
- نویسنده : دکتر فرزاد طباطبایی
کلمات نشان دهنده افسردگی کدامند؟ افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی است که این روزها در افراد زیادی دیده می شود. یکی از راه های تشخیص افسردگی مشاهده نحوه رفتار و کلماتی است که این افراد به کار می برند. کلمات و عبارت هایی که افراد افسرده به کار میبرند طبیعتاً با افراد معمولی تفاوت زیادی دارد. افراد افسرده معمولاً از کلمات با بار منفی بیشتر استفاده میکنند و در لحن کلام آنها بی انرژی بودن کاملاً واضح است. برای دریافت مشاوره افسردگی کلیک کنید.
همچنین شکست ها مانند عدم قبولی در امتحان یا عدم موفقیت در قانع کردن فرد مورد علاقه برای ازدواج هم میتواند به ناامیدی و ایجاد احساسات و افکار منفی مانند بدنی و خود تردیدی منجر شوند. بیشتر مردم میتوانند این احساسات منفی را در عرض چند روز یا چند هفته از بین ببرند و به زندگی نرمال خود برگردند اما بعضی از افراد نشانه های افسردگی را به مدت طولانی در وجودشان باقی میماند و در همه جوانب زندگی آن ها نفوذ می کند. همچنین آن ها در جنبه های هیجانی رفتاری شناختی و فیزیکی هم تاثیر می پذیرند و این تاثیر امکان دارد به افسردگی بالینی منجر شود.
افسردگی بالینی یعنی افسردگی پاتولوژیک و قابل تشخیص با معیارهای رسمی انجمن روانپزشکی. افسردگی بالینی سبب میشود که فرد نتواند کارهای عادی زندگی خود را به خوبی انجام دهد. افسردگی بدون وجود رویدادهای منفی مانند از دست دادن یا شکست اتفاق می افتد و گاهی نیز بسیار بیشتر از آنچه انتظار می رود طول میانجامد. در افسردگی نشانه های هیجانی و علائم شناختی رفتاری و فیزیولوژیک هم به چشم میخورد.
برای کسب اطلاعات بیشتر از علائم افسردگی کلیک کنید.
افراد افسرده معمولاً انگیزه برای زندگی ندارند و علاقه خود را به کارهایی که تا قبل از ابتلا به افسردگی از انجام آن ها لذت می بردند از دست میدهند. میتوان گفت این افراد در تعامل با دیگران یا انجام دادن کارها پیش قدم نمی شوند و رفتارعادی ندارند. یعنی برای انجام دادن هیچ کاری انگیزه خاصی ندارند و باید تحت تاثیر محرک های خارجی قرار بگیرند تا بتواند کاری را انجام دهند مثلاً فشار از طرف دیگران.
آنها مدام اعلام میکنند که دیگر چیزی برایشان مهم نیست و از کارهای لذت بخش گذشته لذت نمی برند. پیش قدم شدن در انجام کارها احتمال دارد به صورت گوشه گیری اجتماعی مشاهده شود. افراد افسرده مرتب میگویند که نمیخواهند از جای خودشان تکان بخورد و دوست دارند تنها باشند. از تمایلات جنسی آنها هم به شدت کم میشود. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه گوشه گیری و انزوا طلبی کلیک کنید.
خیلی از افراد افسرده فکر میکنند که مرگ آنها به نفع دیگران است و به خودکشی فکر میکنند. سایر نشانه ها عبارتند از ناتوانی در توجه و تمرکز حواس و ناتوانی در تصمیم گیری سریع و آسان. این افراد تفکر غلط اشتباه و ناقص دارند یعنی باورهای غیر منطقی یا ناموجهی در ذهنشان وجود دارد که معمولاً به تصمیم گیری های نادرست ختم می شود.
جملات را به کندی بیان میکند حرکات بدنی آنها آهسته و آهسته فکر میکنند و قبل از پاسخ دادن به سوال مدت طولانی مکث ایجاد میکنند با صدای کوتاه حرف میزند هم محتوا و هم مقدار حرفهایشان کم است یا اصلاً حرف نمی زنند و واکنش نشان نمیدهند. کم تحرکی روانی حرکتی در بیشتر افسرده ها دیده می شود ولی بعضی از افراد افسرده احتمال دارد حالتی از پرتحرکی روانی حرکتی و نشانه های بی تابی و بی قراری را نشان دهند.
مثلا نمیتوانند یک جا آرام بنشیند تند راه می روند، دست ها، لباس ها یا سایر اشیا را مدام می کشند و می مالند و دست های خود را دور هم می چرخانند. سایر نشانه های رفتاری شامل پوشیدن لباسهای چرک و کثیف و ژولیدگی موها و اهمیت ندادن به بهداشت و تمیزی شخصی است.
بیخوابی یا اینسومنیا در افسرده ها رایج است. آنها کابوس های زیادی می بینند. خسته و بی انرژی هستند و از فرا رسیدن شب می ترسند چرا که نشان میدهد یک نبرد خسته کننده برای به خواب رفتن شروع خواهد شد اما بعضی از افسرده ها بیش از حد می خوابند. آنها با وجود اینکه زیاد خوابیدند باز هم به طور دائم احساس خستگی میکنند. اختلال در سیکل ماهانه عادی هم در زنان افسرده وجود دارد. علاوه بر این برانگیختگی جنسی این افراد هم به شدت کاهش می یابد. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه افسردگی در زنان کلیک کنید.
واضح است که افراد بسیاری ممکن است این جملات را در مکالمه های خود به کار ببرند اما افسردگی سبب میشود که این جملات در بیشتر مواقع استفاده شود و ریشه در تمایل فرد به قضاوت کردن دارد تا تفکر و ارائه راه حل. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه رفتار با افسرده ها کلیک کنید.
بسیاری از عبارتهای پرکاربرد توسط افراد افسرده با کلمه منفی نمی توانم آغاز می شود. هر چند ساده به نظر می رسد اما تاثیر آن در بسیاری از کارها دیده میشود مانند آشپزی، کار کردن، انجام دادن وظیفه و بسیاری از موارد دیگر. ناتوانی در انجام کارهای روزانه و اختلال در آنها از جمله نشانههای افسردگی هستند و معمولاً این افراد جملاتی مانند من نمی توانم از رختخواب بیرون بیایم یا من نمی توانم با او صحبت کنم و... بیش از حد استفاده می شود.
باز هم تاکید می شود که عبارت من نمی توانم را افراد و حتی کودکان زیادی استفاده میکنند که گاهی نشان دهنده عزت نفس پایین و اعتماد به نفس کم است و لزوماً افسردگی را تایید نمی کند.
به صورت کلی کلماتی که برای بیان احساسات منفی شان به کار میبرند در این دسته هستند. مثلاً ممکن است در یک جمله ای که استفاده می کنند همزمان چند واژه با بار هیجانی منفی دیده شود.
افسردگی چیست؟
بهتر است ابتدا با اختلال روانی افسردگی آشنا شوید و بدانید که به چه کسانی افسرده گفته می شود. همه انسان ها در دورهای از زندگی خود احساس افسردگی می کند و معمولاً می توانند علت این افسردگی را به رویدادهای خاصی نسبت دهند. در ایجاد افسردگی دو رویداد اهمیت ویژهای دارند: فقدان یا از دست دادن و دیگری شکست است. تجربه هایی مانند از دست دادن شغل یا فوت نزدیکان میتوانند باعث آغاز دوره ای از غم و تکرار دائمی بعضی از افکار منفی شوند.همچنین شکست ها مانند عدم قبولی در امتحان یا عدم موفقیت در قانع کردن فرد مورد علاقه برای ازدواج هم میتواند به ناامیدی و ایجاد احساسات و افکار منفی مانند بدنی و خود تردیدی منجر شوند. بیشتر مردم میتوانند این احساسات منفی را در عرض چند روز یا چند هفته از بین ببرند و به زندگی نرمال خود برگردند اما بعضی از افراد نشانه های افسردگی را به مدت طولانی در وجودشان باقی میماند و در همه جوانب زندگی آن ها نفوذ می کند. همچنین آن ها در جنبه های هیجانی رفتاری شناختی و فیزیکی هم تاثیر می پذیرند و این تاثیر امکان دارد به افسردگی بالینی منجر شود.
افسردگی بالینی یعنی افسردگی پاتولوژیک و قابل تشخیص با معیارهای رسمی انجمن روانپزشکی. افسردگی بالینی سبب میشود که فرد نتواند کارهای عادی زندگی خود را به خوبی انجام دهد. افسردگی بدون وجود رویدادهای منفی مانند از دست دادن یا شکست اتفاق می افتد و گاهی نیز بسیار بیشتر از آنچه انتظار می رود طول میانجامد. در افسردگی نشانه های هیجانی و علائم شناختی رفتاری و فیزیولوژیک هم به چشم میخورد.
برای کسب اطلاعات بیشتر از علائم افسردگی کلیک کنید.
1-نشانه های هیجانی و انگیزشی
تجربه های هیجانی افراد افسرده منفی هستند و دیگران آنها را معمولاً پریشان، ناامید، محزون، بی نشاط و دلستر و میکنند. این افراد زود به گریه میافتند و دورههای گریه کردن آنها بسیار نزدیک به هم و زیاد هستند و به ندرت پیش میآید که هیجان های مثبت و لذت بخشی داشته باشند. آنها حس شوخ طبعی خود را از دست می دهد و به ندرت لبخند میزنند. اضطراب نیز معمولاً به همراه افسردگی وجود دارد که امکان دارد نشان دهنده این واقعیت باشد که عامل واحد سبب میشود که چند نوع هیجان منفی را به طور همزمان تجربه کند.افراد افسرده معمولاً انگیزه برای زندگی ندارند و علاقه خود را به کارهایی که تا قبل از ابتلا به افسردگی از انجام آن ها لذت می بردند از دست میدهند. میتوان گفت این افراد در تعامل با دیگران یا انجام دادن کارها پیش قدم نمی شوند و رفتارعادی ندارند. یعنی برای انجام دادن هیچ کاری انگیزه خاصی ندارند و باید تحت تاثیر محرک های خارجی قرار بگیرند تا بتواند کاری را انجام دهند مثلاً فشار از طرف دیگران.
آنها مدام اعلام میکنند که دیگر چیزی برایشان مهم نیست و از کارهای لذت بخش گذشته لذت نمی برند. پیش قدم شدن در انجام کارها احتمال دارد به صورت گوشه گیری اجتماعی مشاهده شود. افراد افسرده مرتب میگویند که نمیخواهند از جای خودشان تکان بخورد و دوست دارند تنها باشند. از تمایلات جنسی آنها هم به شدت کم میشود. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه گوشه گیری و انزوا طلبی کلیک کنید.
2-نشانه های شناختی
افراد افسرده معمولاً احساس پوچی، مفید نبودن، ناامیدی و تهی بودن دارند اما علاوه بر این ها بعضی افکار یا ایدههای یا نشانههای شناختی به طور مشخص با واکنش های افسردگی ارتباط دارند. مثلاً فرد افسرده درباره تواناییهای خود باورهای خیلی بدبینانه ای دارد و معتقد است که دیگران نمی تواند کمکی به او کند و اطمینان دارد که آینده تیره و تار در انتظارش است. افراد افسرده معمولاً خودشان را به بی لیاقتی و کودن بودن متهم میکند از خودشان عیب و ایراد بیجا و غیرمنطقی می گیرند یا خودشان را مسخره و تحقیر میکنند.خیلی از افراد افسرده فکر میکنند که مرگ آنها به نفع دیگران است و به خودکشی فکر میکنند. سایر نشانه ها عبارتند از ناتوانی در توجه و تمرکز حواس و ناتوانی در تصمیم گیری سریع و آسان. این افراد تفکر غلط اشتباه و ناقص دارند یعنی باورهای غیر منطقی یا ناموجهی در ذهنشان وجود دارد که معمولاً به تصمیم گیری های نادرست ختم می شود.
3-کلمات نشان دهنده افسردگی | نشانه های رفتاری
افراد افسرده نشانههای رفتاری مانند آهسته شدن گفتار و رفتار نشان میدهند. داروهای ضد افسردگی بعضی از فعالیت های فیزیکی آن را آهسته و کند می کند. آنها کوتاه به دیگران جواب میدهند. آنها از لحاظ فیزیکی غیر فعال هستند و ساعت ها ممکن است در رختخواب بماند و به طور دائم به خستگی بی رمقی و کمبود انرژی دچار شوند. به نظر میرسد که کوچکترین کارها انرژی زیادی را از آنان میگیرد. کند شدن تمام حرکات بدنی و واکنشهای خودجوش، کم تحرکی روانی حرکتی آهستگی روانی حرکتی نامیده میشود یعنی تغییر کاهش سرعت یا عقب ماندن.جملات را به کندی بیان میکند حرکات بدنی آنها آهسته و آهسته فکر میکنند و قبل از پاسخ دادن به سوال مدت طولانی مکث ایجاد میکنند با صدای کوتاه حرف میزند هم محتوا و هم مقدار حرفهایشان کم است یا اصلاً حرف نمی زنند و واکنش نشان نمیدهند. کم تحرکی روانی حرکتی در بیشتر افسرده ها دیده می شود ولی بعضی از افراد افسرده احتمال دارد حالتی از پرتحرکی روانی حرکتی و نشانه های بی تابی و بی قراری را نشان دهند.
مثلا نمیتوانند یک جا آرام بنشیند تند راه می روند، دست ها، لباس ها یا سایر اشیا را مدام می کشند و می مالند و دست های خود را دور هم می چرخانند. سایر نشانه های رفتاری شامل پوشیدن لباسهای چرک و کثیف و ژولیدگی موها و اهمیت ندادن به بهداشت و تمیزی شخصی است.
4-نشانه های فیزیولوژیکی
اشتها و تغییر وزن در افسرده ها دیده می شود. در طول افسردگی بعضی از افراد احتمال دارد کمتر یا بیشتر از گذشته غذا بخورند یا لاغر یا چاق تر شوند. آنهایی که پرخوری می کنند ممکن است حتی زمانی که گرسنه نیستند به خوردن ادامه دهند. بعضی دیگر به خوردن علاقه ای ندارند و به همین دلیل اشتهای خود را از دست می دهند. برای آنها خوراکی ها و غذاهای مختلف بی مزه است. در افسردگی شدید از دست دادن وزن ممکن است زندگی فرد را تهدید کند. فرد افسرده چند روز پشت سر هم به دستشویی نرود. فرد نمی تواند راحت به خواب برود یا زود از خواب بیدار میشود.بیخوابی یا اینسومنیا در افسرده ها رایج است. آنها کابوس های زیادی می بینند. خسته و بی انرژی هستند و از فرا رسیدن شب می ترسند چرا که نشان میدهد یک نبرد خسته کننده برای به خواب رفتن شروع خواهد شد اما بعضی از افسرده ها بیش از حد می خوابند. آنها با وجود اینکه زیاد خوابیدند باز هم به طور دائم احساس خستگی میکنند. اختلال در سیکل ماهانه عادی هم در زنان افسرده وجود دارد. علاوه بر این برانگیختگی جنسی این افراد هم به شدت کاهش می یابد. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه افسردگی در زنان کلیک کنید.

کلمات نشان دهنده افسردگی
طبق تحقیقات علمی انجام شده افرادی که افسردگی پنهان دارند معمولاً تمایل به استفاده بیشتر از بعضی از واژه ها و عباراتی دارند که در ادامه به آنها پرداخته می شود. هرچند باید توجه کنید که وجود بعضی از این نشانه ها قطعاً به معنای افسردگی نمی باشد و تشخیص قطعی افسردگی توسط یک مشاور یا روانشناس با تجربه صورت می گیرد. همچنین بیان مستقیم و اطلاع رسانی صریح به افراد افسرده چندان کمککننده نیست و باید با دقت بیشتری با این افراد رفتار کرد. برخی عبارت های نشان دهنده افسردگی شامل موارد زیر می شوند: برای دریافت مشاوره تلفنی فردی کلیک کنید.1-استفاده از ضمایر اول شخص
طبق مطالعات و تحقیقات انجام شده بیشتر کسانی که افسرده هستند بیشتر به خودکشی فکر میکند و مدام در حال تفکر در مورد خودشان هستند. به همین علت بیشتر از ضمایر اول شخص مانند من، خودم و... استفاده می کنند.2-کلمات نشان دهنده افسردگی | میل به قطعیت
افرادی که دچار افسردگی هستند معمولاً از واژه هایی مثل هرگز یا همیشه در عبارات خود زیاد استفاده می کنند. این اتفاق وقتی میافتد که میل به قطعیت در آنها افزایش یافته و دیدن همه چیز صورت صفر یا صد در این افراد مشهود است. از جمله نحوه های بیان این احساسات به صورت اینکه: این اتفاق همیشه برای من میافتد یا من همیشه آدم بدشانسی هستم، من هیچ وقت نمی توانم به موفقیت برسم و... است.واضح است که افراد بسیاری ممکن است این جملات را در مکالمه های خود به کار ببرند اما افسردگی سبب میشود که این جملات در بیشتر مواقع استفاده شود و ریشه در تمایل فرد به قضاوت کردن دارد تا تفکر و ارائه راه حل. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه رفتار با افسرده ها کلیک کنید.
3-عبارت من باید... یا عبارت نمیتوانم
افسردگی یکی از دلایل به وجود آمدن طرز تفکر سیاه و سفید می باشد. افرادی که دچار این بیماری روانی می شوند معمولاً همه چیز را بد یا خوب می بینند و حد وسط برای آنان معنایی ندارد. در چنین شرایطی احتمال شکلی احساسات منفی نسبت به خود و اشتباهات در کنار احساسات منفی دیگر سبب میشود افراد خود را محدود و مجبور به انجام کاری کنند تا از احساسات بدشان دور شوند و به رضایت خاطر برسد اما مجبور کردن خود به کارهایی که دوست ندارند معمولا نتیجه وارونه به همراه دارد و باعث ازدیاد افسردگی در فرد می شود.بسیاری از عبارتهای پرکاربرد توسط افراد افسرده با کلمه منفی نمی توانم آغاز می شود. هر چند ساده به نظر می رسد اما تاثیر آن در بسیاری از کارها دیده میشود مانند آشپزی، کار کردن، انجام دادن وظیفه و بسیاری از موارد دیگر. ناتوانی در انجام کارهای روزانه و اختلال در آنها از جمله نشانههای افسردگی هستند و معمولاً این افراد جملاتی مانند من نمی توانم از رختخواب بیرون بیایم یا من نمی توانم با او صحبت کنم و... بیش از حد استفاده می شود.
باز هم تاکید می شود که عبارت من نمی توانم را افراد و حتی کودکان زیادی استفاده میکنند که گاهی نشان دهنده عزت نفس پایین و اعتماد به نفس کم است و لزوماً افسردگی را تایید نمی کند.
4-استفاده زیاد از کلمات منفی
اگر تاکنون در اطرافیان خود فرد افسرده را دیده باشید و با او صحبت کرده اید، معمولاً از عبارت های منفی در مکالمات شان زیاد استفاده می کنند و این کار آنان حس خوبی به شما نمیدهد. هرچند این کلمات و عبارات منفی در خیلی از افراد ممکن است دیده شود اما معمولاً زودگذر است ولی کلمات منفی که افراد افسرده به کار می برند بسیار بیشتر از افراد عادی به چشم می خورد. از جمله آنها میتوان به کلماتی مانند ناامید، غم و اندوه، تنها، بدبخت، دردناک، بی کس، احمق و... اشاره کرد.به صورت کلی کلماتی که برای بیان احساسات منفی شان به کار میبرند در این دسته هستند. مثلاً ممکن است در یک جمله ای که استفاده می کنند همزمان چند واژه با بار هیجانی منفی دیده شود.
5-کلمات نشان دهنده افسردگی | مقصر من هستم
رایج ترین احساس در افسردگی احساس گناه است. حس گناه از خطرناک ترین اتفاقاتی است که در افراد افسرده بروز می کند. وقتی شخصی خود را برای تمام رویدادهای خود و اطرافیانش مقصر می داند سبب می شود که تصوری شیرین از دنیای بدون او برایش شکل بگیرد و در نهایت باعث آسیب زدن به خود یا خودزنی و خودکشی شود. عبارت هایی مانند همه این ها تقصیر من است یا این اتفاق به خاطر من افتاد یا اگر من نبودم این اتفاق نمی افتاد و... در این افراد زیاد مشاهده می شود. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه حرف از خودکشی کلیک کنید.6-عبارت من خوبم
شاید برایتان عجیب به نظر برسد ولی کسانی که افسرده هستند به دلایلی از این عبارت من خوبم برای بیان اینکه همه چیز رو به بهبود است و آنها مشکلی ندارند استفاده میکنند. مثلاً بعد از یک حادثه دردناک یا گریه کردن های طولانی به اطرافیان شان می گویند که من حالم خوب است در حالی که با کمی تشخیص و دقت میتوان متوجه شد که حرف آنان صحتی ندارد. آنها در اصل حال درونی شان بسیار بد است و صرفاً برای جلوه دادن خوب، تظاهر به بهبودی می کنند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه درمان افسردگی کلیک کنید.7-کلمات نشان دهنده افسردگی | ابراز احساس خستگی
افسردگی علاوه بر اثرات روحی روانی تاثیرات جسمانی دیگری هم دارد که شامل احساس خستگی می باشد. افراد معمولا از واژه هایی مانند دیگر حس و حالش را ندارم یا من خسته تر از آنم که بتوانم آن را انجام دهم و... برای بیان احساسات خود استفاده می کنند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه خستگی مزمن کلیک کنید.