تاثیرات جنگ تمامی افراد یک جامعه را در بر میگیرد. جنگ مسئلهای است که بر جوانب مختلف زندگی افراد تاثیرات منفی میگذارد و از لحاظ اجتماعی، روانی، فردی، اقتصادی، شناختی و بسیاری از جنبههای دیگر افراد را با چالشهای زیادی مواجه میکند. معمولا خانوادهی افرادی که در جنگ مجروح یا کشته میشوند حتی بعد از جنگ نیز ممکن است نتوانند با این وقایع کنار بیایند و مسائل تلخی را تجربه میکنند. جنگ عاملی مؤثر در ابتلای افراد به انواع اختلالات روانیاست. بنابراین به صورت کلی جنگ اهداف و پیامدهای روانی زیادی بر جامعه دارد که در ادامه به صورت گستردهتر به این پیامدها اشاره میکنیم.
جنگ یا نبرد به درگیریهای مسلحانه گفته میشود که اغلب طولانی مدت است و بین ملتها و یا به صورت داخلی بین افراد و شهرها اتفاق میافتد؛ البته جنگ تنها به صورت مسلحانه و با استفاده از تجهیزات نظامی نیست و میتواند به صورت روانی اهداف خود را دنبال کند. جنگ میتواند به دلیل کسب غنیمت، قدرتنمایی یا حتی تحریف عقاید، تضعیف روحیه و بیاعتبار کردن انگیزهها و کاستن از اقتدار طرف مقابل میباشد. به صورت کلی پیامدهای جنگ شامل از دست دادن نزدیکان، خانه، اموال، داراییها و پیامدهای انسانی مانند شکنجه، تجاوز جنسی، به اسارت گرفته شدن، فرار مغزها و تبعید است.
یک رویداد آسیب زا که تروما خوانده می شود یک تجربه تکان دهنده، ترسناک یا خطرناک است که شما را از نظر عاطفی تحت تاثیر قرار می دهد. در طول جنگ، مردم می توانند در معرض بسیاری از حوادث آسیب زا قرار بگیرند. این امر شانس ابتلا به مشکلات سلامت روان مانند اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، اضطراب و افسردگی و نتایج ضعیفتر زندگی را در بزرگسالی افزایش میدهد.
جنگ می تواند بر سلامت جسمی و روانی افراد به طور جدی تأثیر منفی بگذارد. این نه تنها به ناملایمات ناشی از، از دست دادن خانه و آواره شدن افراد یا پیامد غیرمستقیم زیرساخت های ویران شده مربوط شود، بلکه با قرار گرفتن مستقیم در معرض خشونت بین فردی (قتل، خشونت جنسی و تجاوز و شکنجه یا قرار گرفتن در معرض سایر موقعیت های تهدید کننده زندگی) نیز مرتبط است. افرادی که از PTSD رنج می برند سطوح بالاتری از همبودی (هم بیماری روانی و هم بیماری جسمی) از جمله افزایش خودکشی دارند. برای ایجاد مشکلات شخصیتی مهم، سطوح بالاتر قرار گرفتن در معرض حوادث تروماتیک به طور مداوم با افزایش خطر ابتلا به PTSD مرتبط است.
در برخی از درگیریهای مسلحانه خشونتآمیز، کودکان ممکن است توسط گروههای مسلح از خانواده و جوامع خود جدا شوند. این سربازان کودک شاهد قتلها هستند یا وادار به شرکت در آن می شوند و رویدادهای آسیبزای دیگری را تجربه می کنند. علاوه بر آسیب های روانی و آسیب های جسمی، بسیاری از کودکان سرباز سابق پس از جنگ با طرد شدن از طرف خانواده و جامعه مواجه می شوند. برای آشنایی با انواع اختلالات روانی کلیک کنید. در ادامه مهمترین پیامدهای روانی جنگ بر افراد جامعه را شرح دادهایم:
افسردگی به این صورت است که فرد حس بیارزش بودن، گناهکاری و ناامیدی میکند و ممکن است دچار اختلالات تغذیهای به صورت پرخوری و یا بیاشتهایی شود. فرد افسرده احساس اندوه فراوانی میکند؛ این احساس در فرآیند جنگ از از دست دادن عزیزان، داراییها، دوری از وطن و عزیزان ناشی میشود. افرادی که در مناطق مسکونی آنها جنگ جریان داشته و نمیتوانستند از بروز جنگ و اثرات آن جلوگیری کند، در وجود خود احساس گناه میکردند و زندگی سختی را سپری میکردند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه افسردگی کلیک کنید.
اضطراب یک ترس و نگرانیست که علت آن مبهم بوده و کاملا مشخص نیست، معمولا بعد از جنگ میزان افسردگی در جامعه شیوع بیشتری پیدا میکند و تعداد افراد مضطرب افزایش مییابد. افرادی که دچار اضطراب میشوند ممکن است به صورتهای مختلفی این احساس را تجربه کنند و با چالشهای زیادی مواجه شوند. اغلب افرادی که جنگ را تجربه کردهاند مدام اضطراب وقوع دوباره آن را دارند. این اضطراب ممکن است حتی بدون منشأ و به صورت مزمن در زندگی روزمره آنها اختلال ایجاد کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه اختلالات اضطرابی کلیک کنید.
شایعترین و خطرناکترین بیماری که بعد از جنگ رخ میدهد اختلال استرس پس از سانحه است که در اثر مواجه مستقیم با یک مسئلهی حاد مانند جنگ ظاهر میشود. PTSD ثانوی نیز به این صورت است که فرد به صورت غیر مستقیم با حادثه در ارتباط باشد، مثلا شنیدن حادثه یا ارتباط داشتن با فردی که در زمان جنگ آسیب دیده است، نیز یکی دیگر از عواملی است که باعث مبتلا شدن فرد به PTSD میشود.
در این اختلال فرد به صورت مداوم و بدون آن که خود بخواهد حوادث تلخ دوران جنگ را در ذهن مجسم میکند و از یادآوری آنها دچار اضطراب میشود. فردی که استرس پس سانحه دارد، ترس شدیدی از وقوع حادثه دارد و از مکانهایی که یادآور جنگ هستند دوری میکند. این اختلال در کودکان و بزرگسالان آسیبهای فراوانی را به همراه دارد و زندگی روزمره فرد را مختل میکند. در این زمینه مطالعه مقاله اختلال استرس پس از سانحه میتواند مفید باشد.
زمانی که جنگ رخ میدهد تعلقات و وابستگیهای عاطفی به صورت ناگهانی قطع میشود و باعث آسیب دیدن کودک میشود، اما مسئلهی اصلی این است که این موضوع در دوران کودکی تمام نمیشود و فرد تا دوران بزرگسالی به خاطر آسیبهایی که در دوران کوکی دیده است تحت تاثیر قرار میگیرد و در جنبههای مختلف زندگی او مانند روابط عاطفی، روابط زناشویی و ... تاثیرات منفی میگذارد. در این شرایط وظیفه والدین است تا پیامدهای اجتناب ناپذیر جنگ را برای کودکان خود به حداقل رسانده و در زمینه حفظ سلامت روانی آنها بکوشند.
بزرگسالان نیز در زمان جنگ همانند کودکان آسیبهایی میبینند و وقایع تلخی را تجربه میکنند. عواملی مانند بیعلاقگی نسبت به فعالیتهای زندگی، اختلال استرس پس از سانحه، احساس غریبگی نسبت به دیگران، اختلال در حافظه، اختلال در خواب، حساسیت نسبت به سر و صدا، کم حوصلگی، سردرد، تحریک پذیری، کاهش بازده کار، فراموشی، اضطراب، افسردگی، خستگی، عصبانیت، انزوا طلبی، عدم تمرکز حواس، پرخاشگری، عدم تمرکز حواس و بسیاری از عوامل دیگر موجب میشود تا در زمان جنگ فرد آسیب ببیند.
جنگ مسئلهای است که همهی افراد خانواده را درگیر خود میکند و چالشهای زیادی به وجود میآورد. یکی از اقشاری که در جریان جنگ آسیب زیادی میبینند خانمها هستند، معمولا جنگ باعث میشود که خانمها از نظر اقتصادی و بسیاری از جنبههای دیگر مسئولیت خانواده را بر عهده بگیرند، به همین دلیل آنها فشار روحی و روانی زیادی را تجربه میکنند. همچنین مسئولیتهای دیگری نظیر تحصیل و تربیت فرزندان بر عهدهی خانمها میباشد.
زمانی که جنگ شروع میشود خانمها مسئولیتهای دیگری نیز پیدا میکنند، مثلا برخی از آنها در جنگ حضور پیدا میکنند و به مداوای مجروحین یا انجام تدارکات و بسیاری از کارهای دیگر مشغول میشوند. به صورت کلی زنان نقش مهمی را در جنگ ایفا میکنند، حتی ممکن است که آنها در این راه شهید یا مجروح شوند و یا همسر و پشتوانهی خود را از دست بدهند.
مردها همانند زنان نقش بسیار مهمی را در جنگها ایفا میکنند و وظایف مهمی مثل نبرد مستقیم یا غیر مستقیم با دشمن، تأمین سلاحهای جنگی را بر عهده دارند. همچنین به علت تاثیراتی که جنگ روی ذهن و روان آنها میگذارد ممکن است بعد از آن نیز دچار افسردگی، اختلال استرس پس از حادثه، موجگرفتگی و ... شوند که نیازمند روان درمانی و مراقبتهای بسیار هستند. جانبازان اعصاب و روان از نمونههای بارز آسیب دیدگان جنگ هستند.
برخی از جنگها به خاطر عواملی از اهمیت بالایی برخوردار هستند، مثلا جنگ جهانی اول و دوم، جنگ ایران و عراق، جنگهای صلیبی و جنگ ایران و روم که به کشتار گستردهی نظامیان و غیرنظامیان و غارت ثروت و منابع طبیعی منجر شد. این جنگهای پیامدهای زیانباری داشتند که موجب شدند تا بعد از گذشت سالها هنوز هم اثراتی از آنها وجود داشته باشد و افراد درگیر آن باشند.
جنگ موضوعی است که در تمامی ملتها ممکن است اتفاق بیوفتد؛ تاثیرات اجتناب ناپذیر آن روح و جسم افراد را آزار میدهد و همواره خاطرات ناگواری را برای آنها تداعی میکند. جنگ به هر صورتی که باشد اعم از جنگ سرد، جنگ سخت، جنگ نرم، جنگ اقتصادی و... نیاز به اقدامات مراقبتی و حمایتی دارد.
در بسیاری مواقع افراد نمیتوانند به تنهایی به ترمیم آسیبهای روانی ناشی از این موضوع بپردازند. به همین دلیل لازم است از کمک متخصصان و مشاوران روانشناسی بهره بگیرید. مشاوره افسردگی به شما کمک میکند تا ضمن کاهش تاثیرات جنگ بر خود و کودکانتان، با اندوه آن کنار آمده، به زندگی طبیعی باز گردید و به برطرف کردن مشکلات بپردازید.
دیدگاه ها
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*