تاثیر کتاب بر مغز | ویژگی های یک کتاب خوب چیست؟
تاثیر کتاب بر مغز به مانند تاثیر داروی شفابخشی است که تمام آلام و دردها را درمان میکند. شاید این گفته شعارگونه به نظر آید. اما زمانی که مطالعه تبدیل به یک عادت شود، میتوان معنای این عبارت را بهتر درک کرد. جادوی کتاب منحصربه فرد است و با تاثیرات ذهنی تصویر و فیلم و موسیقی تفاوت دارد. در واقع کتاب، دنیایی را ترسیم میکند که مختص خواننده آن است. یک کتاب ممکن است میلیونها خواننده داشته باشد، اما تصویر ذهنی هیچ یک مشابه دیگری نباشد. به همین دلیل تاثیر کتاب بر مغز بسیار شگفت انگیز است. ادعای درمانگری کتاب، داعیه پوچی نیست. تجربه ثابت کرده است که کتابهای خوب مانند
روان درمانی قهار هستند و توانستهاند عمیقترین زخمهای روحی را التیام ببخشند.
.gif)
تاثیر کتاب بر مغز | کتاب خوب چه ویژگیهایی دارد ؟
کتاب مجموعه تراوشات ذهنی نویسندهای است که ماهها و سالها پژوهش نموده و به مرحلهای از دانش و اطلاعات رسیده است که بتواند برای دیگران بنویسد. اما در دنیای رنگارنگ کتاب، کم نیستند کتابهایی که با خواندن آنها، جز
اتلاف وقت و سردرگمی چیزی عاید خواننده نمیشود. کتاب غذای ذهن است. همانگونه که خوردن هر خوراکی برای بدن مناسب نیست، خواندن بعضی از کتابها برای ذهن ممکن است زیانآور باشد. بنابراین بهتر است در ابتدای امر بدانیم که باید چه کتابی بخوانیم.
اینفوگرافیک تاثیر کتاب بر مغز

1-افزایش دانش و علم
این ویژگی فقط مختص کتابهای آموزشی و علمی نیست. حتی یک رمان و داستان کوتاه نیز میتواند دارای این ویژگی باشد. کتاب خوب باید چیزی برای ارائه داشته باشد که به علم و تجربیات خواننده افزوده شود. خواندن کتاب مانند نگاه کردن از درون لنز دوربین نویسنده به جهان خلق شدهی اوست.با خواندن کتاب میتوان دنیای درون آن را با دستان نویسنده لمس کرد و در جاده های ذهن او قدم زد. به هر اندازه که نویسنده بتواند تجربیات واقعی و یا تخیلات ذهنی خود را به خوبی منتقل کند، به همان اندازه بر ارزش معنوی کتاب افزوده میشود. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه
کتاب خودشناسی کلیک کنید.
2-واداشتن مغز به چالش، با کتاب خوب
کتاب خوب، کتابی است که باعث
تقویت حافظه و ذهن را پرسشگر و کنجکاو میکند. لزوما نباید تمام مطالب کتاب در راستای خط فکری خواننده باشد. ممکن است در بعضی از مواقع، مفاهیم ارائه شده در کتاب کاملا مخالف ذهنیات تعداد کثیری از خوانندگان باشد. این اتفاق لاجرم پیش خواهد آمد. زیرا تنوع عقاید و سلیقهها بیپایان است. اما همین که کتاب ذهن را به چالش کشیده و گریزی به اصول فکری خواننده بزند و او را وادار کند که مروری بر ذهنیات خود داشته باشد، یعنی رسالت خوب بودن خود را انجام داده است.
3-رشد احساسات و بلوغ عاطفی با کتاب خوب
با خواندن کتابهای انگیزشی و رمانهای مهیج و احساس محوری که به درستی نوشته و پرداخته شدهاند، پدیدهای به نام همذات پنداری اتفاق میافتد. کتاب خوب کتابی است که بتواند خواننده را با خود همراه کند و عواطف او را برانگیزد. این همگامی و همذاتی موجب میشود تا درک عمیقی از
احساسات و بحران عاطفی به دست آید.
4-یادگرفتن خواندن و نوشتن با کتاب خوب
تفاوتی ندارد که
کتاب روانشناسی کودک باشد یا بزرگسال، تالیف باشد یا ترجمه، رمان باشد یا آموزشی، طنز باشد یا درام. کتاب برای هر گروه سنی و با هر موضوعی باید جملات درست و خوانایی داشته باشد. نوشتار خوب باید دایره لغات خواننده را افزایش داده و جمله بندی مناسبی داشته باشد. زبان فارسی سرشار از کنایهها و آرایههای ادبی و ضربالمثل است. به کارگیری هر یک از این نکات ادبی و رعایت اصول نگارشی، میتواند در پاسداشت اصالت زبان فارسی که میراثی گرانبها است، مثمر ثمر باشد.
5-نحوه پردازش اطلاعات در مغز
قبل از اینکه به تاثیر کتاب بر مغز بپردازیم، لازم است کمی در مورد نحوه عملکرد مغز در پردازش دادهها و اطلاعات بیشتر بدانیم. مغز انسان مانند یک ابر رایانه دارای سیستم پیچیده و شگفتانگیزی است که به سادگی نمیتوان به رموز و کدهای جادویی آن پی برد. دانشمندان با تلاش و مطالعات بسیار سعی در رمزگشایی مغز دارند و با هر دستاورد جدید، انسان بیش از گذشته حیرتزده میشود. یکی از مهمترین مباحث، چگونگی تقسیمبندی و به خاطر سپردن و یادآوری اطلاعات است.
یکی از یافتههای قابل توجه در خصوص چگونگی ذخیره سازی اطلاعات در مغز این است، تمامی دادهها و جزئیات یک موضوع در یک قسمت واحد در مغز ذخیره نمیشود. بلکه هر قسمت از مغز وظیفه ذخیرهسازی جنبههای مختلفی از موضوع را دارد. جنبه حسی و یا وجه فنی و علمی یک موضوع، هر دو در یک بخش قابل پردازش نیستند. از این رو باید مغز را یک کتابخانه بزرگ با مکانیسم فوق پیشرفتهای تصور کرد که هر دادهای را در بخش خاصی ذخیره میکند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه
اختلال حافظه کلیک کنید.
به همین ترتیب برای یادآوری و پردازش این اطلاعات نیز تمام سیستم عصبی و گیرندههای مغز در تمام قسمتها به کار میافتند تا کوچکترین جزئیات را یادآوری کنند. مانند ذخیره ویژگی های یک نقاشی که می تواند مفاهیمی همچون موضوع نقاشی، حسی که القاء میکند، رنگآمیزی آن، مهارت نقاش، جزئیات تصویر، تعداد کاراکترهای برجسته در نقاشی باشد. این مفاهیم هر یک در بخشهای جداگانه به صورت فایلهای طبقه بندی شده ذخیره میشود. زمانی که مغز بخواهد آن اثر نقاشی را به خاطرآورد، بخشهای مختلف مغز به یکباره فعال شده و دادهها را جمعآوری میکنند.
تاثیر کتاب بر مغز، نحوه افزایش عملکرد مغز
همانگونه که اشاره شد، مغز به هنگام مطالعه و یادآوری اطلاعات به یک فعالیت همه جانبه می پردازد. تمام قسمت های مغز به کار گرفته می شوند تا فرایند مطالعه و ذخیره سازی انجام شود. این روند موجب تقویت عملکرد مغز از جنبه های مختلف می شود. در ادامه به چند نمونه میپردازیم.
1-تاثیر کتاب بر مغز و افزایش هوش هیجانی
کتاب حاوی مطالب و موضوعاتی است که به گونهای خواننده را درگیر میکند. زمانی که خواننده با وقایع کتاب همراه میشود، موضوع را از زوایای مختلفی که نویسنده به آن پرداخته است، درک خواهد کرد. این تاثیر کتاب بر مغز موجب میشود تا درک عمیقی از عواطف و احساسات پیرامون پیدا کرده و بینش احساسی او تقویت شود. به این ترتیب با افزایش و تقویت
هوش هیجانی، فرد میتواند در بحرانهای عاطفی عملکرد بهتری داشته باشد.
2-تاثیر کتاب بر مغز و افزایش قدرت تمرکز و یادآوری جزئیات
در قسمت نحوه پردازش اطلاعات در مغز به این موضوع اشاره شد که مغز چگونه اطلاعات را در خود ذخیره می کند. کتاب با ارائه صدها اطلاعات جزئی و کلی در زمینههای مختلف، قدرت یادگیری و
مهارت تمرکز را در مغز افزایش میدهد.
3-افزایش قدرت ایدهپردازی
نویسندگان، ایدهپردازان قهاری هستندو
تفکر خلاق دارند. آنها میتوانند از پیشپا افتادهترین موضوعاتی که در نظر عموم جامعه کم اهمیت است، ایدههای نو و خلاقانه طرح کنند. با بررسی تاریخچه نگارش کتابهای ارزشمند دنیا، مشاهده میشود که آن کتابها از یک ایده و عبارت یک خطی خلق شدهاند. با خواندن کتاب، این تکنیک بی نظیر را میتوان از نویسندگان آموخت و در زندگی به کار برد.
4-افزایش قدرت تخیل و تصویر سازی ذهنی
مطالعه و تاثیر کتاب بر مغز دنیای جدیدی را پیشروی خوانندگان باز میکند. اما شگفت انگیزترین قسمت ماجرا آنجاست که تصاویر ذهنی خوانندگان متعدد از خواندن یک کتاب، به هیچ عنوان شبیه هم نیست. اگر از خوانندگان یک کتاب بخواهید که تصویر ذهنی خود را از یک صحنه از کتاب که با جزئیات فراوانی بیان شده، ترسیم کنند، مشخص خواهد شد که تصاویر ذهنی همه آنها با یکدیگر متفاوت هستند. کتاب تصویرسازی و تخیل را در مغز گسترش داده و قدرتمند میسازد.
5-افزایش حافظه کلامی و تقویت ارتباط دو نیمکره مغز
حافظه کلامی یا هوش کلامی، توانایی در شناخت و درک عمیق و چند وجهی از زبان است. با مطالعه کتاب هزاران واژه در مقابل چشمها که ابزار دیداری مغز هستند، قرار میگیرد. مغز هنگام مواجهه با این کلمات برای درک و شناخت آنها شروع به فعالیت میکند. طبق مطالعات انجام شده، دریافتهایم که نیمکره چپ مغز وظایف پردازش اعداد و مسائل علمی و ریاضی را بر عهده دارد و نیمکره راست در زمینه ادبیات و مسائل هنری فعالیت بیشتری میکند. کتاب در وهله اول یک رسانه نگارشی و ادبی به شمار میآید. زیرا باید خوانده شود. علاوه بر آن حاوی موضوعات متفاوتی است که نویسنده در باب آن موضوع نوشته است. بنابراین
نیمکره های مغز برای جذب اطلاعات واکنش نشان داده و فعال میشود.
6-ورزش مغز و افزایش جریان خون در مغز
سیستم بدن به گونه ای طراحی شده است که در بافت هر عضوی که در حال فعالیت بیشتری باشد، برای تامین انرژی آن عضو، خون رسانی واکسیژن رسانی به آن عضو بیشتر می شود. هنگام مطالعه، مانند اینکه مغز در حال ورزش است، جریان خون در مغز افزایش مییابد. این روند موجب تقویت عضلات مغزی شده و آن را تقویت می بخشد. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه
ورزش ذهن کلیک کنید.
7-تقویت عملکرد بخش اجرایی و شناختی مغز، مهارت خودکنترلی
زمانی که فرد کتابی را مطالعه می کند از تمام اسرار دنیای خلق شده در آن کتاب مطلع میشود. این موضوع باعث احساس قدرت و آگاهی خواننده میشود و فرصتی را برای او فراهم می کند تا بتواند نوع عملکردها و رفتارها و اثرات آنها را بیشتر درک کند. به این ترتیب مهارت اجرایی و شناختی مغز تقویت میشود. بخش شناختی و اجرایی مغز در جهت برنامه ریزی و
مهارت کنترل احساسات و رفتار و تحلیل موقعیتها تاثیرگذار است و مهارت درک عمیق از کنش و واکنشهای رفتاری را در او افزایش میدهد.
تاثیر کتاب بر مغز | حل مشکلات روحی و روانی با کتاب درمانی
علم روان شناسی، علمی در حال تکامل روزافزون است. متدهای درمانی جدید در مسیر به کارگیری تمامی تواناییها و قابلیتهای روانی افراد میباشد. مطالعات و آزمایشهای فراوان سعی در ابداع روشهای درمانی جدیدی دارند که بیشترین بهره وری و درمان غیر تهاجمی داشته باشد. یعنی اینکه سعی میشود با کمترین تنش در نظام زندگی شخصی و حرفهای افراد، بیشترین تاثیرات مثبت در زندگی آنها شکل بگیرد. کتاب درمانی یکی از این متدهای درمانی است که نتایج خوبی به همراه داشته است. با بیان فواید و تاثیرات کتاب بر مغز که در این مقاله به آن اشاره شد، کاملا واضح است که کتاب چگونه میتواند در درمان مشکلات حافظه، اختلالات مغزی و عملکرد بهتر و
آرامش ذهن موثر باشد.
در تکمیل مطالب ارائه شده در این مقاله در خصوص تاثیر کتاب بر مغز به معرفی چند کتاب مفید و کاربردی از لحاظ تاثیرگذاری مثبت بر مغز و مفاهیم ارزشمندشان می پردازیم.
1-برتری خفیف
نوشته : جف اولسون – ترجمه : لطیف احمد پور و میلاد حیدری
این کتاب نگاه جالبی به معنای موفقیت و انسان های موفق دارد. نویسنده در این کتاب سعی می کند این موضوع را خاطر نشان کند که موفقیت در پس تکرار کارهای کوچک و ساده ای است که موفقیت های کوچک را رقم می زنند. این کتاب فرق انسان های موفق با سایر افراد را در سماجت و پشتکار آن ها می داند. خواندن این کتاب برای کسانی که سابقه مطالعات روانشناسی ندارند، بسیار مفید و مغتنم است.
2-از خوب به عالی
نوشته: جیم کالینز- ترجمه : ناهید سپهر پور
کتاب، عادت همگانی درجا زدن در موقعیت های موفقیت آمیز را مورد انتقاد قرار می دهد. نویسنده مشکل بسیاری از انسان را رضایت مندی به کمترین سطح از موفقیت می داند. به نظر او انسان ها زمانی که به یک موقعیت موفق نسبی دست می یابند، دیگر تلاش نمی کنند و به همان میزان از تلاش و پیشرفت راضی می شوند. این مشکلی است که مانع بزرگی بر سر راه ترقی آن ها می شود. خواندن این کتاب
انگیزه بخش می تواند، ذهنیت افراد را نسبت به مفهوم موفقیت تغییر دهد.
3-تغییری کوچک، تحولی شگرف
نوشته : سو هادفیلد- ترجمه : احمد روستا، محمدرضا ابراهیمی
این کتاب با زبانی بسیار ساده و قابل فهم، به نکات کوچکی از زندگی اشاره دارد، که چندان مورد توجه قرار نمی گیرند. اما همین نکات کوچک می توانند تاثیرات شگرفی در زندگی و سعادت انسان ها داشته باشند. مطالعه این کتاب می تواند دریچه ای به سوی یک زندگی ساده، اما موفق را پیش روی انسان قرار دهد. تصور بسیاری از افراد این است که برای موفق بودن و
اصول موفقیت باید دست به کارهای خارق العاده زد. اما با خواندن این کتاب درمی یابیم که سعادت در دستان خود ماست. فقط کافی است کمی به داشته های خود توجه کنیم.
4-وسواس فکری، شناخت اختلال نگرانی وسواسی
نوشته: جاناتان گریسون – ترجمه : اصغر اندرودی
این کتاب به
وسواس فکری افرادی که در درون خود با نگرانی های فراوانی دست و پنجه نرم می کنند، پرداخته است. این کتاب با ارائه برنامه و راهکارهای عملی بسیار کاربردی است و صرفا به بیان توضیحات کلی اکتفا نکرده است. ویژگی خاص دیگر این کتاب این است که سعی در شخصی سازی کردن برنامه های ارائه شده دارد. مطالعه این کتاب بی شک می تواند تاثیرات مثبتی را در ذهن و روان افرادی که به وسواس فکری دچار هستند، داشته باشد.
سخن آخر
مرکز مشاوره حامی هنر زندگی در جهت ارتقاء سطح آگاهی جامعه، سعی در تولید محتوا در زمینه های روانشناسی و راهکارهای درمانی دارد. با مطالعه مقالات این مرکز می توانید به پاسخ بسیاری از سوالاتی که ذهن کنجکاو و یا آسیب دیده، شما را رنج می دهد برسید. مفتخریم که در جهت ارتقاء سلامت روان و آگاهی ذهنی جامعه گام کوچکی برداشته ایم. متخصصین مجرب این مرکز آماده پاسخگویی به تمامی سوالات شما در حیطه تخصصی خود هستند. با مراجعه حضوری به مرکز و یا مشاوره تلفنی می توانید از خدمات مشاوره ای و درمانی مرکز حامی هنر زندگی بهره مند شوید.
اگر شما هم در این زمینه مسئله ای دارید میتوانید موضوع را با روانشناسان ما در مرکز مشاوره حامی هنر زندگی در میان بگذارید. برای کسب اطلاعات بیشتر از
مشاوره روانشناسی کلیک کنید.
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده
اند*