ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7
ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7

احساس سرخوردگی | راه های مقابله و کنترل احساس سرخوردگی کدامند؟

دنیای سرشار از تکنولوژی و مشاهده ی زندگی افرادی که احساس می کنیم بسیار قدرت مند تر از ما هستند و توانایی رسیدن به نقطه ای که ایشان هستند را نداریم، می تواند در بسیاری از مواقع موجب ناامیدی و احساس سرخوردگی در ما شود. سرخوردگی می تواند اگر به آن رسیدگی نشود، موجب بروز بیماری هایی نظیر افسردگی در افراد شود. به همین دلیل بسیاری از افرادی که با بیماری افسردگی دست و پنجه نرم می کنند، از احساس ناامیدی و سرخوردگی ناشی از مقایسه ی زندگی خود با زندگی افرادی که به ظاهر بسیار موفق هستند، رنج می برده اند. برای دریافت مشاوره افسردگی کلیک کنید.

 

تماس با مشاور

                                            

احساس سرخوردگی چیست؟

بدترین دردی که می‌شود تحمل کرد، کشنده‌تر از هر سلاحی و فلج‌کننده‌تر از اتمام ضربات و صدمات، احساس ناامیدی است. یک روز برای دوستی نوشتم امید، آخرین چیزی است که در قلب انسان می‌میرد. ممکن است بمیری و امیدی که داشتی پس از تو زنده بماند یا ممکن است پیش از پایان زندگی فیزیکی، در ما بمیرد. با این حال، آخرین و گران‌قیمت‌ترین سرمایه و دارایی است که از دست‌ش می‌دهیم. تا جایی که ممکن است برای‌ِ حفظ‌ش می‌جنگیم چرا که انگیزه‌ی نَفَس بعدی که می‌آید، گام بعدی که برمی‌داریم. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه بی انگیزگی کلیک کنید.

اما لحظاتی می‌آید که این حس خوب نیروبخش، که همیشه هم به اتفاق واقعی ختم نمی‌شود، در ما می‌میرد. آن احساس بدِ پوچی و خلأ و نفس‌هایی که بی‌هدف کشیده می شود، اندوهی که بسیارتر از توان تحمل است و چیزی که عوض نمی‌شود، مانند لبه‌ ی تیز یک شیشه‌ی شکسته قلب و روحت را خراش می‌دهد و به این نتیجه می‌رسی که دیگر نمی‌توانی ادامه دهی. احساس تلخ و سختی است که تاب نیاوردن‌ش، مختص ما و نشانه‌ی ضعف ما نیست.

 

ناامیدی و سرخوردگی چه زمانی به سراغ ما می آید؟

در حقیقت حس بد ناامیدی، به سراغ همه‌ی ما می‌آید، چرا که ما به‌طور ثابت قادر نیستیم زندگی استاندارد و رویایی‌ای را که برای هر لحظه‌ی خود تعریف کرده‌ایم، داشته‌باشیم:

  • آن‌چنان که دل‌مان می‌خواهد، منضبط نیستیم.
  • آن‌طور که باید و شاید، به عادات خوبی که برای خود تعریف کرده‌ایم نمی‌پردازیم. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه تغییر رفتار کلیک کنید.
  • آن طور که نقشه‌اش را کشیده‌ایم، سازنده و پویا نیستیم.
  • امور کوچک شخصی و کارهای کلان حرفه‌ای خود را ناتمام یا حتی انجام نداده، رها می‌کنیم.
  • نسبت به آرزوهای شخصی و حرفه‌ای خود، فاصله‌ای فراوان حس می‌کنیم و آن ها را دست‌نایافتنی می‌بینیم.
  • خود را از بودن به عنوان بهترین زوج، پدر و مادر و یا دوست خوبی که در ذهن‌مان تعریف کرده‌ایم، بسیار دور می‌بینیم. همچنین درمورد یافتن همسر خوب بخوانید.
  • باید این‌طور باشیم، راه‌ش این است که آن طور باشیم، ولی خب… نیستیم! و درست وقتی می‌فهمیم که نیستیم، حس بد سرخوردگی و ناامیدی به سراغ‌مان می‌آید. همه‌ی ما به این احساس دچار می‌شویم، آن هم حتی چند بار در یک روز.

تصور کنید به عنوان یک دوست خوب، شنونده‌ی درددل دوستی باشیم که از ناامیدی‌های ش می‌گوید. از این‌که دل‌ش می‌خواهد چه کارهایی انجام دهد و نمی‌تواند. چقدر خودمان را در آینه‌ی حرف‌های‌ش خواهیم دید؟ چقدر با خود خواهیم گفت من واقعاً به آن جایی که دلم می‌خواست، نرسیدم؟ همه‌ی ما در راه رسیدن به بهترین‌ی که برای خود تعریف می‌کنیم، شکست می‌خوریم. حتی موفق‌ترین افرادی که حسرت‌شان را می‌خوریم هم مانند تمامِ آدم‌های معمولی دیگر، احساس ناامیدی و سرخوردگی می کنند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه مقابله با ناامیدی کلیک کنید.

 

چگونه افراد با احساس سرخوردگی مقابله کنند؟

به نظر می رسد که احساس ناامیدی و سرخوردگی در مراحل مختلف زندگی، به سراغ افراد می آید.  به همین دلیل می توان این گونه شرح داد که افرادی که توانایی مقابله با این احساس را دارند، می توانند زندگی توام با امید و بدون احساس سرخوردگی را تجربه کنند. به همین دلیل ما نیز در ادامه راهکار هایی به منظور کاهش و یا رفع این احساس را پیشنهاد می کنیم.
سرخوردگی

1-توجه به علائم

مثل همیشه اولین گام ، آگاهی است. همین حالا مکث کنیم و درونِ خود را کنکاش نماییم و درک کنیم آیا بابت هر موضوعی، احساس سرخوردگی و ناامیدی می‌کنیم؟! آسا اهدافی هستند که برای رسیدن به آن‌ها تلاش نکرده باشیم؟ عاداتی که می خواستیم داشته باشیم اما رعایت‌شان نمی‌کنیم؟ رابطه‌هایی بوده که به‌خاطر غفلت ما خراب شده؟ مهارت‌های بوده که علاقمند به فراگیریِ آن‌ها بوده‌ایم اما برای آن‌ها زمانی اختصاص نداده‌ایم؟ مأموریت‌ها و یا وظایفی داشته‌ایم که ناتمام باقی مانده‌اند؟ پروژ‌ه‌هایی برای انجام بوده که به تعویق انداخته‌ایم؟ برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه توسعه فردی کلیک کنید.

با درک این موضوعات، چه نوع احساسی به سراغ ما می‌آید؟ احساساتی که با پاسخ به این سئوالات به سراغ ما می‌آیند، به مثابه علایمی هستند از انتظاراتی که از خود داشته‌ایم و برآورده‌ نشده‌اند. همه‌ی ما در هر لحظه با این احساسات دست به گریبان هستیم و یک راه بیشتر نداریم: این‌که امید خود را برای آن که در آینده عملکردی بهتر داشته‌باشیم، از دست ندهیم.

اغلب انتظاراتی که از خود داریم، بر اساس واقعیت توان و قوه‌ی ما بنا نشده‌اند، اما به محض آن که خود را دور از رسیدن به آن‌ها احساس می‌کنیم، در ذهن‌مان جنبه‌ای واقعی می‌یابند و احساس شکست در خود واقعی ما، با توان و استعداد محدود ما به وجود می‌آورند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه راه های مقابله با شکست کلیک کنید.

2-دادن فضا به خود و همدردی با خود

حالا که علایم را مشاهده کرده‌ایم، نوبت آن است که به این احساسات کمی زمان و فضا اختصاص دهیم. بگذاریم این احساسات در ما باقی بماند و سعی نکنیم آن‌ها را پس بزنیم یا نفی نماییم و آرزو نکنیم کاش دچارش نشده‌ بودیم. به احساسات‌ ناخوشایند خود فضای تنفس کوچکی دهیم. وجود آن‌ها، چه حسی را در بدن ما برمی‌انگیزانند؟ دقیقاً کجا هستند؟ چه نوع انرژی‌ای را به ما القا می‌کنند؟ باید حس بدمان را درک کنیم، یا بقولی، حس رنج‌مان را. اما مهم‌تر از همه این است که بدانیم داشتن چنین احساساتی کاملاً طبیعی است.

اگر دوستی از داشتن احساسات مشابه رنج می‌برد، چطور به او تسلای خاطر می‌دادیم؟ غیر از این است که او را در آغوش می‌گرفتیم، کلماتی از سر دلسوزی به او می‌گفتیم و از محبت خود بهره‌ مندش می‌کردیم؟ زمانی به این اختصاص دهیم که چنین کارهایی را برای خودمان هم انجام دهیم. ارزش ما این‌قدر پایین نیامده که در حد یک آغوش، کمی عشق و کلماتی از سرِ مهربانی نباشیم! شاید خیلی ابلهانه به نظر بیاید، اماباید به خود بگوییم که ما لیاقت این محبت و همدردی را داریم.

3-درک کردن زمان حال

حالا که به خودمان کمی تسلی داده‌ایم، بگذارید داستانی را که داریم برای خودمان تعریف می‌کنیم، کمی تغییر دهیم. قبلاً تمِ داستان این بود: ما در فلان کار خوب نیستیم، حالا هر کاری! و بنابراین از این‌که در آن فلان کار به قدر کافی خوب نیستیم، احساس بدی داریم. حالا داستان را این‌طور عوض می‌کنیم: به جای در فلان کار خوب نبوده‌ایم بگوییم در آن کار چطور بوده‌ایم. این «خود» که داریم از آن سخن می‌گوییم، ممکن است در کار x شکست خورده باشد، اما کارهای بسیاری هم بوده که در آن موفق بوده‌ایم. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه مهربان بودن با خود کلیک کنید.

این «خود»، تلاش کرده‌است و کارهای فراوانی انجام داده. شاید در آن کارها کمال لازم را نداشته، اما تلاش خود را برای انجام‌شان به بهترین نحو انجام داده‌است. این «خود» تلاش‌ش را کرده که بهترین باشد، ولو در نهایت آن‌چه که انجام داده، نقایصی داشته‌است. این «خود» اهمیت داده، عشق ورزیده، سعی کرده بهتر شود، تلاش کرده و بهترین‌ها را برای دیگران خواسته. حالا نه همیشه، ولی اغلب، تلاش‌ش این بوده. چنین «خود»ی، سزاوار آن است که چنان که هست شناخته شود و بخاطر تلاشی که برای بهترینی که می‌توانسته باشد از خود نشان داده‌، دوست داشته شود.

حالا به زمان حال بازگردیم. در همین لحظه، چگونه‌ایم؟ درباره‌ی خودمان و لحظه‌ای که اکنون می‌گذرانیم چه احساسی داریم و آیا می‌توانیم درباره‌اش حس سپاسگزاری و احساس ارزشمندی داشته‌باشیم؟ چه چیزی درباره‌ی ما، اکنون و لحظه‌ای که می‌گذرد، واقعاً شاخص است؟

4-احساس سرخوردگی |ادامه دادن کار با کنجکاوی

در نهایت، نوبت آن است که پیش برویم. اجازه دهیم امروز (و کلاً در زندگی) خارج از حول محور انتظاراتی که از خودمان داریم، عمل نماییم و با نگرشی پیش برویم که حس کنجکاوی آن را اتخاذ می‌کند. ما خبر نداریم چطور قرار است کاری خاص، روابط اجتماعی و یا عادات شخصی‌مان را انجام دهیم. اصلاً نمی‌توانیم که بدانیم. پس بگذارید لذت کشف‌ش را ببریم: امروز قرار است چطور باشد؟ چطور خواهد گذشت؟ بگذاریم حس کنجکاوی در ما باقی و زنده باشد، حسی که از ندانستنِ آن که چه پیش خواهد آمد، نشأت می‌گیرد. خیلی جالب خواهد بود که اتفاقات را تجربه کنیم، مثل یک ماجراجویی و تجربه‌ی نو.

بله، زمان‌هایی خواهد رسید که همه‌ی این‌ها را فراموش می‌کنیم، انتظارات سر می‌رسند و ما در زندگی طبق مو به موی آن‌ها شکست خواهیم خورد و دوباره احساس سرخوردگی و ناامیدی خواهیم نمود. این اتفاقات رخ خواهند داد و خودِ دوباره رخ دادن‌شان، جای اندکی ناامیدی و بروز علائم افسردگی خواهد داشت، چرا که باز از خود «انتظار داریم» که در کنجکاو بودن و زندگی در زمان حال، «کامل باشیم». باید به محض آن که متوجه وقوع دوباره‌ی این احساس شدیم، روند گفته‌شده را تکرار نماییم. اشکالی ندارد. به هرحال این روش این‌طور کار می‌کند: یعنی مدام تجدید می‌شود و هرگز به پایان نمی‌رسد.

اما وقتی چندبار تمام گام های این روند را کامل کردیم، یاد خواهیم گرفت که همه چیز را با کنجکاوی تازه‌ای بنگریم، با قدردانی از هر لحظه‌ای که می‌گذرانیم و همچنین با محبت و دید مهربانانه‌تری نسبت به شکست‌های مداومی که پیش می‌آید اما «خود»ی وجود دارد که بخاطر تلاش‌ش لایق محبت است. این «خود» ها شگفت‌ انگیز هستند و درک و شناخت‌شان، ارزش بارها تکرار این سفر و تجربه‌ی همیشه یکسان را دارد.
احساس سرخوردگی

5-مقابله با ناامیدی

در حالی که برخی از پارک‌ها، فروشگاه‌ها و مکان‌های عمومی ممکن است در شهرهای خاصی در سراسر جهان بسته باشند، در بیشتر کشورها، هیچ‌کس مانع شما از گرفتن هوای تازه نمی‌شود. زمانی را در حیاط خلوت یا بالکن خود بگذرانید، دریافت مقداری از هوای تازه می تواند برای بدن شما مفید باشد. اگر شما صاحب یک حیوان خانگی هستید، می توانید از وقت گذاشتن برای پیاده‌روی چند بار بیشتر از حد معمول در روز لذت ببرید.

از طرفی دیگر میتوانید در کنار گرفتن هوایی تازه از آفتاب هم لذت ببرید. در حالی که در خارج از منزل هستید، مطمئن باشید که با هوشیاری و دقت نفس بکشید. طبیعت یکی از بهترین مکان هایی است که می توانید در آن باشید. در حالی که نباید به ساحل محلی خود بروید، پس قدم زدن معمولی در کنار آب یا در جنگل می تواند یک فعالیت آرامش بخش باشد. به یاد داشته باشید که در این زمان فاصله اجتماعی را رعایت کنید. شما هرگز نمی دانید که چه کسی می تواند ناقل باشد.

6-احساس سرخوردگی |ورزش کردن

ورزش یکی از سالم ترین راه ها برای مقابله با سرخوردگی و ناامیدی میباشد. به جای اینکه تمام انرژی درون خود را حمل کنید، می توانید آن را از طریق حرکات فیزیکی خود آزاد کنید. در ناامیدترین و سرخورده ترین لحظات خود، برید و بدویید. حتی کسانی که از دویدن خوششان نمی آید، وقتی که پای سرخوردگی و ناامیدی شان در وسط باشد، در دویدن احساس آرامش را می یابند.

اگر می‌خواهید از حالت ناامیدی در بیایید و شاد شوید، می‌توانید کاردیوهای دیگری مانند رقص را هم نیز انجام دهید. شما میتوانید وزنه برداری را هم نیز امتحان کنید. هر بار که وزنه خود را بالا می برید می توانید صدایی از خود را در بیاورید. در همه این موارد، سلامت جسمانی خود را بهبود می‌بخشید و با ناامیدی و سرخوردگی به گونه‌ای برخورد می‌کنید که شما را  قوی تر می‌کند.

7-تغییر افکار خود

مثبت اندیشی و افکار مثبت به تنهایی سرخوردگی و ناامیدی شما را درمان نمی کند. ولی با این حال، مثبت اندیشی می تواند به شما کمک کند تا روند فکری خود را به یک مسیر جدید انتقال دهید. آیا تا به حال متوجه این موضوع شده اید که افکار منفی شما باعث موقعیت پیچیده یا دشوار در شما میشود؟ به نوعی این طور میتوان این جمله را تفسیر کرد: این افکار به چیزی بزرگ تبدیل می شود که نمی توانید آن را کنترل کنید. چقدر ناامید کننده! اکنون می توانید تمام مانتراهای مثبت دنیا را بخوانید. ولی این کار این به شما کمکی نمی کند. برای دریافت مشاوره تلفنی فردی کلیک کنید.

وقتی یک فکر منفی وارد ذهن شما می شود، به مدرک و شواهدی فکر کنید که با آن مقابله کند. برای مثال، ممکن است با خود فکر کنید: فراموش کردم از خواربار فروشی تخم مرغ بخرم، خیلی فراموشکار هستم. با این حال، اینکه به خودتان بگویید فردی فراموشکار هستید، راهی دائمی برای توصیف خودتان به خاطر مرتکب شدن یک اشتباه کوچک میباشد. در عوض، با خود فکر کنید: تخم مرغ را فراموش کردم به دلیل اینکه امروز بیش از حد معمول شلوغ بودم و به خاطر همین تخم مرغ را در لیست مواد غذایی قرار ندادم. فردا می توانم مقداری از آن را بخرم.

 

سخن آخر درمورد احساس سرخوردگی

در پایان باید این نکته را ذکر کرد، که همه ی انسان ها در مواقعی از زندگی خویش می توانند به دلایل گوناگونی احساس سرخوردگی و ناامیدی را تجربه کنند، به همین دلیل در بسیاری از موارد افراد می بایست در رویارویی با مواقع لزوم، بتوانند خود را از این احساس رهایی داده و به این ترتیب است که می توانند زندگی سرشار از امید و امیدواری را تجربه کنند.

توصیه می شود در موارد لزوم افرادی که بسیار دچار این احساس شده اند، با در نظر گرفتن این نکته که خود قادر به رفع این احساس نیستند، با مراجعه به روانشناسان و مشاوران، بتوانند در رویارویی و مقابله با این احساسات خویش، از کمک ایشان بهره ببرند. برای دریافت خدمات مشاوره روانشناسی کلیک کنید.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*