خوشحال می شویم برای دیدن ویدیوهای مرتبط با کودکان بد سرپرست پیج اینستاگرام دکتر فرزاد طباطبایی را دنبال کنید.
کودکان بد سرپرست کودکانی هستند که والدینشان رفتار مناسبی با آنها ندارند و باعث به وجود آمدن انواع مشکلات و کمبودها در زندگی فرد میشوند و آسیبهای زیادی به این کودکان وارد میکنند که نه تنها خودشان، بلکه جامعه را نیز به خطر میاندازد. جامعه و اطرافیان مسئولیتهایی در قبال این افراد دارند که اگر آن را نادیده بگیرند نتایج جبران ناپذیری را به دنبال دارد. اصولا به دلیل آسیبی که این کودکان از جانب سرپرست خود متحمل شده اند دارای روحیه رنج کشیده و دردمندی هستند. بنابراین نحوه برخورد با این کودکان باید با شناخت و آگاهی بیشتر انجام شود. مشاوره کودک می تواند در این زمینه بسیار تاثیرگذار باشد. برای کسب اطلاعات در خصوص مشاوره کودک کلیک کنید.
کودکان بد سرپرست به کودکانی گفته میشود که به هردلیلی والدینشان نمیتواند از کودک مراقبت کنند و با یکی از رفتارهایشان به او آسیب میزنند و شرایطی را فراهم میکنند که زندگی فرزندشان را به خطر میاندازد. این کودکان هیچ حس حمایت و همدلی را از والدین خودشان دریافت نمیکنند. دلایلی که باعث میشود والدین نتوانند از فرزندشان نگهداری صحیح انجام دهند شامل فقر، بزهکاری، طلاق، اخــتلالات روانی والدین و دلایل بسیاری از این دست میباشد.
کودکان بد سرپرست هیچ وقت فرصتی برای نشان دادن استعداد و تواناییهای خودشان ندارند و عموما نادیده گرفته میشوند و یا والدین، آنها را سرکوب میکنند. در نتیجه اعتماد به نفس این کودکان تخریب میشود و آن را از دست میدهند که این امر خود زمینه بسیاری از آسیبهای دیگر را فراهم میکند. در واقع یکی از دلایل کمـبود اعتماد به نفس کودکان آسیب هایی است که از طرف سرپرست به کودک تحمیل می شود.
به دلیل واکنشهایی که این کودکان از خانواده خود میبینند و هیچوقت دلبـستگی در کودکان به شکلی ایمن به وجود نیامده است دچار اضطراب میشوند. این اضطراب در همه حالتها همراهشان است حتی در زمانی که هیچ دلیلی برای اضطراب داشتن وجود ندارد.
خشم یکی از آسیبهایی است که هیچوقت نمیشود آن را نادیده گرفت به این دلیل که بــهداشت روان فرد را تحت تاثیر قرار میدهد و باعث میشود واکنشهای جبران ناپذیری را نشان دهد که به ضرر خود و اطرافیانش باشد. این کودکان عموما خشم را از والدین خود میآموزند و تا بزرگسالی به همراه دارند.
تنهایی یکی دیگر از آسیبهایی است که این کودکان تجربه میکنند. عموما این افراد با دیگران هیچ ارتباطی برقرار نمیکنند و همیشه سعی میکنند که از اجتماع دور شوند.
در نتیجه تنهایی و سرکوب کردن احساسات و دریافت نکردن عاطفه، این اشخاص بیشتر از کودکان عادی دچار افسردگی میشوند. افـسردگی در کودکان میتواند تا بزرگسالی ادامه پیدا کند و زندگیشان را تحت تاثیر قرار دهد.
این افراد به راحتی نمیتوانند احـساسات خودشان را بروز دهند به این دلیل که هیچ وقت اینکار را نیاموختهاند و ممکن است هربار احساسات خود را نشان دادهاند پاسخ خوبی از والدینشان دریافت نکرده باشند.
هیچ وقت به هیچ مسئلهای احساسات خوبی ندارند و فکر میکنند همه چیز برعلیه آنهاست. قبول نمیکنند که ممکن است اتفاقات خوبی برای آنها بیوفتد و میتوانند موفق باشند. پیشنهاد می کنیم در ادامه این مطلب مقاله مـقابله با ناامیدی را مطالعه فرمایید.
این افراد به راحتی چیزی را قبول نمیکنند و به نوعی دچار اختلال نافــرمانی مقابله ای می شوند و دوست دارند که از قوانین وضع شده دوری کنند. به اصطلاح علاقه دارند که همیشه نافرمانی کنند و از مسئولیتی که دارند فرار کنند. با این رفتار میخواهند تا حدودی اتفاقاتی که برایشان رخ داده را تخلیه کنند.
به هر شخصی که در زندگیشان ورود پیدا کند و بتوانند به آنها نزدیک شوند به زودی وابسته میشوند و این اختلال شخصیت وابسته بسیار شدید و زیاد است. به طوری که در صورت دور شدن یا جدا شدن میتوانند به خودشان یا شخص مقابل آسیب بزنند.
این کودکان مشکلات و آسیبشان از مرز خانواده عبور میکند و اگر از این وضعیت دور نشوند و یا والدینشان اصلاح نشوند میتوانند در سطح جامعه تاثیراتشان را بگذارند. این کودکان عموما دچار اخـتلال شخصیت ضد اجتماعی می شوند و در جامعه به هنجار شکنی میپردازند که ناشی از محیطی است که دوران کودکیشان را در آن گذراندهاند. اشخاص بزهکار و کسانی که خلاف انجام میدهند عموما در کودکی بد سرپرست بودهاند که زمینه این نوع شخصیت را فراهم کرده و در نهایت آرامش و امنیت را از جامعه سلب میکنند.
این افراد به راحتی میتوانند انواع هنجارشکنیها را به افراد مستعد آموزش دهند و باعث گسترش بــزهکاری نوجوانان شوند. نسل بعدی این افراد هم دارای سرپرستی هستند که صلاحیت ندارند پس آنها هم کودکانی بد سرپرست به وجود میآورند که اگر در مقابل آنها جلوگیری نشود جامعه را تهدید میکنند.
همه کودکان مخصوصا در مدارس و محیطهای اجتماعی باید زیر نظر گرفته شوند. کودکانی که چنین شرایطی را دارند باید از تمام حالتهای آنها در بسیاری از زمانها باخبر بشوند تا از بروز آسیبهای دیگر خیلی زود جلوگیری کنند.
بهتر است آمـوزش به کودکان داده شود تا در صورت آزار و اذیت از سمت خانواده یا بروز مشکل با اورژانس اجتماعی تماس بگیرند. بهتر است از اطرافیان هم خواسته شود تا در صورت بروز همچین اتفاقاتی و مشاهده کودکان بد سرپرست به این اشخاص خبر دهند.
در صورتی که وضعیت خیلی خطرناک نشده است بهتر است یک متخصص آنها را قانع کند که در جلسات مشاوره حضور پیدا کنند تا این آسیب را کاهش دهند.
اگر نداشتن صلاحیت والدین اثبات شد و هیچ راهی وجود نداشت بهتر است که کودک از خانواده جدا شود و به بهزیستی تحویل داده شود. در اینجا نبودن والدین کمتر از بودنشان به کودک آسیب میرساند.
بعد از این که کودک از خانواده جدا شد باید تحت نظر یک متخصص روانشناسی کـودک قرار بگیرد تا آسیبهای وارد شده و آسیبهای ناشی از نبودن والدین کاهش پیدا کند.
مشاوران حامی هنر زندگی می توانند در این زمینه یاریگر شما باشند. برای کسب اطلاعات در خصوص مـشاوره روانشناسی کلیک کنید.
دیدگاه ها
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*