راهکارهایی که احساس رضایت از زندگی را در شما افزایش می دهد
رضایت از زندگی چگونه حاصل می شود؟ فرصت هایی که در زندگی هر فرد وجود دارد با نتایجی که او به دست می آورد متفاوت است. هنگامی که در آرزوی چیزی هستیم و رویای آن را در سر می پرورانیم، به محض رسیدن به آن به شدت شادمان می شویم. اما دیری نمی گذرد که شادی جای خود را به نارضایتی می دهد. در ادامه با دلایل نداشتن رضایت از زندگی و راهکارهای دست یابی به حس لذت از زندگی آشنا می شویم. پیشنهاد می کنیم مقاله
خسته شدن از زندگی را نیز مطالعه کنید.
.gif)
کیفیت زندگی
کیفیت زندگی نوعی از آگاهی است و آن را می توان به این شکل تعریف کرد: آگاهی و درک فرد از جایگاه و نقش خودش در زندگی، در محیط اجتماعی و فرهنگی خودش و همچنین در ارتباط با اهداف و یا انتظارات مربوط به خودش. کیفیت زندگی می تواند تحت تاثیر عوامل متنوعی قرار بگیرد. سلامت روانی و جسمی، اعتقادات و ارزش های شخصی و غیر شخصی، میزان استقلال فرد،
امید به زندگی و...، از جمله این عوامل هستند.
کیفیت زندگی به دو صورت دورنی و بیرونی بروز می کند. جنبه بیرونی کیفیت زندگی شیوه رفتار های قابل مشاهده او در جنبه هایی گوناگون از زندگی است و با مشاهده آن تا حدی می توان او را شناخت. ولی جنبه دیگر کیفیت زندگی، تصور ذهنی و دورنی خود فرد از زندگی است. این جنبه درونی از کیفیت زندگی، رضایت از زندگی شخص را می سازد که ابعاد گوناگونی از زندگی را شامل می شود و دارای پایداری نسبی است.
اینفوگرافیک راهکارهایی که احساس رضایت از زندگی را در شما افزایش می دهد

رضایت از زندگی
رضایت از زندگی از نظر لغوی به معنی چگونگی زندگی بوده و در اصطلاح مفهومی چند وجهی و نسبی است.
رضایت از زندگی چیست؟
یکی از شاخص های بهداشت روانی، میزان رضایت از زندگی است. رضایت از زندگی را می توان احساس خرسندی کلی فرد از زندگی دانست ولی تعریف تخصصی تر آن به این صورت است که این اصطلاح، نشان دهنده میزان تفاوت بین وضعیت فعلی او تا ایده آل های شخصی او است. در حقیقت احساس رضایت از زندگی، فاصله میان واقعیت زندگی هر کس یا ایده آل های اوست. برای کسب اطلاعات بیشتر درمورد
بهداشت روان کلیک کنید.
رضایت از زندگی یک مفهوم درونی است. هر چه میزان رضایت از زندگی در افراد بالا تر باشد، درک احساس خوشبختی نیز بالاتر می رود. رضایت از زندگی می تواند در هر فردی متفاوت باشد. از آنجا که ویژگی ها و ایده آل های ذهنی، در هر فردی تفاوت دارد، اهداف و خواسته های هر فرد نیز متفاوت خواهد بود. در نتیجه به طور کلی میزان رضایت از زندگی در هر فردی متغیر خواهد بود.
هر شخصی در زندگی خصوصی خود، زمانی رضایت از زندگی را حس خواهد نمود که بتواند احساس درونی مثبت و پایداری را در جنبه های مختلف زندگی خود تجربه کند. این تجربه در جنبه های مختلف زندگی هر شخصی باید باشد.
اهمیت رضایت از زندگی
یکی از نیاز های اساسی زندگی، حس خوشبختی و رضایت است که نمی توان به هیچ عنوان آن را انکار کرد. کیفیت زندگی، احساس رضایتمندی و خشنودی از آن است که به سلامت ذهنی و کیفیت آگاهی یعنی میزان مثبت بودن تجربه درونی انسان ها اشاره مستقیم می کند. عواطف و هیجانات مثبت شامل احساس امنیت، آرامش، امید، خوش بینی، احساس غرور و افتخار نسبت به دستاورد ها، عشق و رهایی است. برای دریافت اطلاعات بیشتر در حوزه
راهکارهایی برای رسیدن به ارامش کلیک کنید.
تجربه شادمانی و رضایت از زندگی، هدف برتر در زندگی بشر به شمار می رود. لذا افراد در طول زندگی خود در تلاش برای دستیابی به آن هستند. رسیدن به رضایت از زندگی، انسان را تبدیل به یک موجود شاد و خوشبخت خواهد کرد و البته جالب است که این رابطه به صورت برعکس نیز صدق می کند. مفهوم رضایت از زندگی، هرچند که به مفاهیم دیگری نظیر خوش بینی و شادکامی نزدیک است، اما تعریف خاص خود را نیز دارد. در حقیقت، رضایت از زندگی به معنی احساس فرد در مورد عملکرد و شرایط زندگی خود و یا به عبارت دیگر ارزیابی سلامت و بهزیستی شخصی است. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه
خوش بینی کلیک کنید.
ابعاد رضایت از زندگی
برای آن که بتوان به ارزیابی درستی نسبت به میزان رضایت از زندگی برسیم، آن را از 4 بعد بررسی می کنند. آن ابعاد عبارتند از:
- فرصت در زندگی
- ویژگی های درونی
- ویژگی های بیرونی
- نتایج حاصل در زندگی
منبع احساس رضایت از زندگی
باید در نظر داشت که رضایت از زندگی یک احساس درونی است که می تواند تحت تاثیر واقعیت های بیرونی باشد اما وابسته به آن نیست. به طوری که می توان در بدترین شرایط، همچنان از زندگی احساس رضایت داشت. ممکن است که این سوال در ذهن هر یک از ما شکل بگیرد که با این وجود، سرچشمه احساسات انسان کجاست و یا اینکه چه چیز هایی در شکل گیری احساسات ما نقش دارند؟ برای کسب اطلاعات بیشتر در حوزه
احساسات کلیک کنید.
پاسخ این است که احساس، ناشی از تفکر است و احساسات ما نتیجه مستقیم افکار ما هستند. در واقع بدون داشتن افکار خشمگینانه نمی توان احساس خشم کرد، بدون داشتن افکاری ناراحت نمی توان احساس افسردگی نمود، بدون داشتن افکاری همدلانه نمی توان احساس همدلی کرد و... بنابراین احساس رضایتمندی یا نارضایتی از زندگی ریشه در چگونگی تفکر ما دارد و برای رسیدن به رضایت از زندگی باید در تفکرات خودمان تجدید نظر کنیم نه اینکه فقط به تهیه و تامین امکاناتی فراوان و تنها مادی بیندیشیم. برای کسب اطلاعات بیشتر در حوزه
احساس خشم کلیک کنید.
روانشناسی انسان گرا
هدف علم روانشناسی در ابتدا تنها به درمان اختلالات روانی و روانکاوی معطف می شد. اما پس از وقوع دو جنگ جهانی و جنگ سرد در اروپا، مشخص شد که حتی با وجود برتری های مادی احساس خوشخبتی و رضایت پایدار نیست و حتی افراد ثروتمند و مشهوری بسیاری دست به خودکشی زدند. در ادامه با مکاتبی که مسیر روانشناسی را تغییر دادند، آشنا می شویم. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه
روانکاوی کلیک کنید.
زندگی و روانشناسی
جهت گیری تحقیقات روانشناسی در گذشته، پیرامون ویژگی های شخصیتی و ذهنی انسان بود و تنها به سمت عوامل منفی و بیماری ذهنی گرایش داشت. به طوری که دغدغه های عمده علم روانشناسی شامل مواردی چون درد، عصبانیت، خشونت، بیماری های ذهنی روانی، خودکشی، ترس، نگرانی، افسردگی و مواردی از این دست بوده است. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه
علائم افسردگی کلیک کنید.
از اواسط قرن 20، غفلت روانشناسی از اهداف و رسالت های دیگر خود، مورد مخالفت روانشناسانی بزرگ به ویژه انسان گرا ها قرار گرفته بود. در پی این موضوع رویکرد های جدیدی به روانشناسی اضافه شد تا بیشتر از آنکه بر اختلال و ضعف افراد تمرکز کند، بر نقاط قوت و سلامت آنان تاکید داشته باشد. سردمدار این رویکرد ها و مکاتب جدید، روانشناسی مثبت گرا بود.
روانشناسی مثبت گرا در اواخر دهه 1990 توسط مارتین سلیگمن برپا شد و تمرکز آن بیشتر بر قدرت ها و توانایی های فرد است تا جستجو در ضعف ها و نقص های او. سلیگمن، روان شناسی سنت شکن است که بعد از طرح نظریه معروف خود به نام «درماندگی آموخته شده»، جنبش روان شناسی مثبت گرا را پایه ریزی کرد و طرح این نظریه از سوی او مورد استقبال جامعه روانشناسی در سراسر جهان قرار گرفته است.
روانشناسی مثبت گرا
یکی از مفاهیمی که در روانشناسی مثبت گرا بسیار مهم است، رضایت از زندگی است. در حقیقت روانشناسی مثبت گرا دیدی رو به جلو دارد و می خواهد فرد را به آینده و رضایتی که باید برساند. به همین دلیل این گرایش تنها در حد نظری ارائه نگردیده است بلکه، دارای بخش های عملی و راهکار هایی مناسب است.
به بررسی علمی این نکته که چه چیزی زندگی را ارزشمند می سازد، روانشناسی مثبت گرا می گویند. در حقیقت، این رویکرد را می توان اینگونه توصیف کرد که: روانشناسی مثبت گرا همان رویکرد علمی برای مطالعه افکار، عواطف و رفتار انسان با تمرکز روی نقاط قوت به جای نقاط ضعف، ایجاد زندگی خوب به جای تعمیر زندگی بد و رساندن زندگی افراد متوسط به زندگی عالی به جای تمرکز صرف روی زندگی کسانی که پیوسته در تلاشند به حد عادی برسند، است. برای دریافت اطلاعات بیشتر در ز
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده
اند*