میخواهید و ایدهآلها و رویاهایی واضح داشته باشید. نگاهتان به زندگی و آینده چگونه است و آیا همسری که میخواهید، پذیرش رویاها و اهداف شما را دارد یا نه. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تاثیر خودشناسی در ازدواج کلیک کنید.
6. ازدواج صرفا با صلاح شما باشد.
تا زمانی که واقعا آمادگی روحی برای ازدواج ندارید، بخاطر هنجارها، خانواده، جامعه و حتی بچه ازدواج نکنید. ازدواج باید با رضایت و تنها به صلاح شما صورت گیرد.
7. تنهایی و فشار جنسی را کنترل کنید
هرگز به ازدواج به خاطر فرار از تنهایی، بیهدفی در زندگی و یا برای رفع نیازهای جنسی خود تن ندهید. نیاز جنسی عاملی است که برای بسیاری از افراد ازدواج زودهنگام را رقم میزند. به جای ازدواج به دنبال روشهایی برای ارضای نیاز جنسی در زمان مجردی باشید.
8. زندگی، سخت است
زندگی دائمی با یک نفر زیر یک سقف، با رویاها و آرزوهای شما فرق دارد. هر چقدر هم خوشبین باشید و از خود مطمئن، تا چیزی را تجربه نکنید نمیتوانید آن را درک نمایید. پس باید بدانید که سختی های زندگی مشترک نیز جزء لاینفک تمام زیباییها و لحظات خوب زندگی زناشویی می باشد.
9. از نظر جسمی و روانی سالم باشید
یکی دیگر از ملاکهای مهم ازدواج، این است که شرایط جسمی آن را داشته باشید و مشکلی که در زندگی زناشویی شما اختلال ایجاد کند وجود نداشته باشد. همچنین باید مطمئن باشید که از نظر روانی و روحی ثبات و سلامت نسبی دارید که این دو مورد با یک چکاپ ساده پزشک و روانشناس قابل بررسی است. در واقع بهداشت روانی در ازدواج یکی از مهمترین ارکان تشکیل یک زندگی سالم می باشد.
10. فرار از خانواده و واقعیت زندگی خود
ازدواج، راه مناسبی برای دور شدن از مشکلات شخصی زندگی شما نیست. اگر در خانواده دچار تنش و مشکلات خانوادگی هستید، ازدواج برای فرار از خانواده تصمیم عاقلانه و خوبی نخواهد بود. زیرا عواقب آن به مراتب بیشتر از مشکلات خانوادگی خواهد بود. از خانواده خود، از کنترلهای آنها، از بی پولیها و یا از یکنواختی زندگی گلایه دارید، ازدواج راه مناسبی برای آن نیست.
سن ازدواج در مقایسه با عشق
مهمترین لازمه ازدواج بعد از بلوغ عاطفی، عشق واقعی است. ازدواج بر اساس منطق صرف و یا بخاطر اصرارها و هنجارها، جز عادت و وابستگی چیزی به شما نمیدهد و شما را از اهدافتان دور خواهد کرد. نیاز به گفتن نیست که ازدواج بدون عشق، چه آسیبهایی دارد اما فراموش نکنید، عقل و عشق باید هر دو به یک اندازه در هر ازدواجی دخیل باشند. مشاوره ازدواج این امکان را به شما میدهد تا در هر سن و شرایطی که تصمیم به ازدواج گرفتهاید بهترین تصمیم را بگیرید.
تاثیر خدمات روانشناسی بر سن ازدواج
همانطور که گفته شد سن ازدواج به عوامل متعددی بستگی دارد و نمیتوان سن دقیق و مشخصی را برای تمام افراد مشخص کرد. اما شما میتوانید با رسیدن به خودآگاهی و کسب مهارتهای لازم، آمادگی برای ازدواج را به دست آورید. چراکه سن تنها معیار ازدواج نیست. با کمک گرفتن از روانشناس میتوانید این خودآگاهی را در خود ایجاد کرده و مهارتهای لازم را یاد بگیرید. اینگونه میتوانید ازدواج موفقی داشته باشید و خانواده سالم خود را تشکیل دهید. متخصصان و روانشناسان مرکز مشاوره حامی هنر زندگی در خدمت شما هستند تا در این زمینه یاریتان کنند. برای کسب اطلاع بیشتر در زمینه مشاوره روانشناسی کلیک کنید.
یک موضوع برای من عجیب هست. عدم صحبت درباره افت شدید حس عاشقی در سن 28 سالگی برای پسرها. در این سن پسرها ناگهان متوجه میشن دیگه کشش عاطفی و شور و عشق و علاقه چندانی به جنس مخالف ندارند. اوایل تلخ و حتی باورنکردنی ست. با گذشت زمان این حس جدید عادی میشود. جالبه روانشناسی حرفی در این باره نمیزنه. و خود اقایان عادی هم ندیده بودم حرفی بزنند تا اینکه خودم حدود دو سال بعد از فهمیدن این مسئله در نت جایی مطرح کردم و فهمیدم همه اینطور میشن و حداقل برا بعضی از اونها مثل من ناراحت کننده بود. قطعا عشق بعد از این سن کمی متفاوته. نحوه انتخاب همسر عاقلانه تر خواهد بود. اما پسر دیگه به نسبت قبل چندان میل و انگیزه برای ازدواج و زندگی عاشقانه ندارد. به یک روانشناس که گفتم تحقیق کرد وگفت تحت تاثیر هورمون اندورفین است. که در اقایان در سن 28 سالگی و در خانمها در سن 33 سالگی افت شدید پیدا میکند. اما در نت چیزی در این باره پیدا نکردم. با در نظر گرفتن این مسئله نظر خاصی درباره سن ازدواج ندارم، اما این ماجرا برای من خیلی افسوس حسرت به همراه داشت. تا ماهها خصوصا اوایل
با سلام دوست عزیز saadi با نظر شما موافقم الان پسری هستم ۳۱ ساله که خانوادم منو از ازدواج منع کردند با عنوان زندگی سخته و زوده و این به درد تو نمیخوره و قدش کوتاهه و خانوادش سطحشون پایین تر از ماست و این چیزا و متاسفانه با همین مشکل رو به رو شدم اون عشق و علاقه و شور و شوق از من دور شده و به این نتیجه رسیدم که دیگه اون دوران برنمیگرده و خیلی حسرت میخورم
دقیقا. احساس عشق از بین میره و کلی حسرت باقی میمونه. دیگه شعر بی قافیه خوندن نداره