
- نویسنده : دکتر فرزاد طباطبایی
بهترین کتاب های نیچه را بشناسید. افکار نیچه از رسالههای نظری درباره اشکال هنری دورههای کلاسیک تا بحثهای تهاجمی علیه اخلاق معاصر غربی و بیان دینی را در بر میگرفت. کتابهای او طیف متنوعی از افکار را ارائه میکردند که نه تنها ذهنی تند و تیز و روشنفکر بلکه ذهنی همه کاره نقاد را نشان می دادند. کتابهای نیچه در دوران او از موفقیتهای تجاری دور بودند اما همچنان مانند اکنون واکنشهای شدیدی را برانگیختند. از بهترین کتاب های او می توان به دو نمونه چنین گفت زرتشت و انسان زیادی انسانی اشاره کرد. برای آشنایی بیشتر با نیچه و افکار او از مشاوره تلفنی روانشناسی مشورت کنید.

فردریش ویلهلم نیچه
فریدریش نیچه فیلسوف آلمانی قرن نوزدهمی بود که اگرچه آثار او در طول زندگی خود به سختی خوانده می شده است اما به یک نیروی فکری مسلط در فرهنگ عامه امروزی تبدیل شد. شهرت نیچه که به دلیل عبارات خیره کننده و اغلب بحث برانگیز (مانند اعلام اینکه که خدا مرده است) شناخته شده و مرتباً از او نقل قول می شود جهانی به نظر می رسد با این حال او همیشه اینطور مشهور نبوده است. نیچه و آثار او پس از یک فروپاشی عصبی روانی در سال ۱۸۸۹ تحت مراقبت خواهر او، الیزابت فورستر-نیچه که یک یهودی ستیز متعصب بود قرار گرفتند. الیزابت آثار ناتمام نیچه را به یک دعوت تشنه به خون برای آلمان ناسیونالیست تبدیل کرد که در نهایت به طرح اولیه هیتلر و نژاد آریایی «برتر» او تبدیل شد. بنابراین برای مدت طولانی ایده های نیچه مترادف با ایده های نازیسم قلمداد می شد. خوشبختانه حقیقت دستکاری های الیزابت آشکار شد. همانطور که نامهها و آثار قبلی پیدا شد که مخالفت شدید نیچه با ملی گرایی و یهودستیزی را نشان میدادند. شخصیت او از آن زمان اصلاح شد و ایدههای طرح شده از جانب او بازنگری شد. اما حتی با برخورداری از محبوبیت دوباره، فلسفه نیچه معمولاً توسط افرادی از سراسر طیف سیاسی و فلسفی مورد سوء تفاهم، خوانش نادرست و سوء استفاده قرار می گیرد. در این رابطه مطالعه مقاله تاثیر کتاب بر مغز پیشنهاد می شود.بهترین کتاب های نیچه | دیدگاه نیچه
دیدگاه های نیچه دقیقاً چگونه بود؟ این سوال هنوز جای بحث دارد. نیچه در میان فیلسوفان غیرعادی جای می گیرد زیرا او واقعاً به مخاطب نمی گوید که چه فکر می کند. در عوض او با تعدادی از مفروضات همه گیر مردم در مورد جهان، به ویژه در مورد اخلاق و مذهب، به شکلی وحشیانه و گاه خنده دار مقابله می کند. او آنقدر دانش به مخاطب منتقل نمی کند که «به چه چیزی» فکر کند بلکه «چگونه» اندیشیدن را به او می آموزد. زیرا همانطور که در یکی از بسیار جملات قصار معروف می گوید هیچ واقعیتی وجود ندارد. فقط تفسیرهایی از واقعیت وجود دارد.
بهترین کتاب های نیچه
فهرست معرفی شده از کتاب های خواندنی نیچه شامل بهترین و ضروری ترین کتاب ها برای کسانی است که به دنبال درک بیشتر درباره نیچه و فلسفه جذاب او هستند. شامل ترکیبی از ادبیات اولیه و ثانویه می باشد زیرا اگرچه کلمات نیچه به تنهایی خواندنی فوقالعاده سرگرمکننده میسازد اما زمانی که توسط محققانی که کار و زندگی خود را به درک او اختصاص داده اند نوشته شود قویتر می شود. بنابراین علاوه بر کتاب های تالیف شده توسط خود نیچه، یک نمونه از کتاب هایی که درباره نیچه نوشته شده است نیز در ادامه آورده شده است. من دینامیت هستم، توسط Sue Prideaux نوشته شده است. بیوگرافی کاملی از نیچه که برنده بیوگرافی سال تایمز در سال ۲۰۱۹ شد. I Am Dynamite از Sue Prideaux پرترهای کاملا متقاعدکننده و اسطورهشکن از یکی از بدفهمترین فیلسوفان تاریخ است. پرایدو تمام وقایعی را که تفکر نیچه را شکل داده و همچنین هبوط دلخراش او به جنون را در این کتاب روشن می کند. این را می توان به عنوان یکی از بهترین کتاب های دنیا دانست.1-انسان زیادی انسانی
نیچه در کتاب بیش از حد انسانی «انسان، همه انسانها» که در سال ۱۸۷۸ منتشر شد، دیدگاه فلسفی جدیدی را اتخاذ میکند که منجر به جدایی قاطع او از ریچارد واگنر میشود. در حالی که آثار قبلی او بر رویکردهای متافیزیکی به معنای زندگی تأکید داشتند، نیچه اکنون جهت مخالف را در پیش گرفته و به پاسخهای طبیعیتر یا مبتنی بر علم میپردازد. او اکنون نگران عوامل بیولوژیکی و فیزیولوژیکی علت و معلولی بود که نشان میدهد اشیا چگونه به مردم ظاهر میشوند و چرا آنها به شیوهای که انجام میدهند فکر میکنند و رفتار میکنند. از نظر سبکی این شیوه نشان دهنده آغاز استفاده نیچه از قصیده است؛ استفاده ای که به دلیل ناتوانی او در تمرکز طولانی مدت بر روی یک ایده به دلیل سردردهای میگرنی به عنوان یک ضرورت آغاز شد اما سپس به خودی خود تبدیل به یک هنر شد. او همچنین در این کتاب موضع پرسپکتیویستی خود را معرفی می کند که هر توصیفی از جهان و پدیده های آن از دیدگاه ناظر یا مفسر شکل می گیرد.برای آشنایی با بهترین کتاب های روانشناسی کلیک کنید. دیدگاه فلسفی ضد دینی جدید نیچه برای ریچارد واگنر و همسرش کوزیما واگنر نفرت انگیز بود و این به دوستی آن ها برای همیشه پایان داد. در سال ۱۸۸۶ نیچه ویرایش دوم کتاب را منتشر کرد. در حالی که دو اثر به نامهای «آرزوها و عقاید گوناگون» و «سرگردان و سایهاش» را اضافه کرد هر دو اثر با موضوعاتی مشابه در چاپ اول سروکار دارند.2-درباره تبارشناسی اخلاق یکی از بهترین کتاب های نیچه
درباره تبارشناسی اخلاق که اندکی پس از فراسوی خیر و شر در سال ۱۸۸۷ منتشر شد مسلماً شاهکار نیچه است که در آن او ایده هایی را که فقط به صورت رمزآلود در آثار قبلی کشف شده بود گسترده و توضیح می دهد. افکار خود را در قالب مقاله سه جانبه قابل دسترس و بسیار خوانا بیان می کند. این نقطه اوج تفکر نیچه به عنوان نثر، کاوش در نیکی و شر، گناه، وجدان نامطلوب و همچنین آرمان های زاهدانه و هدف از زندگی است. برای هر کسی که به نیچه علاقه مند است «درباره تبارشناسی اخلاق» ارزش هضم و بازخوانی دوباره و دوباره را خواهد داشت. درباره تبارشناسی اخلاق احتمالاً یکی از منسجمترین آثار نیچه است که به نظام ارزشی غرب میپردازد و در واقع با آن به عنوان نظامی که آزادی انسان را تسخیر میکند، وجود او را تضعیف میکند و دانش را از طریق دین، اخلاق تضعیف میکند در حال مقابله کردن است. فلسفه فیلسوف آلمانی رد «اخلاق بردگی» را پیشنهاد میکند و از اوبرمنش حمایت میکند که بر همه این موانع برای رسیدن به آزادی و دانش غلبه خواهد کرد.3-تاریخچه رشد اخلاق از بهترین کتاب های نیچه
در این کتاب نیچه تاریخچه ای از رشد اخلاق برده و ارباب ارائه می دهد. او منشأ آن ها را در موقعیتهای اجتماعی تاریخ دنبال میکند و طبقات بالا و پایین سیستمهای اخلاقی را گسترش میدهند که نشاندهنده موقعیت، خلق و خوی و مهمتر از همه تواناییهای آن هاست. اخلاق استاد منعکس کننده جهت گیری کسانی است که بر زندگی خود مسلط هستند. در حالی که فقدان ابزاری برای اعمال خود بر محیط خود به همان میزان آزادانه و با همان توانی که اخلاق گرایان استاد، طبقات پایین را محدود می کنند تا دیدگاهی اخلاقی را تصور کنند که فعالیت های جامعه را ببیند. قدرتمند به عنوان بد و گناهکار شناخته می شود. نیچه در مرحله بعد، ایده بد وجدان در انسان ها را به یک استعداد ناشی از اخلاق برده داری نسبت به ظلم پیوند می دهد که در اینجا بر ضد خود است. انسان ها ذاتاً ظالم هستند و بنابراین با انتقام جویی این ارزش ها را به خدای خود منتقل می کنند. استعدادی که معمولاً باید با تمایلات طبیعی ما برای لذتها در تضاد باشد. نیچه قادر است این احساسات زاهدانه را در اهداف احتمالی مانند مسیحیت به همان اندازه که آن را در بسیاری از مشاغل به ظاهر بعید مانند جستجوی علمی حقیقت می بیند، ببیند.4-چنین گفت زرتشت
اگر درباره تبارشناسی اخلاق اوج اندیشه نیچه به عنوان نثر باشد رمان فلسفی او که در سال ۱۸۹۲ با نام چنین گفت زرتشت نوشته شد نقطه اوج اندیشه او به عنوان شعر خواهد بود. چنین گفت زرتشت که خود نیچه آن را کار بزرگ خود میدانست سبک عهد جدید را تقلید میکند و سفرهای ساختگی پیامبری به نام زرتشت را که از تنهایی در کوهستان فرود میآید را روایت میکند. برخی از دانشمندان گمان می کنند می توان تصادفی به دنیا گفت که خدا مرده است اما آن ها نباید نگران باشند بشریت می تواند جانشین الهی شود؛ فقط اگر تقوا و مهارت خویشتن داری را کنار گذاشته و شور، هرج و مرج و آزادی را در آغوش بگیرند. چنین گفت زرتشت کتابی متراکم، چالش برانگیز و عمیقاً ارزشمند است. چنین گفت زرتشت یکی از مشهورترین کتابهای فلسفی ۱۵۰ سال اخیر چنانچه گفته شد در سال ۱۸۹۲ منتشر شد. حتی ناآشناترین مردم با فلسفه این کتاب را در کتابخانه خود دارند یا حداقل زرتشت چنین گفت را سطحی تورق کرده اند. نیچه با اشاره به موضوع مرگ خدا و ظهور اوبرمنش، آن را عمیق ترین اثر فلسفی خود، نماینده ترین بازتاب تفکر و بینش شخصی توصیف می کند. نیچه در «چنین گفت زرتشت» پیامبر واقعی ایرانی یعنی زردشت را تخیل می کند و از او برای پرداختن به بحران نهیلیسم در اروپای معاصر استفاده میکند. برای آشنایی با کتاب های حال خوب کن کلیک کنید. زرتشت با پیشنهاد انسان ایده آل خود übermensch که عاری از ترس انسانی است مدام آرزوها یا عظمت هایی دارد و زندگی پر ماجراجویی خلاقانه ای را دنبال می کند و به بشریت جایگزینی برای طبیعت میانه رو و ریسک گریز از آن را می دهد.