آموزش کار گروهی به بچه ها چگونه ممکن است؟ کار تیمی می تواند سرگرم کننده باشد. کودک با مهارت های کار گروهی تقویت شده با دنیایی پر از فرصت ها و تجربیات ارزشمند روبرو می شود. شما نیازی به استفاده و تاکید بر کلمه کار تیمی ندارید تا هر روز درس های حیاتی موفقیت در زندگی را از طریق اموزش کار گروهی به اشتراک بگذارید. کافی است که آموزش ها را در غالب بازی و سرگرمی بگنجانید و منتظر نتیجه بمانید. همکاری کردن کودک چه در یک تیم ورزشی چه اجرای یک بازی کلاسی برای او تجربه یک کار گروهی است و بخش بزرگی از یادگیری های زندگی دوران اولیه زندگی محسوب می شود. برای دریافت مشاوره کودک کلیک کنید.
کنار آمدن و تعامل با دیگران، سنگ بنای بسیاری از چیزها در زندگی است. کودکان از سنین کودکی باید یاد بگیرند که چگونه ببخشند و بگیرند، به اشتراک بگذارند، نوبت بگیرند و نوبت رعایت بکنند، با نقاط قوت خود مذاکره کنند و دیگران را جذب کنند تا شکاف های موجود را پر کنند. برای دریافت اطلاعات بیشتر از روانشناسی کودک کلیک کنید.
یادگیری کار گروهی یک مهارت اجتماعی اصلی است. یک مهارت حیاتی برای همه صرف نظر از سن باید اموخته شود. هر کاری که یک کودک در نهایت به عنوان یک شغل قرار است انجام بدهد، باید بتواند با افراد دیگر کار کند. آن ها همچنین نیاز به ایجاد روابط سازنده دارند، چه با اعضای خانواده، دوستان، همسایگان، همکاران یا مشتریان. همه این روابط تحت لوای آموزش کار گروهی امکان پذیر می شود. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه عوامل موفقیت در کار گروهی کلیک کنید.
یادگیری کارها و متعلق دانستن خود به عنوان بخشی از یک تیم به فرزند شما کمک میکند تا بسیاری از مهارتهای اجتماعی مانند صبر، همدلی، ارتباط، احترام به دیگران، سازش و تحمل را تقویت کند. همچنین به آنها کمک میکند اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را نیز افزایش دهند. سالهای دبستان مملو از فرصتهایی است که آنها این مهارتها را توسعه دهند و کودکانی که از سنین پایین با کار گروهی کنار میآیند، الگوهای مثبتی برای سایر بچهها نیز خواهند بود.
تحقیقات اخیر مؤسسه انسانشناسی تکاملی ماکس پلانک آلمان و دانشگاه دوک نشان میدهد که کودکان سهساله ارزش کار گروهی را درک میکنند اما این بدان معنا نیست که این درک همیشه به طور طبیعی اتفاق میافتد. چرا که کودکان ذاتاً دارای خودخواهی هستند. آن ها با انگیزه ای به دنیا می آیند که نیازهای اولیه خود را برای غذا و آسایش برآورده کنند و تنها از طریق آموزش هایی که در دوران کودکی می آموزند که اقدام به دور شدن از این دیدگاه می کنند.
این بدان معناست که در ابتدا وجود مشکل برای کودکان در کار گروهی کاملاً طبیعی است. تماشا کنید که یک کودک نوپا وقتی اسباببازی را از دست همبازیاش میرباید، یا اگر کسی روی صندلی مورد علاقهاش نشسته باشد چگونه رفتار و گریه می کند. آن ها مرکز دنیای خود هستند و نیازهای خود را در اولویت می بینند.
برای کودکان بسیار سخت است که نیازها و اولویت های خود را کنار بگذارند و اجازه بدهند نیازهای دیگران برآورده شود. اما با گذشت زمان، کودکان به جای ظاهر شدن در تقش یک گرگ تنها به عضویت در یک تیم عادت خواهند کرد. در سن سه تا پنج سالگی، بیشتر کودکان میتوانند برخی از بده بستان ها را انجام دهند، با دیگران به اشتراک بگذارند و نسبت به کودکان دیگر همدلی نشان دهند.
از آنجایی که مراحل یادگیری جوانب کار گروهی به طور طبیعی به وجود نمی آید، بسیاری از کودکان با آن مشکل دارند. خواه به این دلیل که خجالتی هستند، تمایل به رئیس بودن دارند یا زمانی که در تیم بازنده قرار می گیرند. خبر خوب این است که بزرگسالان کارهای زیادی برای آموزش به فرزندان می توانند انجام دهند تا بازیکنان بهتری در تیم ها باشند.
موضوع آموزش را در یک بازی سرگرم کننده بگنجانید. بازی ها به معنای واقعی کلمه رشد مغزی بهتری را برای کودک فراهم می کند. همانطور که برای خردسالان هر گونه ای دیگر از حیوانات نیز چنین است. در واقع، دانشمندان اکنون به مزایای صرف زمان آموزش در کلاس درس در مقابل صرف زمان یادگیری در زمین بازی بازنگری میکنند و در پی ارزیابی مجدد این مساله هستند که کدامیک بیشترین قابلیت را برای اموزش دارد. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه بازی درمانی کودکان کلیک کنید.
دیدگاه در حال ظهور یعنی اموزش در زمسن بازی به عنوان پیشتاز نتایج آشکارا موثرتر بوده است. در حالی که تحقیقات بیشتری هنوز در حال انجام است، شواهد اولیه نشان می دهد که این توانایی خود بچه ها برای به عهده گرفتن مسئولیت در زمین بازی است که مزایای یادگیری را افزایش می دهد.
برای مثال، هنگام بازی دنبال رهبر، بچهها باید به این موضوع بپردازند که چه کسی رهبر میشود، چه زمانی نوبت به هر کودکی برای آن نقش میرسد، چگونه اختلافات را حل کنند و قوانین رسمی بازی چیست. در بحبوحه تصمیمگیریهای مخصوص بازی، بچهها برای یادگیری مهارتهای کلی زندگی مبتنی بر تیم مانند خودتنظیمی عاطفی، مذاکره، مهارت های حل مسئله، سازش، و صبر به چالش کشیده میشوند.
کودک را با یک مربی خوب مشغول ورزش گروهی بکنید. راه دیگر برای آموزش کار گروهی در یک فعالیت جذاب و سرگرم کننده از طریق ورزش های تیمی است. ورزشهای تیمی مجموعهای باورنکردنی از درسهای مرتبط با مهارتهای ارتباطی از جمله یادگیری رقابت با بهترینها در مقابل هم تیمیها یا رقبای خود را ارائه میدهند. آنچه اینجا بسیار مهم است اینکه یک مربی خوب لازم دارید. یک رهبر که تعادل ظریف بین ایجاد و شکستن اعتماد به نفس و توانایی کودک در ایجاد پیوندهای اجتماعی با هم تیمی های خود را درک کند.
مربی که اشتیاق و اعتماد شخصی را القا کند. بر اتحاد تیم بر روی "ستاره های" فردی تأکید کرده و به جای کمال طلبی، بر پیشرفت تمرکز کند می تواند تأثیر مثبت پایداری بر هر بازیکن بگذارد که در طول زندگی هر کودک ثابت خواهد ماند. در اینجا توجه به تفاوت های موجود بین ورزشی که در آن یک هم تیمی، رقیب هم تیمی است در مقابل هم تیمی که بخشی از یک واحد رقابتی است و با تیم های دیگر رقابت می کند مهم است.
تیمها چیزی بیش از قویترین اعضای خود هستند. هر کسی نقشی دارد و تیم بدون حتی یک نفر از اعضای خود مجموعه کاملی نخواهد بود. شما به عنوان والدین و بزرگسالان می توانید به بچه ها کمک کنید تا نقاط قوت خود را پیدا کنند و آن ها را رشد دهند. تابآوری واقعی این است که بدانید در چه چیزی مهارت دارید و در آن قسمت به مسیر ادامه بدهید. برای مثال، اگر فرزند شما یک مهاجم مستعد نیست، ممکن است برای بازی در دروازه تیم خود مناسبتر باشد. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه کشف استعداد کودکان کلیک کنید.
کودکانی که خجالتی و محجوب هستند ممکن است عضویت در یک تیم برای آن ها مشکل باشد و شخصیتهای قویتری آن ها را به حاشیه برانند. معلمان و والدین می توانند با دادن وظیفه و مسئولیت به اعضای ساکتتر تیم کمک کنند. این مسئولیت دادن نشان می دهد که شما به کودک اعتقاد دارید و اعتماد به نفس او را تقویت می کنید.
همه بچهها از ورزشهای گروهی لذت نمیبرند یا در آن مهارت ندارند. به عنوان مثال، اگر کودکی درون گرا است و عاشق کتاب خواندن است چگونه می توانید کار گروهی را به او آموزش دهید؟ خبر خوب این است که راههای زیادی برای انتقال پیام وجود دارد؛ بدون الزام برای شرکت در ورزش تیمی! هر فعالیت مبتنی بر حضور یک تیم می تواند نقش مهمی در القای اعتماد به نفس و مهارت های اجتماعی یک کودک ایفا کند. خواه آن ها تمایل به ورزش داشته باشند یا نداشته باشند.
به عنوان مثال، پخت و پز را در نظر بگیرید. به جای اینکه با پیروی از یک دستور غذا از ابتدا تا انتها به کودک بیاموزید که به تنهایی کوکی بپزد، می توانید آن را به عنوان یک فعالیت خانوادگی یا گروهی سازماندهی کنید و به هر عضو یک نقش اختصاص دهید. ممکن است یک عضو مسئول مخلوط کردن مواد و دیگری مسئول فراهم کردن وسایل مورد نیاز باشد.
با دادن مسئولیت به هر کودک برای شرکت در فرآیند انجام کار می توانید به هر کودک کمک کنید تا اعتماد به نفس و مهارت های اجتماعی خود را در طول زمان افزایش دهد. بنابراین زمانی که چند نفر از دوستان کودک را دعوت میکنید تا با هم یک کاردستی سرگرمکننده درست کنند یا نوعی فعالیت که به کار تیم گروهی نیاز دارد کودک بسیار خوب عمل میکند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه افزایش اعتماد به نفس کلیک کنید.
یکی دیگر از فعالیتهای غیرورزشی عالی که میتواند آموزش کار گروهی را منتقل کند، تماشای یک فیلم یا خواندن کتاب در مورد موقعیتهای تیمی است. فیلمها یا کتابهایی که درباره تیمهای ورزشی یا گروههای کر منتشر می شوند انتخابهای خوبی هستند؛ زیرا محتوای آن اغلب موقعیتهای مشترک تیمی مانند درگیری و حل و فصل مسایل، مذاکره و سازش، حمایت از پیوندهای ضعیفتر و همچنین قویتر در تیم، گرفتن نوبت در نقشهای رهبری و موارد دیگر را به نمایش میگذارند. برای دریافت مشاوره تلفنی فردی کلیک کنید.
سال های دبستان زمان بسیار خوبی برای پرورش روحیه کار گروهی است که فرزند شما در طول زندگی خود از آن بهره می برد و بسیاری از فعالیت ها در داخل و خارج از کلاس درس برای کمک به بچه ها طراحی شده است تا به فعالیت تیمی عادت کنند. این فعالیت ها شامل کارهایی می شود از قبیل:
اگر والد هستید، میتوانید فرصتهایی را برای گفتگوی خانوادگی جالب درمورد موضوعات مختلف روزانه و تجربیات احتمالی هریک از اعضای خانواده ترتیب بدهید. فضایی شکل بدهید که هر یک از اعضای خانواده بتوانند از چیزهایی که آموختهاند و نحوه برنامهریزی برای اعمال این درس های آموخته شده در زندگی فردی صحبت کنند و آن ها را به اشتراک بگذارند. وقتی فضای روزانه یادگیری مبتنی بر تیم را تسهیل میکنید، بچهها درسهای زیادی را در مورد نحوه رفتار در موقعیتهای مبتنی بر تیم می آموزند.
بیشتر آن ها بدون اینکه متوجه شوند در حال یادگیری هستند! بچه ها بعدها که در زندگی به تجربیات قبلی نگاه کنند، متوجه میشوند که پخت شیرینیهای روز تعطیل، تماشای شبانه فیلم بصورت خانوادگی، عضویت در لیگ ورزشی مدرسه راهنمایی یا آن بازیهای اولیه با صندلیها واقعاً چقدر برای اعتماد بهنفس اجتماعی و مهارتهای رهبری آن ها مهم بوده است. برای دریافت خدمات مشاوره روانشناسی کلیک کنید.
دیدگاه ها
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*