خوشحال می شویم برای دیدن ویدیوهای مرتبط با رفتار با بچه های سخت پیج اینستاگرام دکتر فرزاد طباطبایی را دنبال کنید.
کودکان سخت، به بچه های ناسازگار گفته می شود. رفتار با بچه های سخت یکی از مشکلات والدین است. وضعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده، مکانیسم مقابله، وسایل ارتباطی و ثبات عاطفی کلی بر رفتار و مهارتهای مقابلهای آینده کودک تأثیر میگذارد. به دنیا آمدن و بزرگ شدن در یک خانواده محروم از نظر اقتصادی-اجتماعی (سطح تحصیلات پایین، خانه های تک والدی، جمعیت شناسی) و داشتن حداقل یکی از والدین با مشکل رفتار ناسازگار پیش بینی کننده خوبی است که کودک رفتار ناسازگار از خود نشان دهد. برای تربیت کودکان سخت بهره مندی از مشاوره کودک الزامی است.
همانطور که والدین بر فرزندان خود تأثیر می گذارند، فرزندان نیز بر خانواده خود تأثیر می گذارند. میزان استرس بستگی به ماهیت وضعیت روانپزشکی یا رفتار ناسازگار دارد. مطالعه ای که بر روی 46 مادر کودکان دارای ناتوانی ذهنی انجام شده نشان داد که سطح استرس مادران کودکان دارای ناتوانی ذهنی بسیار بالاتر از آنهایی است که فرزندان آنها هیچ گونه اختلال یادگیری ندارند. سطح استرس با شدت ناتوانی ذهنی افزایش می یابد. مشخص شده است که اوتیسم در مقایسه با سایر تشخیصهای مبتلا به سندرم داون که کمترین تأثیر را دارند، استرس بیشتری را به مراقبین وارد میکند.
راههای زیادی وجود دارد که والدین میتوانند با استرسهای زندگی در خانه با کودکی با ناتوانی روانی مقابله کنند و یا رفتار ناسازگاری از خود نشان دهند. رفتار صحیح، تربیت و مراقبت از چنین کودکانی برای اطمینان از اینکه مشکل به حداقل می رسد، نه تشدید، ضروری است. در این رابطه مطالعه مقاله چطور با کودک بیش فعال خود زندگی کنم پیشنهاد می شود.
با این حال، بهتر شدن کودک نباید به قیمت و ضرر مراقب باشد. بنابراین، ضروری است که والدین یاد بگیرند که با فرزندخود به شیوه ای سازنده و مثبت برخورد کنند و در عین حال عزت نفس، شناخت و سیستم حمایت اجتماعی والدین را ایجاد کنند. این پشتیبانی، اگر از طریق دوستان ویا خانواده بزرگ در دسترس نباشد، از طریق خدمات اجتماعی متعدد در دسترس است.
برای کسب اطلاعات در زمینه تربیت کودک کلیک کنید.
رفتارهای ناسازگارانه که تربیت فرزند را با چالش مواجه می سازند، آنهایی هستند که شما را از سازگاری با شرایط جدید یا دشوار باز می دارند. آنها می توانند پس از یک تغییر عمده زندگی، بیماری یا رویداد آسیب زا شروع شوند. همچنین می تواند عادتی باشد که در سنین پایین به آن دست یافته اید.
می توانید رفتارهای ناسازگار را شناسایی کرده و آنها را با رفتارهای سازنده تر جایگزین کنید. در غیر این صورت می توانند منجر به مشکلات عاطفی، اجتماعی و سلامتی شوند. اگر همه چیز از کنترل خارج شود، درمان وجود دارد. یک درمانگر واجد شرایط می تواند به شما کمک کند راه های بهتری برای واکنش به چالش های زندگی پیدا کنید. بیایید برخی از انواع رفتارهای ناسازگارانه و علائمی را که باید به دنبال درمان آنها باشند را بررسی کنیم. رفتارهای ناسازگاری مانند اینها می تواند به یک الگوی خود ویرانگر تبدیل شود. برای کسب آگاهی بیشتر از مشاوره تلفنی فردی کلیک کنید.
اجتناب از تهدید یا رهایی از ناخوشایند اغلب بهترین حرکت است، به خصوص برای چیزهای موقتی که کنترلی بر آنها ندارید. وقتی به طور مداوم از چیزی که نباید اجتناب کنید، این رفتار ناسازگارانه است. فرض کنید اضطراب اجتماعی دارید، اما شغل شما مستلزم این است که به طور منظم با هم ترکیب کنید. اگر بعد از 5 دقیقه تظاهر به بیماری یا بیرون رفتن مخفیانه از در پشتی را به عادت تبدیل کنید، مشکل را حل نمی کنید. رفتارهای انطباقی به دنبال کمک برای اضطراب اجتماعی، امتحان مواجهه درمانی یا یافتن شغل مناسب تر است. سایر رفتارهای اجتنابی عبارتند از:
اگر زمان تنهایی را به فعالیت های اجتماعی ترجیح می دهید، مشکلی برای شما وجود ندارد. همچنین هیچ اشکالی ندارد که از یک مهمانی برای جلوگیری از برخورد با سابق خود، تعظیم کنید. زمانی که اجتناب راهبرد اصلی شماست، به طور موثری از تعامل اجتماعی کنار میروید. دانشجویی را در نظر بگیرید که از بازی های ویدیویی برای اجتناب از پیوستن به باشگاه ها یا ملاقات با افراد جدید استفاده می کند. بازی ها باعث حواس پرتی می شوند و به طور موقت اضطراب را تسکین می دهند. در دراز مدت، اجتناب هیچ کمکی به بهبود مهارت های مقابله ای نمی کند. دعوت ها دیگر نمی آیند، اضطراب ایجاد می شود و نتیجه انزوا است.
منفعل-پرخاشگری زمانی است که احساسات و افکار منفی را به طور غیرمستقیم بیان می کنید نه رودررو. شما یک چیز می گویید اما واقعاً منظور دیگری دارید. احساسات واقعی شما در اعمال شما تنیده شده است. به عنوان مثال، شریک زندگی شما احساس می کند که در خانه می ماند و رزرو شام شما را لغو می کند. هفته ها منتظرش بودید، بنابراین این شما را ناراحت می کند. به جای ابراز ناامیدی، لبخند می زنید و می گویید خوب است. بعداً درها را به هم می کوبید و از چیزهای نامرتبط شکایت می کنید. شما عصبانی هستید، اما به درک احساسات خود نزدیک نیستید. برخی از افراد با آسیب رساندن به خود با رویدادهای استرس زا مقابله می کنند، مانند:
این ممکن است باعث تسکین موقت شود، اما فقط مشکلات را تشدید می کند و به طور بالقوه می تواند به سلامت شما آسیب برساند.
خشم یک احساس عادی است. عصبانیتی که شما را به اقدام سازنده سوق می دهد مفید است. اگر اغلب عصبانی هستید یا طغیان های عصبانی دارید، مفید نیست. عصبانیت کودکان اگر کنترل نشوند مشکلات را حل نمی کند. دیگران را بیگانه می کند و توانایی شما را برای برقراری ارتباط موثر مختل می کند. کج خلقی کودک در این دسته قرار می گیرد. اکثر کودکان در نهایت می بینند که راه های بهتری برای رسیدن به نتیجه مطلوب وجود دارد.
چه الکل باشد، چه داروهای تجویز شده یا داروهای بدون نسخه، مصرف مواد می تواند نوعی رفتار اجتنابی باشد. زمانی که از آن برای کاهش اضطراب و کنترل استرس یا محو احساسات خود استفاده می کنید، مشکل ساز می شود. هر گونه فرار از واقعیت در بهترین حالت موقتی است. این رفتار می تواند منجر به اعتیاد عاطفی و جسمی شود و مجموعه جدیدی از مشکلات را ایجاد کند.
تفاوت بین رفتار ناسازگار و رفتار سالم اما عجیب را بدانید. رفتار اگر به کسی صدمه بزند یا به خطر بیاندازد، اموال را از بین ببرد، بدون رضایت به فضای شخصی تجاوز کند و یا به شدت مخرب باشد (مانند فریاد زدن در کلاس درس) ناسازگار است. اگر ظاهری عجیب و غریب اما بی ضرر باشد، ارزش انرژی تغییر مسیر را ندارد. سعی نکنید در رفتار تحریک آمیز یا بی ضرر دخالت کنید. بهتر است به کودک اجازه دهید رفتارهایی مانند:
فقط به این دلیل که رفتار برای شما بی معنی است، به این معنا نیست که برای کودک بی معنی است. این رفتار ممکن است به نحوی به آنها کمک کند که شما درک نکنید. شما نمی خواهید تصادفاً در یک مکانیسم مهم مقابله ای دخالت کنید، مگر اینکه دلیل بسیار خوبی داشته باشید.
کودکان معلول بزرگتر و یا بالغ تر ممکن است برای ترک یک رفتار ناسازگارانه فقط به حمایت عاطفی نیاز داشته باشند. صرف نظر از بلوغ کودک، صحبت کردن با او گام مهمی برای کمک به آنها برای تشخیص این موضوع است که شما به آنها کمک خواهید کرد تا بهتر با آن کنار بیایند.
کودک را کنار خود بگذارید و دلیل نگرانی خود را توضیح دهید. به آنها بگویید که آنها را در حال انجام یک رفتار ناسازگارانه می بینید، اینکه ناراحتی آنها را ناراحت می کند، و دوست دارید به آنها کمک کنید راهی برای مقابله بهتر پیدا کنند. به احتمال زیاد، کودک از رفتار ناسازگارانه لذت نمی برد. به عنوان مثال، پسری که بازوهای خود را می خراشد، احتمالاً از درد و آسیب ناشی از آن خوشش نمی آید. او این کار را انجام می دهد زیرا نمی داند چگونه دیگر با آن کنار بیاید. اگر به او کمک کنید تا گزینه های جایگزین را پیدا کند، ممکن است راحت شود. در این رابطه مطالعه مقاله خودزنی در نوجوانان پیشنهاد می شود.
با کودک کار کنید تا راه حل های بالقوه را در مورد بارش فکری بنویسید. یک تکه کاغذ بیرون بیاورید و لیستی از رفتارهای جایگزین ایجاد کنید. فرزندتان را تشویق کنید تا ایده های خود را مطرح کند. این به آنها کمک میکند که نسبت به درمان خود احساس مالکیت کنند، و باعث میشود که آنها بیشتر به یاد داشته باشند و استراتژیها را اجرا کنند.
اگر این رفتار در زمان استرس اجتناب ناپذیر رخ می دهد، روی مهارت های تنظیم هیجانی کار کنید. در حالی که برخی از عوامل استرس زا را می توان به راحتی از بین برد (مثلاً جارو کشیدن خانه در حالی که کودک در مدرسه است یا در فضای باز بازی می کند)، برخی از عوامل استرس زا بخشی از زندگی هستند. در این موارد، کودک به کمک برای یادگیری مکانیسم های مقابله ای سالم نیاز دارد.برای کسب اطلاعات بیشتر درباره ناتوانی در کنترل هیجانات کلیک کنید.
هنگامی که کودک ناسازگارانه رفتار می کند، یادآوری های ملایمی در مورد رفتار جایگزین ارائه دهید. به یاد داشته باشید که کودک ممکن است فراموشکار باشد یا آنقدر ناراحت باشد که نمی تواند واضح فکر کند. به عنوان مثال، اگر پسرتان هنگام ناراحتی فریاد می زند، با آرامش از او بخواهید که نفس های عمیق بکشد و به شما بگوید چه مشکلی دارد، درست مثل اینکه با هم طوفان فکری کرده اید.
اگر موقعیتی بیش از حد استرس زا است آنها را از خود دور کنید. ملایم و صبور باشید. به یاد داشته باشید، آنها ممکن است در حال حاضر شرایط سختی داشته باشند و تمام تلاش خود را انجام می دهند. به کودک یادآوری کنید که چرا رفتار جایگزینی خوب است. به عنوان مثال، "وقتی فریاد می زنید کمک به شما برای من سخت است. اگر بتوانید چند نفس عمیق بکشید و با من صحبت کنید یا تایپ کنید، بهتر متوجه می شوم و می توانم به شما در حل مشکلتان کمک کنم."
یک سیستم پاداش برای یک کودک کوچکتر در نظر بگیرید. به عنوان مثال، هر بار که دختری با موفقیت از تکنیکهای تنفسی برای آرام کردن خود استفاده میکند، یک برچسب طلایی میگیرد تا در نمودار خود قرار دهد. هنگامی که او جدول را پر می کند، شما یک خوراکی از فروشگاه مواد غذایی به خانه می آورید یا به او اجازه می دهید یک اسباب بازی کوچک انتخاب کند.
برای تلاش به آنها پاداش دهید، حتی اگر هنوز ناراحت شوند یا کمی رفتار کنند. پاداش تلاش برای استفاده از تکنیک جدید است، نه برای عملکرد عالی. از استفاده بیش از حد از سیستم های پاداش خودداری کنید، زیرا ممکن است کودک بیش از حد به تایید وابسته شود. برای آگاهی درباره نحوه صحیح رفتار با کودک کلیک کنید.
ارتباط واضحی بین خود و کودک برقرار کنید. با ارتباط کودک (کلامی و غیرکلامی) با احترام رفتار کنید و همیشه شایستگی را فرض کنید. به طور منظم با کودک صحبت کنید تا آنها بدانید چه خبر است و در ذهن شما چه می گذرد. به این ترتیب کودک به شما اعتماد می کند و در صورت بروز مشکل با شما صحبت می کند. اصول حرف زدن با کودک را رعایت کنید.
در صورتی که کودک با راهکار های گفته شده درمان نشد نیاز به مراجعه به یک مشاوره کودک است. با مشاور در این زمینه صحبت کنید و سعی کنید در یک جلسه مراقبین دعوت کنید. هر فردی (والدین، درمانگران، معلمان) را که در جایگزینی رفتار ناسازگارانه نقش دارند، بیاورید. بهتر است همه در یک زمان و مکان ملاقات کنند تا سوءتفاهم پیش نیاید.
با عادت کردن کودک به رفتار سالم، پاداش ها را محو کنید. پس از مدت معینی که کودک در آن رفتار ناسالم نداشته است، هر گونه پاداش را تغییر دهید. در بین پاداشها حرکات طولانیتری انجام دهید، یا تعداد امتیازهای کسب شده را افزایش دهید. این طرح می تواند به تدریج محو شود تا زمانی که دیگر به آن نیاز نداشته باشید.
اگر کودک دوباره رفتار ناسالم خود را تکرار کرد، اقدام کنید. عودها در مواقع استرس یا فشار زیاد ممکن است. با کودک تماس بگیرید و ببینید چه خبر است. در صورت نیاز، اجرای مجدد طرح را برای مدتی در نظر بگیرید و از مشاوره روانشناسی کمک بخواهید.
دیدگاه ها
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*