
- نویسنده : دکتر فرزاد طباطبایی
بسیاری از ما در روابط روزمره خود کارهایی از سر دلسوزی انجام میدهیم که این رفتار به مرور باعث شکل گیری رابطه ترحم آمیز خواهد شد و با مشکلات زیادی برای ما و فرد مقابل همراه خواهد بود. در واقع در روابطی که از سر ترحم و دلسوزی شکل میگیرد همیشه یک نفر با تحمل شرایط سخت و آسیبهای متعدد فدای دیگری میشود. جالب است بدانید اینگونه روابط معمولا سرانجام خوبی ندارد چراکه آستانه تحمل انسان تا میزانی قادر خواهد بود این شرایط را تحمل کند. علل مختلفی از جمله کودک درون و ضمیر ناخودآگاه باعث میشود که افراد تمایل به داشتن روابطی ترحم آمیز داشته باشند که با توجه به آسیبهای موجود؛ فرد باید با کمک روانشناس برای بیرون رفتن از این روابط تلاش کند. در ادامه بیشتر به جوانب مختلف روابط ترحم آمیز و از سر دلسوزی پرداختهایم پس همراه ما باشید.
نقش مهربانی در روابط شاد و سالم
تحقیقات نشان می دهد که دلسوز بودن نسبت به اطرافیان فواید زیادی دارد. انجام یک کار خوب برای شریک زندگی مانند درست کردن قهوه صبحگاهی یا نشان دادن محبت بیشتر به او میتواند بهزیستی عاطفی شما را افزایش دهد؛ صرف نظر از اینکه همسرتان متوجه این موضوع شود یا خیر. در واقع، در یک مطالعه، مزایای عاطفی برای محبت کنندگان 45 درصد بیشتر از مزایای دریافتکننده بوده است. این نتایج باعث شد محققان به این نتیجه برسند که عملکرد دلسوزانه ممکن است پاداش خود باشد.
همچنین مهم است که به خاطر داشته باشید خودداری از ترحم به اندازه گفتن چیزهایی که محبت آمیز هستند مهم است. نحوه صحبت و رفتار با شریک زندگی و سایر اطرافیان در هنگام آزرده شدن، لحنی که به کار می بریم یا نگاهی که می کنیم، می تواند مانع درک درست کارهای مثبت و دلسوزانه ما شود.
آیا رابطه ام ترحم آمیز است؟
یادگیری شفقت و مهر ورزیدن بی شباهت به یادگیری یک مهارت جدید تحصیلی یا تمرین با وزنه نیست. شما میتوانید خود را قادر سازید مهارت عشق دادن و همدلی کردن را به بهترین نحو بیاموزید تا با دقت و تمایل بیشتری به درد و رنج دیگران پاسخ دهید. اما چنانچه از حد بگذرد به ضد خود بدل شده و برای طرفین دریافت کننده و دهنده محبت مشکل ساز می شود. بنابراین بهتر است به همان میزان به نقش مخرب ترحم و دلسوزی در روابط نیز آگاهی پیدا کنید.
وضعیت خود را تشخیص بدهید؛ آیا نقش یک دایه مهربانتر از مادر را بازی نمیکنید؟ آیا بیشتر از اینکه دوست بدارید، برای تغییر دادن مسیر زندگی کسی یا نجات دادن او وارد رابطه شدهاید؟ معمولا افرادی که در این وضعیت قرار میگیرند مانند شما از خود رابین هود میسازند. کاراکتر قهرمان داشتن و علاقه به نجات دیگران باعث میشود تنها به این دلیل که فرد مقابل به شما یا کمک تان نیاز دارد، وارد رابطه شوید. نجات دهنده بودن برای انسان حس زیبا و خوشایندی دارد. اما نکته آنجاست که حس ترحم در یک رابطه میتواند مانند یک آفت زندگی هر دو طرف را سیاه کند. آنچه که اهمیت دارد داشتن ارتباطی موفق و موثر برای قرار گرفتن در مسیر خوشبختی است تا هر دو طرف احساس رضایت داشته باشند. برای آگاهی بیشتر در زمینه ارتباط موفق کلیک کنید.
چرا رابطه ام ترحم آمیز و از سر دلسوزی است؟
وقتی روابط خود را بررسی میکنید متوجه میشوید بیشتر روابط شما براساس کمک به دیگران بنیان یافته و شما به نجات دادن دیگران اعتیاد پیدا کردهاید. همیشه رابطه خود را با افرادی آغاز میکنید که درمانده هستند و به یک نجات دهنده نیاز دارند. دلایل این رفتار معمولا به شرح زیر است.
1- در پی تمام کردن کارهای نیمه تمام و باقی مانده کودکیتان هستید. با این روش به حالتی عجیب در حال ادامه دادن خیالات کودکی هستید.
2- کودک درون که روزی دلش میخواست پدر یا مادر یکی از بستگان را نجات بدهد؛ در حال حکمرانی است (برای اطلاع درباره کودک درون کلیک کنید).
3- نجات دهندهای که برای شما نیامده را فراموش کردهاید و خودتان نقش یک نجات دهنده را بازی میکنید. اما نجات دهنده باید در زندگی خود نجات دهنده باشد.
4- ممکن است نوعی نیاز به حس برتر بودن، قویتر بودن و مهم بودن داشته باشید که ازین روش آن را ارضا میکنید.
5- مهمترین دلیل و معمولترین دلیل این است که خودتان را دوست ندارید و حاضر نیستید برای خودتان کاری انجام بدهید اینگونه در رابطه ترحم آمیز قرار میگیرید.
6- تکلیف با افراد درمانده ساده و راحت است، فقط باید برایشان دلسوزی کنید یعنی ممکن است شما از رابطه اطلاعات کمی داشته باشید.
7- مراقب باشید عشق را با ترحم اشتباه نگرفته باشید.
8. بسیاری از این روابط شما تحت تاثیر ضمیر ناخودآگاه قرار دارد.
برای آگاهی بیشتر در زمینه ضمیر ناخودآگاه کلیک کنید.
سرانجام ترحم و دلسوزی بی مورد در رابطه چیست؟
وقتی از روی ترحم به دیگری محبت میکنید، در طی زمان خودتان را فراموش میکنید، رابطهتان بجای دلبستگی به نوعی وابستگی تبدیل میشود. استقلال شخصیت از بین میرود و بجای رابطهای بالغانه، مادر دوم یا پدر دوم میشوید. والدگری باعث میشود عقدههای کودکی سرباز کرده و پس از جبران عقدههای کودکی، در عین ناباوری شما طرد میشوید.
هرچقدر که شما از روی دلسوزی و ترحم این رابطه را نگه دارید، رفتارهای طرف مقابل زنندهتر شده و در نهایت از او متنفر میشوید. جالب اینجاست که با وجود تنفر وقتی بخواهید او را ترک کنید نوعی احساس گناه گریبان گیرتان میشود. مدام نگرانید که مبادا به آن آدم مجروح که روزی میخواستید نجاتش بدهید، صدمه شدیدتری وارد کنید. اگر او را ترک کنید با حسی از گناه این کار را ادامه میدهید و دوباره به ابتدای الگو بازگشته تا فرد جدیدی را پیدا کنید که درمانده و مجروح باشد تا نجاتش بدهید. این مسئله آنقدر میتواند ادامه پیدا کند که خودتان دچار مشکلات زیادی شوید و روابط اجتماعی موثر و موفق خود را نیز با اطرافیان از دست بدهید. برای آشنایی بیشتر در زمینه روابط اجتماعی کلیک کنید.
در دایره رابطه ترحم آمیز سرگردانید؟
بودن در چنین الگویی که مدام نقش یک نجات دهنده را بازی میکنید به این معناست که بهتر است با یک مشاور، به بازسازی زندگی خود بپردازید. برای شکستن این الگو لازم است ابتدا رابطهای که در آن هستید را به صورتی که نامزدتان متوجه شود "همیشه به یک نجات دهنده نیاز دارد" و "بیشتر یک وابسته است تا دلبسته"، پایان بدهید. توصیه میکنم مقاله دلبستگی و وابستگی در رابطه را مورد مطالعه قرار دهید. این کار برای هردوی شما مناسب تر است. نگران ناراحتیها نباشید، ناراحتی برای بازگشت به واقعیت میتواند مفید باشد.
برای پایان چرخه ترحم چه کنم؟
پیش از هر چیز باید ابتدا زندگی خود را نجات بدهید و بیاموزید دوست داشتن خود به چه معناست. معمولا افراد پس از خواندن یک مقاله یا کتاب با تکرار و اعتراف به اینکه من خودم را دوست دارم یا دوست خواهم داشت تلاش میکنند خود را گول بزنند و دوباره با چشمان باز اما نیمه بسته به رابطه های ترحم آمیز برگردند. وقف زندگی در صورتی که خودتان نتوانید لذت زندگی را بچشید، نوعی ظلم به خودتان و کسانی که دوستشان دارید است.
برای خودشناسی و پی بردن به هویت خود با یک مشاور صحبت کنید و کمتر در مقابل شروع خودسازی بجای دیگر سازی مقاومت کنید. برای شروع میتوانید دو لیست جداگانه تهیه کنید و در لیست اول ویژگیهای خوب و مورد علاقه همسرتان که در خیالتان ساختار گرفته است را با لیست دوم که در آن علائم و مشخصات افراد قربانی که فقط به نجات دادن آنها میپردازید را جدا کنید. نوشتن این لیست کار سادهای بنظر میرسد اما در زمان نوشتن آن متوجه اتفاقهای زیادی در سازمان فکری خود خواهید شد. برای اطلاع بیشتر در زمینه خودشناسی کلیک کنید.
کلام آخر | نقش مخرب ترحم و دلسوزی در روابط
از آنجایی که شکل گیری یک رابطه سالم و به دور از هرگونه ترحم و دلسوزی بیش از حد برای تداوم و ارتقای سلامت ذهنی و جسمانی افراد لازم است، کمک گرفتن از روانشناسان و کسانی که تخصص در این زمینه دارند میتواند مفید باشد. مرکز مشاوره حامی هنر زندگی با داشتن مشاورانی در زمینههای مختلف با ارائه راهکارهای مفید و موثر به شما کمک خواهد کرد تا از تاثیر و نقش مخرب ترحم و دلسوزی در روابط بیرون بیایید و در مسیر درستی حرکت کنید. همچنین این مرکز شرایطی را برای افراد فراهم کرده است تا بتوانند از مشاوره حضوری و حتی تلفنی بهره مند شوند و از مشاوره در زمینههای دیگر از جمله خانواده، کودک، اعتیاد و تحصیلی استفاده نمایند. برای آگاهی بیشتر در زمینه مشاوره حضوری و مشاوره تلفنی کلیک کنید.
سوالات متداول
به هرکسی که نزدیک میشوم ابتدا رابطه ام بسیار خوب پیش میرود اما پس از مدتی تبدیل به ترحم و دلسوزی میشود و فشار زیادی را تحمل میکنم چکار کنم؟
توجه داشته باشید که این خودتان هستید که رابطه را به سمت متاثر شدن از نقش مخرب ترحم و دلسوزی در روابط پیش می برید. شما باید بتوانید حد و مرز رابطه خود را همواره با اطرافیان حفظ کنید و در این راه داشتن مهارتهای ارتباطی نیز کمک زیادی به شما خواهد کرد. در صورتی که نتوانستید خود را از این شرایط دور کنید بهتر است که با مشاور و روانشناس صحبت کنید. برای آگاهی بیشتر در زمینه مهارت های ارتباطی کلیک کنید.