خوشحال می شویم برای دیدن ویدیوهای مرتبط با راه های درمان طلاق عاطفی پیج اینستاگرام مؤسسه حامی را دنبال کنید.
با راه های درمان طلاق عاطفی آشنا شوید. طلاق عاطفی نوعی مکانیسم دفاعی یا صرفاً مقابله ای با تهدیدی است که رضایت و ارامش عاطفی فرد را هدف گرفته است. ممکن است قبل یا بعد از طلاق قانونی اتفاق بیفتد و از نظر روانی گاهی مهم تر از امضای واقعی طلاق می باشد. این یک مقدمه برای پایان اجتنابناپذیر ازدواج به شمار می رود. طلاق عاطفی به این معنی است که از نظر عاطفی از شریک زندگی خود فاصله می گیرید. برای برخی از همسران، این اتفاق قبل از طلاق میافتد. دیگران تا پس از فرآیند طلاق رخ نمی دهد. برای کسب آگاهی بیشتر در این زمینه از مشاوره طلاق مشورت بخواهید.
طلاق عاطفی اغلب مقدم بر طلاق قانونی است. یک مکانیسم روانشناختی است که برخی از همسران برای جدا کردن احساسات خود از ازدواج به کار می برند؛ درست زمانی که احساس می کنند این رابطه به تهدیدی برای آرامش و رضایت آن ها تبدیل شده است. طلاق عاطفی همان طور که به نظر می رسد می باشد و جایی برای خودفریبی وجود ندارد. در طول یک طلاق عاطفی، همسر از تلاش برای کار کردن روی رابطه یا ترمیم ازدواج صرف نظر میکند و معمولاً مراحل غم و اندوه را طی میکند تا بتواند ازدواج و شریک زندگی خود را رها کند.
به طور معمول بیشتر طلاق ها یک طرفه هستند. به ندرت پیش می آید یک زوج بنشینند و با هم تصمیم به طلاق بگیرند. معمولاً همسری که قبلاً از نظر عاطفی خود را از ازدواج جدا کرده است تقاضای طلاق می کند. او یک «طلاق عاطفی» را پشت سر گذاشته است و اکنون قصد دارد بهطور قانونی از همسر خود طلاق بگیرد. در حالی که قطعاً طلاق برای هر دو طرف دشوار است، شریکی که قبلاً شانس طلاق عاطفی را قبل از انجام هر اقدامی برای طلاق قانونی داشته است، ممکن است فرآیند جدایی را سادهتر از شریکی که از شنیدن این خبر شوکه شده است ارزیابی کند. گاهی اوقات افراد طلاق عاطفی و قانونی را به طور همزمان تجربه میکنند که البته میتواند فوقالعاده استرسزا باشد. همچنین برای تست طلاق عاطفی کلیک کنید.
ازدواج ها به دلایل زیادی از هم می پاشد. علی رغم اینکه اکثر مسائل ممکن است با یک راه حل ساده رفع شوند و با کسب مهارت های ارتباطی بهتر بهبود یابند. زیرا اگر دو نفری که زمانی تصمیم گرفتند زندگی خود را با هم اغاز کنند و کنار یکدیگر بگذرانند، به ندرت هر موضوعی را بزرگ تر از آنچه هست نبینند و با احترام و قاطعانه در مورد آن صحبت کنند و به عنوان یک تیم به دنبال راه حل باشند کار به جدایی و طلاق عاطفی و قانونی نمی کشد.
هنگامی که زن و شوهر به سد معبری در رابطه برخورد می کنند و دعوای بین زوجین به نفع حل کردن موضوع متوقف می شود، احتمال پایان ازدواج بسیار کمتر می شود. اما وقتی حتی قبل از رخ دادن طلاق، با هر اظهار نظر آزاردهندهای عذرخواهی همراه آن نباشد یا هر دعوایی که به آشتی و رسیدگی انطباقی به مشکل ختم نشود، ازدواج از بین میرود.
ازدواج ها به طور ناگهانی تمام نمی شوند. اگرچه بسیاری از طلاق ها به نظر می رسد که گویی یک بمب ساعتی در انتظار انفجار بوده اند و پایان آن ها مدت هاست که آغاز شده است. حتی اگر همسری که بعدا از این جدایی عاطفی مطلع می شود تعجب خود را ابراز می کند، اغلب مواقع یک شگفتی واقعی نیست چرا که هر دو متوجه تلخی شرایط بوده اند. حس تجربه شده بیشتر حس درد و ترس است. درد طرد شدن و ترس از تنها ماندن. در این رابطه مطالعه مقاله ازدواج به خاطر ترس از تنهایی پیشنهاد می شود.
برخی از همسران سالها با احساس طلاق عاطفی دست و پنجه نرم میکنند؛ قبل از اینکه متوجه شوند طلاق می تواند یک راهحل باشد. این همسران معمولاً به عنوان "همسر دور از خانه" نامیده می شوند. همسری که به دلزدگی زناشویی دچار می شود به دلایل مختلفی از نظر عاطفی جدا می شود. معمولاً جدا شدن از نظر عاطفی همسر راهی است که به یکی از آن ها اجازه می دهد تا زمانی که احساس می کند آسیب دیده است یا ازدواج برای آن ها ناامن شده است، مرزهای رابطه را حفظ کند. طلاق عاطفی از همسر به فرد کمک میکند تا اگر با چیزی که احساس میکند از نظر عاطفی شرایط را برای او سخت کرده است مواجه شود، احساس یکپارچگی روانی خود را حفظ کند. برای آشنایی با نحوه بهبود روابط عاطفی کلیک کنید.
اساساً طلاق عاطفی برای برخی قبل از طلاق قانونی پیش میآید زیرا احساس کردهاند که نیاز به کنارهگیری و محافظت از خود در برابر مشکلات ازدواج دارند. همسری که پس از طلاق قانونی مجبور به مقابله با احساسات خود میشود معمولاً به عنوان «همسر جا مانده» نامیده میشود. مهم نیست که چه نقشی را ایفا می کنید، باید با پایان زندگی مشترک خود کنار بیایید و خود را به عنوان یک فرد مستقل و جدا و نه یک زن یا شوهر ببینید.
پس از گذراندن سال ها تلاش برای برقراری ارتباط با ناامیدی، سردی ها و دوری ها در نهایت تسلیم شدن انتخابی است که همسر دور از خانه انجام می دهد. دیگر علاقه ای به کار روی ازدواج ندارد. از تلاش های همسر برای نجات ازدواج ناراحت است.
معمولا به شدت و عمق و اهمیت مشکلاتی که در ازدواج وجود دارد نااگاه هستند و یا علی رغم اگاهی مسایل را جدی نمی گیرند. بعد از طلاق عاطفی و قانونی دنبال راههایی برای نجات و خوشبختی در زندگی مشترک میگردند. اغلب با خواهش و درخواست برای فرصتی دیگر به دنبال طولانی کردن زمان رابطه می باشد. گاهی همسر درخواست کننده طلاق را آزار می دهد. اعمال کنترل بر احساسات، غریزه اصلی همسر جا مانده است که سعی در کنترل اوضاع دارد. آن ها علائم هشدار دهنده را نمی بینند و نمی دانند چگونه به طور موثر واکنش نشان دهند. در نتیجه به گونهای پاسخ میدهند که همسر خود را از نظر عاطفی دورتر میکند.
همسر جا مانده می خواهد کاری انجام دهد یا چیزی بگوید که همسر را از نظر عاطفی به ازدواج بازگرداند. به دلیل ترس و درد عاطفی ناشی از، از دست دادن کسی که دوستش دارد، همسر جا مانده اغلب در طول فرآیند طلاق باعث بروز درگیری می شود که غیرضروری به شمار می رود. درک این نکته مهم است که همسری که قبلاً خود را از ازدواج جدا کرده است، فرد بدی نیست. آن ها برنامه ای برای صدمه زدن و ایجاد درد را دنبال نمی کنند. بلکه به دنبال فرار از موقعیتی هستند که باعث رنج و درد آن ها و ایجاد سختی های زندگی مشترک می شود. این دیدگاه باعثمی شود که آن ها به شوک و درد همسر به شیوه ای سرد و حسابگرانه پاسخ بدهند.
به دلایل زیادی در ازدواج های ناسالم یا روابط مشترک فرسایشی، آسیب های روحی زیادی وجود دارد و زوج ها به روش های مختلف با آن برخورد می کنند. همسران دور از خانه تقریباً همیشه برای مدتی به تلاش در جهت بهبود اوضاع ادامه می دهند. اما بدون تغییر قابل قبول در اساس ازدواج، معمولاً اجتناب ناپذیر است که همسران یا یکی از آن ها برای کاهش درد و کسب رضایت زناشویی، طلاق عاطفی را آغاز کنند.
جدایی عاطفی ممکن است به دلایلی بیش از یک مورد مشخص رخ دهد اما در اصل، بیشتر به این دلیل است که همسر دور از خانه مرز تحمل استرس عاطفی و نیاز به احساس خوب بودن را رد می کنند و از سطح قابل تحمل عبور می کنند. به عبارت دیگر، پس از چند دوره تلاش و محک زدن چند رویکرد متفاوت، همسری که کناره گیری عاطفی دارد معمولاً شروع به بازیابی مرزهای فردی خود میکند که جدا از مرزهایی است که با همسر به عنوان یک زوج در آن ها مشترک بوده است.
همچنین معمولاً این همسر کناره گیری کننده است که که پروسه طلاق را آغاز می کند. آن ها شروع به دور شدن، گاهی اوقات حتی سرد شدن می کنند. از تلاشهای مداوم همسر دیگر برای نجات ازدواج ناراضی و خسته هستند زیرا از کار کردن و مهم پنداشتن آن منصرف شدهاند. این افراد فقط می خواهند طلاق به آرامی پیش برود و پس از سال ها تلاش برای اصلاح ازدواج، اکنون فقط خوشبختی خود را می خواهند. مشاوره خانواده تلفنی می تواند اطلاعات بیشتری در اختیار شما قرار دهد.
طلاق عاطفی از دیدگاه همسر مقابل جالب توجه است. همسری که زندگی مشترک را پشت سر می گذارد، اغلب زمانی همسر او را ترک می کند و درخواست طلاق می دهد که او در شوک به سر می برد. این به این دلیل است که همسر طرد شده هنوز برای طلاق عاطفی نیز آماده نبوده است. آن ها می خواستند به تلاش برای اصلاح ازدواج ادامه دهند. همسری که رها میشود معمولاً همچنان به دنبال راههایی برای نجات ازدواج است؛ اگرچه در این مرحله دیگر همه چیز تقریبا غیرممکن میشود. بنابراین آن ها به افرادی چسبنده تبدیل می شوند. اغلب برای یک فرصت دیگر التماس می کنند و رفتار وحشت زده آن ها به تدریج بیشتر و شدیدتر می شود. گاهی اوقات به حد رفتارهای نسبتاً عجیب و غریب مانند تعقیب، تهدید، آزار و اذیت و حتی به گوشه گیری و انزوا طلبی غیره می رسد.
همسر جدا مانده معمولاً سطوح شدیدی از اضطراب را در مورد اینکه آینده آن ها به تنهایی چگونه خواهد بود، تجربه می کند. مجرد بودن دوباره ممکن است مانند یک جهنم روی زمین به نظر برسد. به همین دلیل است که بسیاری از همسران طرد شده سعی می کنند راهی برای به تعویق انداختن طلاق بیابند. زیرا آن ها هنوز امیدوارند که همسر کناره گیر تغییری در تصمیم و احساس خود داشته باشد. در این رابطه مطالعه مقاله چه زمانی طلاق خوب است پیشنهاد می شود.
آنچه در وهله اول مهم است که بدانید این است که احساسات شما نسبت به همسر یک شبه از بین نمی رود. در حالی که احساس درد، خشم، تنهایی یا ناامیدی به طور طبیعی وجود خواهد داشت، بسیار مهم است که به این احساسات فرصت بروز بدهید تا بتوانید با آن ها کنار بیایید.
نگاه تحلیلی به مسایلی مانند آنچه در رابطه برای شما رضایت بخش نبود، چه چیزی موثر بود و چه چیزی موثر نبود، اتدیشیدن به اینکه چه چیزی می خواهید دوباره پیدا کنید و چه چیزی ممکن است در روابط آینده متفاوت باشد در بهبودی یافتن از عوارض روانی طلاق مفید خواهد بود. زمانی که بتوانید در مورد این عناصر موجود در خود و روابط صادق باشید میتوانید به روشهای معنادار و ارزشمندی یاد بگیرید که چگونه پس از طلاق بهبود پیدا کنید. صحبت با یک درمانگر برای به دست آوردن حمایت روحی در این مواقع بسیار مفید است. آموزش زندگی زناشویی موفق و عاشقانه لازم و ضروری است.
اگر خود را در موقعیت دوم یعنی طلاق داده شده یافتید، چند کار وجود دارد که می توانید (و باید) انجام دهید. گام مهم این است که ابتدا واقعیت را بپذیرید. همسر شما تصمیم خود را گرفته است و آن ها معمولا با مشورتی طولانی مدت و دقیق تصمیم نهایی خود را عملی می کنند. کاری که اکنون باید انجام دهید این است که تصمیم آن ها را بپذیرید. دیگر در اختیار شما نیست که ازدواج را درست کنید؛ اما می توانید رابطه خود در نقش جدید یعنی همسر سابق را بهبود ببخشید.
مورد مهمی که در این مرحله باید روی آن کار کنید، بازیابی و کنترل بر احساسات شخصی است. شما نمی توانید همسر را به دوست داشتن خود و بازگشت به ازدواج سوق داده و یا مجبور کنید. اما می توانید احساسات و واکنش های خود را به درستی کنترل کنید و تعادل را برای خود به دست آورید. با پذیرش واقعیت، ترمیم و درمان احساسات شما با سرعت بیشتری طی می شود. برای آشنایی با برخورد و رفتار صحیح با همسر کلیک کنید.
به همان اندازه که به عنوان همسر جا مانده ممکن است بخواهید به دلیل غم و اندوه و گاهی احساس خجالت یا شرم منزوی شوید، ضروری است به کمک و حمایت خود ادامه دهید و امیدوار باشید به روزهایی که اوقاتی از خنده، شادی و آرامش داشته باشید. این تجربیات همچنین به شما کمک میکند تا باور خود را نسبت به اینکه میتوانید مسیر را ادامه بدهید بازگرداند.
مراقبت از خود را همچنان در اولویت قرار دهید. به طور منظم تحرک داشته باشید. از روش های خودمراقبتی مانند مدیتیشن یا تمدد اعصاب استفاده کنید یا ماساژ بگیرید که تنش های عضلانی احتمالی را کاهش بدهید. برنامه ریزی روزانه داشته باشید. تلاش برای حفظ یک روال مراقبت از خود در همه موارد مهم است. اما مطمئناً در مواقع افزایش استرس، نگه داشتن این موارد بار عاطفی طلاق را کاهش میدهد. با خود صبور و ملایم باشید.
جدایی یا طلاق عاطفی و قانونی صرف نظر از دلیل آن می تواند بسیار دشوار باشد. می تواند دنیای شما را وارونه کند و گذراندن روز کاری و کارآمد ماندن را سخت کند. اما کارهایی وجود دارد که می توانید برای عبور از این شرایط دشوار انجام دهید. تشخیص دهید که داشتن احساسات متفاوت اشکالی ندارد. طبیعی است که احساس غمگینی، عصبانیت، فرسودگی، ناامیدی و سردرگمی کنید و این احساسات می توانند شدید باشند. همچنین ممکن است در مورد آینده نگران باشید. بپذیرید که چنین واکنش هایی با گذشت زمان کاهش می یابد. تلاش بیش از اندازه به خرج ندهید. گاهی عاطفه خاموش شده را نمی توان مجددا روشن و گرم کرد. برای آگاهی بیشتر از مشاوره روانشناسی مشورت بخواهید.
دیدگاه ها
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*