روانشناسی شناخت افراد چیست؟ انسان ها نمی توانند به معنای واقعی کلمه، برای شناخت افراد، ذهن آن ها را بخوانند. اما می توانند مدل های ذهنی ایجاد کنند تا به طور مؤثر افکار و احساسات مردم را شهود کنند. از طریق شهود به شناخت نسبی از افراد دست می یابند. این به عنوان دقت همدلانه شناخته میشود و شامل«خواندن» نشانههایی است که توسط کلمات، احساسات و زبان بدن شخص دیگر ارسال میشود. اکثر مردم تا حدودی قادر به شناخت(خواندن ذهن) دیگران هستند.
اغلب، شناخت ذهن و انگیزه های خود فرد به اندازه کافی چالش برانگیز است، چه رسد به شناخت ذهن غریبه ها و خانواده، دوستان یا شرکای زندگی. در روابط، بسیاری از مردم این اشتباه ذهنی مهم را مرتکب می شوند که توانایی شریک یا یکی از اعضای خانواده در خواندن افکار خود را دست بالا می گیرند. با این فرض که هر کسی که آن ها را خوب می شناسد باید بداند که چه فکر یا احساسی دارد، حتی اگر آن را با صدای بلند نگفته باشد. در داستان های علمی تخیلی، شناخت افراد به واسطه قدرت ذهن خوانی به طور معمول برای اهداف پلید استفاده می شود.
در دنیای واقعی، داشتن درک روشن از آنچه دیگران فکر و احساس می کنند به فرد کمک می کند تا از تعارض و ارتباط نادرست جلوگیری شود و در مسیر تقویت روابط اجتماعی قرار بگیرد. هنگام تلاش برای شناخت کسی یا به طور دقیق تر، تشخیص حال و هوای او، زبان بدن، لحن و انتخاب کلمات معمولا بهترین گزینه برای شروع است.
یکی دیگر از عناصر حیاتی برای شناخت درست افراد، توانایی همدلی کردن با آن ها است. همدلی توانایی قرار دادن خود به جای دیگران است که میتواند بینشهای کلیدی را در مورد دیدگاه آن ها فراهم کند و درک افکار، احساسات و اعمال آن ها را بسیار آسان تر کند.
تحقیقات نشان میدهد که تشخیص افراد از احساسات دیگران و قابل اعتماد بودن بیش از هر چیز در واکنشهای بدن نسبت به آنها حداقل به همان شدتی که در ارزیابی ذهنی از گفتار آن ها نمایان میشود، پدیدار می شود. به این معنی که اعتماد به قلب و غریزه، با توجه به واکنش های بدن نسبت به شخص دیگر، می تواند به افراد کمک کند تا در مورد دیگران قضاوت دقیق تری داشته باشند.
بطور مثال از بودن در یک جمع احساس غیرقابل توضیحی به شما ندا می دهد که فرد خاصی در آن جمع، فرد بهتر یا نامناسبی برای برقراری رابطه است. اعتماد به ندای قلبی و واکنش های درونی احساس شما بخشی از فرایند شناخت افراد را شکل می دهد.
وقتی سعی می کنید افراد دیگر را بشناسید، بیش از هر چیزی تمایل دارید به چهره آن ها نگاه کنید. تحقیقات نشان میدهد در حالی که چهره افراد شاد با ابروها و دهانهای رو به بالا شکل V به خود میگیرد، چهرههای افراد دارای عصبانیت بیشتر شبیه یک X است و ابروها و دهان آن ها به سمت پایین کشیده می شود. آگاهی از این حالت در خود و دیگران می تواند ارتباط و درک را با هدف شناخت افراد را بهبود بخشد.
چنانچه ذکر آن رفت برخی اختلالات برای شناخت افراد، فرد مبتلا را دچار سختی می کند و کلیت برقراری رابطه را با دشواری روبرو می کند. از جمله چندین اختلال روانپزشکی و رفتاری، مانند اوتیسم و ADHD که خواندن افکار و احساسات دیگران را به یک چالش تبدیل می کند. اگرچه افراد مبتلا به اوتیسم و ADHD به طور معمول فاقد همدلی نیستند، اما بطور معمول در درک نکات ظریف باید تلاش بیشتری صرف کنند، یا ممکن است بدون صرف زمان برای ارزیابی کلمات یا لحن دیگران، به طور تکانشی پاسخ دهند.
این مشکلات احتمالاً ریشه در مناطق مختلف مغزی دارند. برخی تحقیقات به فعالیت غیر معمول در قشر سینگولیت قدامی، ناحیه ای از مغز که در احساسات، تصمیمات اخلاقی و ارزیابی اجتماعی نقش دارد، اشاره کرده اند. بنابراین عدم فعالیت کارمد این بخش از قشر مغز، شناخت افراد را با چالش بیشتری روبرو خواهد کرد. رفتاردرمانی می تواند به افراد مبتلا به اوتیسم، ADHD و سایر اختلالات رشدی کمک کند تا یاد بگیرند نشانه های اجتماعی رایج شناخت افراد را بهتر درک کنند که در صورت عدم توجه، خواندن افکار دیگران و پاسخ مناسب را دشوار می کند.
از سویی دیگر انسانها در طول تکامل خود، روشهایی را رشد دادهاند که احساسات و انگیزههای خود را مبهم نگه میدارند و با تمرین و نیت خوانی، میتوانند با موفقیت، دیگران را از مسیر شناخت درست، گمراه کنند. برای مثال، کسانی که غم و اندوه یا افسردگی را تجربه می کنند، برخی اوقات تلاش می کنند تا این احساسات را سرکوب کنند یا به طریقی آن را پنهان کنند تا احساس کنند که گویی بار دیگران را سبک می کنند یا از توصیه ها و رهنمودهای درمانی دیگران اجتناب کنند. مهارت افراد در پنهان کردن احساسات خود می تواند شناخت افراد را سخت کرده و با چالش روبرو کند.
در کنار شرایطی مانند اوتیسم، تحقیقات دیگری نیز در مورد دقت همدلانه بر افراد مضطرب اجتماعی متمرکز شده است که می توانند با خواندن احساسات دیگران و تلاش برای شناخت آن ها به چالش بیفتند. زیرا تعاملات اجتماعی را غیرقابل پیش بینی یا گیج کننده می دانند.
اما مطالعات همچنین نشان دادهاند که به نظر میرسد دو نوع از افراد مضطرب اجتماعی وجود دارد. برخی با تلاش برای شناخت دیگران دست و پنجه نرم میکنند، از طرفی دیگر، تعداد کمتری از آن ها به خودی خود، واقعاً در ذهنخوانی برتری دارند و بدون تلاش زیاد به شناخت از افراد دست می یابند. تا جایی که منجر به افزایش آگاهی از دیگران و افزایش حساسیت میشود. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه چگونه ذهن خوانی کنیم کلیک کنید.
مدتها اعتقاد بر این بود که زبان بدن افراد، دست آنها را رو می کند. این که مردم با زبان بدن «حرفهایی» می زنند که میتواند دیگران را متوجه نیت واقعی آن ها کند باوری است که هنوز هم قابل پذیرش است. تحقیقات نیز نشان میدهد وقتی آگاهانه روی چنین سرنخهایی تمرکز می شود، شناخت دیگران میتواند کارآمدتر باشد.
به عنوان مثال، ویژگیهای صورت مانند چشمها و دهان ممکن است اطلاعات زیادی را ارائه ده
دیدگاه ها
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*