کودکان بی عرضه | پیامدهای منفی برچسپ زدن به کودکان
خوشحال می شویم برای دیدن ویدیوهای مرتبط با کودکان بی عرضه پیج اینستاگرام دکتر فرزاد طباطبایی را دنبال کنید.
کودکان بی عرضه یا هر برچسبی که کودکان را با آن صدا می زنید بر رفتار و روان آن ها تاثیر می گذارد. بچه ها گاهی موجودات بسیار پیچیده ای هستند و درک آنها، رفتار آنها، چیزهایی که می گویند و انجام می دهند دشوار و چالش برانگیز است. والدین به دلیل درک نکردن کودکان یا هر دلیل دیگری به برچسپ زدن کودکان و صدا کردن آن ها با القاب روی می آورند. این بیشتر زمانی اتفاق می افتد که آنها احساسات متناقضی در مورد ویژگی ها و رفتارهای فرزندان خود داشته باشند. در حالی که صدا زدن کودک با این القاب و برچسپ ها می تواند تاثیرات مثبت و منفی خود را داشته باشد. این مقاله به بررسی معایب و مزایای برچسپ زدن به کودک می پردازد. در این رابطه از مشاوره کودک مشورت بخواهید.
برچسپ به کودکان بی عرضه
برچسب زدن به بچه ها به معنای ارجاع به آنها با یک اصطلاح خاص است که نشان دهنده نیازهای خاص کودک است یا به آنها اجازه می دهد که شیطان باشند و غیره. از برچسب ها برای دسته بندی کودکان استفاده می شود و این برچسب ها می تواند مبتنی بر پزشکی باشد، مانند ADHD (اختلال نقص توجه و بیش فعالی) یا می تواند باشد. اداری مانند مشکلات عاطفی و اجتماعی. همچنین در سیستم آموزشی از برچسب ها برای تقسیم بندی کودکان بر اساس نیازهای آموزشی، توانایی تحصیلی و رفتار آنها استفاده می شود. به عنوان مثال، کودکی که مفاهیم ساده را درک نمی کند برچسب نیازهای ویژه یا کودکی که کمی شیطون است برچسب «مشکل ساز » می خورد. ممکن است کودکی که در املا و خواندن مشکل دارد، «نارساخوان» نامیده شود، کودکی که اعتماد به نفس پایین دارد و در تقویت مهارت های حرکتی با مشکلاتی مواجه است را کودکان بی عرضه می خوانند. قسمت تاسف بار این است که این برچسب ها برای مدت طولانی به آنها می چسبند.
آثار منفی برچسپ «کودکان بی عرضه»
پیامدهای منفی برچسب زدن به کودکان مانند بسیاری از مزایا و معایب، برچسب زدن به کودکان نیز اثرات منفی دارد و فهرست ممکن است کمی طولانی تر از همتای مثبت خود باشد. برچسب زدن باعث می شود بچه ها احساس کنند که نمی توانند خوب کار کنند و احمق هستند. این می تواند به احساس درماندگی آموخته شده منجر شود که به نوبه خود می تواند باعث کاهش عزت نفس آنها شود.برای رهایی از درماندگی آموخته شده کلیک کنید. قلدری: برچسب زدن میتواند باعث شود که در مدرسه با بچهها رفتار متفاوتی شود، حتی در میان همسالانشان، میتواند راه را برای آزار و اذیت به خاطر متفاوت بودن باز کند. به حاشیه رانده شدن در میان همسالان و همکلاسی ها به دلیل برچسبی که یک بزرگسال به کودک زده است، باید کاملاً غیرقابل قبول باشد.
1-ایمان به برچسپ
وقتی بچهها بارها و بارها به یک برچسب درباره خودشان گوش میدهند، به گونهای خود را نشان میدهد که بچهها شروع به فکر کردن درباره خودشان میکنند، حتی اگر این برچسب درست نباشد. این برای رشد شناختی کودک خطرناک است، زیرا میتواند منجر به ایجاد مشکل در آشتی دادن دنیای واقعی با این عقیده شود که خانواده آنها در ذهن جوانشان جاسازی کردهاند. بچه ها ممکن است توانایی ذهنی برای درک اینکه برچسب ها قابل تغییر هستند را نداشته باشند. اگر بارها و بارها به آنها برچسب خاصی گفته شود، این همان چیزی است که آنها شروع به باور می کنند و تغییر ذهنی مسیری که شخص دیگری برای شما تعیین کرده است دشوار است. به عنوان مثال، کودکی که از ابتدا او را هنرمند خطاب کرده اند، اگر متوجه شود که علاقه خود را به هنر از دست می دهد، ممکن است باعث احساس بد و استرس در کودکان شود.
2-بدبینی نسبت به کودک
برچسب زدن به بچه ها می تواند باعث شود دیگران از کودک توقعات کمی داشته باشند. والدین و معلمان، هر دو ممکن است در نهایت فکر کنند که کودک ناتوان است و زیاد نخواهد بود. این امر منجر به مشکلاتی در شخصیت کودک می شود زیرا اگر مراقبان و مربیان آنها به توانایی های آنها ایمان نداشته باشند، قطعاً کودک نیز آن را نخواهد داشت.
3-پذیرش برچسپ «کودکان بی عرضه» و کنار آمدن با آن
به دلیل قلدری، کودک ممکن است مجبور شود با همسالان خود که آنها را به دلیل ناتوانی یا اختلالات یادگیری مسخره می کنند، کنار بیاید. این امر نه تنها باعث میشود که بچهها نتوانند دوست پیدا کنند، بلکه باعث میشود کودک تمایل کمتری به انجام کار یا تمایل به رفتن به مدرسه داشته باشد. قسمت غم انگیز این است که کودکان در نهایت بزرگ میشوند و مدام تغییر میکنند، اما برچسبهایی که با آن شروع کردهاند همیشه همراهشان خواهد بود. برای بچه ها سخت است که برچسب ها را کنار بگذارند و از نو شروع کنند. شهرت منفی معمولاً به بچه ها می چسبد و برای رشد ذهنی و عاطفی آنها خوب نیست.برای آشنایی با اصول تربیت کودک کلیک کنید. هویت کودکان کاملاً شکل نگرفته است، بنابراین برای شروع، برچسب زدن به آنها در سنین پایین نادرست است. هر کودکی ویژگی های متفاوتی دارد و شخصیت متفاوتی خواهد داشت. برخی ممکن است با صدای بلند یا ساکت، خواستار یا حتی چالش برانگیز باشند. برچسب زدن به آنها در زمانی که خیلی جوان هستند کار اشتباهی است.
4-فشار برچسپ «کودکان بی عرضه» بر کودک
حتی با برچسب های مثبت، بچه ها می توانند فشار زیادی را برای عملکرد خوب احساس کنند. به عنوان مثال، اگر کودکی را دائماً اعجوبه ریاضی خطاب کنند، متوجه میشوند که فشار فقط با بزرگتر شدن افزایش مییابد و میتواند در مرحلهای از زندگی به نقطه شکست برسد. در این رابطه مطالعه مقاله 9 نکته حساس برای تربیت فرزند پیشنهاد می شود. یک کودک یاد می گیرد که با خصیصه هایی که به آنها برچسب زده شده است همذات پنداری کند و شروع به رشد آن می کند. به عنوان مثال، اگر والدین مرتباً به کودک برچسب دروغگو می زنند، کودک این باور را ایجاد می کند که او دروغگو است. بنابراین، او همچنان به زدن برچسب دروغگو بودن ادامه می دهد. وقتی سعی می کنیم کودکی را که دائماً به او برچسب کودکان بی عرضه یا کودکان پرخاشگر زده اند، تنبیه کنیم، مؤثر نیست. کودک شروع به این باور می کند که بی عرضه بودن در ذات اوست و تغییر آن غیرممکن است. آنها ممکن است فکر کنند چرا حوصله این را داشته باشم که حتی سعی کنم تغییر کنم، من که بی عرضه هستم. این می تواند برای سلامت کودک بسیار مضر باشد. بنابراین به قول معروف به رفتار برچسب بزنید نه کودک. با برچسب زدن به رفتار، کودک می تواند خود را از مشکل جدا کند و انگیزه تغییر کند. در این رابطه مطالعه مقاله تاثیر گذاری کلمات بر رفتار کودک پیشنهاد می شود.
5-برچسبها چسبناک هستند
وقتی کودکان برچسبهایی را از بزرگسالان مورد اعتماد - والدین، پدربزرگها و مادربزرگها یا معلمان - میگیرند، شروع میکنند به این برچسبها به عنوان بخشی غیرقابل برگشت یا تغییر ناپذیر از شخصیت خود فکر کنند. بنابراین، اگرچه هدف پشت برچسب زدن تلاشی برای تغییر رفتار ناخواسته با اجتناب از آن ویژگی است، اما به ندرت به این شکل عمل می کند. به عنوان مثال، کودکی که به او برچسب کودکان بی عرضه می گویند به احتمال زیاد می پذیرد که تنبلی بخشی تغییر ناپذیر از شخصیت او است و بنابراین هرگز به خود فشار نمی آورد.
6-محدود سازی کودک
حتی برچسبهای مثبت نیز جنبه منفی دارند. به عنوان مثال، والدینی که به مهارت های موسیقی کودک خود احساس غرور می کنند، ممکن است او را موسیقی دان مشهور بعدی بدانند. تکرار آن اغلب باعث می شود کودک خودش را وارد زمینه"موسیقی" کند. جنبه منفی این کجاست؟ کودک میتواند استعداد شیمی، سخنرانی در جمع یا بسکتبال داشته باشد، اما برچسب "نوازنده" ممکن است او را از کشف سایر تواناییها و علایق خود باز دارد.
7-برچسب «کودکان بی عرضه » موجب جهت دهی انتظارات دیگران
برچسبها بر دیگران تأثیر میگذارند: اگر برچسبها انتظارات کودک را از خودش محدود میکنند، بر نحوه نگاه دیگران به او و انتظاراتی که از او دارند نیز تأثیر میگذارند. رابرت روزنتال، استاد دانشگاه هاروارد، از طریق مطالعه خود نشان داد که می توان بر انتظارات معلمان از دانش آموزان تأثیر گذاشت. پروفسور روزنتال به بچههای مدرسهای در سانفرانسیسکو یک آزمون استاندارد توانایی داد. او سپس چند دانش آموز را به طور تصادفی انتخاب کرد و به معلمانشان گفت که این کودکان کسانی هستند که به وسیله تست هوش ریون مشخص شده است که ضریب هوشی آنها در شرف شکوفایی است. وی پیشرفت این دانش آموزان را در طول 2 سال پیگیری کرد. مشخص شد که معلمان به این دانش آموزان توجه بیشتری داشتند. و در پایان سال مشخص شد که سطح IQ این دانش آموزان واقعاً افزایش یافته است.
8-برچسب کودکان بی عرضه دل بچه ها را می شکند
بچه ها از برچسب هایی که به آنها می دهیم آگاه هستند. گاهی ممکن است در حین صحبت با بزرگسالان دیگر در مورد فرزندانمان، با برچسب هایی به آنها اشاره کنیم و فکر کنیم که او از این موضوع آگاه نیست، اما کودکان با دقت به آنچه در مورد آنها گفته می شود گوش می دهند. وقتی چیزی منفی می شنوند، ممکن است احساس بدی داشته باشند و باور کنند که این موضوع در مورد آنها صادق است. همچنین ممکن است اعتماد به نفس پایینی در آنها ایجاد شود. به عنوان مثال، وقتی به کودکان برچسب خجالتی یا بیش فعال زده می شود، ممکن است باور کنند که احساسات عادی مانند احساس خجالتی و پرانرژی بد هستند و از این رو آنها نیز بد هستند.
9-برچسب ها دقیق نیستند
ما به عنوان والدین، در مورد هر کار کوچکی که فرزندانمان انجام می دهند یا می گویند هیجان زده می شویم و تمایل داریم خیلی زود به آنها برچسب بزنیم. وقتی کودکی به ورزش در فضای باز علاقه نشان میدهد، بلافاصله به او برچسب ورزشی میزنیم یا وقتی کودکی به کتاب علاقه نشان میدهد، ممکن است آنها را آکادمیک بنامیم. با انجام این کار، به جای اینکه به آنها اجازه دهیم نقاط قوت خود را کشف کنند، نظرات خود را به آنها منتقل می کنیم.کشف استعداد کودکان با این کار به عقب رانده می شود. با رشد کودکان، رفتار و علایق آنها نیز تغییر می کند و تکامل می یابد. کودکی که همیشه پرخاشگر و عصبانی است، ممکن است به فردی ملایم و مهربان تبدیل شود. کودکی که خجالتی است، ممکن است یک لحظه در زمان های دیگر خجالتی نباشد. بنابراین درست نیست که بچه ها را در جعبه بگذاریم و آینده آنها را پیش بینی کنیم. کودکان می توانند ما را با مهارت ها و توانایی های خود در یادگیری در حین رشد شگفت زده کنند.
پیشنهاداتی برای جلوگیری از برچسپ کودکان بی عرضه
سعی کنید رفتارهای فرزندتان را به جای علامت گذاری منفی درک کنید. کودکان بر اساس آنچه در لحظه فکر می کنند و احساس می کنند، انواع رفتارها را نشان می دهند. پاسخ شما به این رفتارها نیز در حال حاضر متفاوت است. وقتی دردسر دارید احساس می کنید کمتر کنترل می کنید و نمی توانید رفتار فرزندتان را مدیریت کنید، بنابراین بیشتر به دلیل عصبانیت و ناامیدی به کودک خود برچسب می زنید. در عوض، می توانید کمی مکث کنید، قبل از اینکه به رفتار فرزندتان بپردازید، برای بازگرداندن آرامش به عقب برگردید. این زمان به شما کمک می کند تا خود را آرام کنید و با همدلی پاسخ دهید و شما را از گفتن چیزهای آزاردهنده به فرزندتان باز می دارد. کودکان زمانی که نمی دانند چگونه با احساسات دشوار کنار بیایند، بد رفتار می کنند. وقتی کنترل احساسات خود را به دست می گیرید، نه تنها این مهارت کنترل احساسات را به کودک خود نشان می دهید، بلکه با کنجکاوی به کودک خود نزدیک می شوید تا بفهمید چه چیزی او را آزار می دهد و سپس با همدلی و درک از او حمایت می کنید. فقط به یاد داشته باشید که برخی از رفتارهای نادرست، کل شخصیت فرزند شما را مشخص نمی کند.
توجه به رفتار کودک
از فکر کردن و صحبت کردن به گونهای که احتمالاً میتواند به کودک شما برچسب بزند خودداری کنید - اگر کودک شما در کاری مهارت دارد، تلاشهای او را تحسین کنید اما از برچسب زدن او خودداری کنید. به عنوان مثال، اگر او به خوبی طراحی می کند و یک نقاشی خوب ارائه می دهد، کارهای او را تحسین کنید، اما عجله نکنید تا او را به عنوان یک "هنرمند" نشان دهید. به همین ترتیب، اگر کاری کرد که شما را ناامید کرد، به جای انتقاد کردن و برچسب زدن به او، سعی کنید راه درست را به او نشان دهید. به عنوان والدین، ما به فرزندان خود مدیونیم که به هیچ وجه به آنها برچسب نزنیم، زیرا برچسب زدن بیشتر از اینکه مفید باشد ضرر دارد. بنابراین، به عنوان والدین، بیایید از تثبیت خود با برچسب زدن به فرزندان خود غلبه کنیم و به آنها فرصت دهیم تا نقاط قوت و توانایی های خود را توسعه دهند.
استفاده از برچسپ های مثبت
بحث بعدی که مطرح می شود این است که آیا برچسب زدن به بچه ها با ویژگی های مثبت فایده ای دارد یا خیر. همه ما تأثیرات منفی برچسب زدن به بچه ها را درک کرده ایم، اما اگر خود برچسب ها مثبت باشند چه می شود. آیا این برای تربیت کودک مفید خواهد بود؟ نکته مهمی که باید به خاطر داشته باشید این است که به طور مکرر به بچه ها برچسب نزنید. اگر ایده پشت برچسب زدن، تحسین کردن کودک باشد، می تواند مفید باشد زیرا به آنها کمک می کند تا بفهمند که این ویژگی ها برای عضوی از جامعه مهم هستند. برای کسب آگاهی بیشتر درباره نحوه رفتار با کودک کلیک کنید.
سخن آخر
اکنون که اثرات متفاوت برچسب زدن به کودکان را درک کرده ایم، والدین باید سعی کنند از برچسب های خاصی نظیر کودکان بی عرضه که ممکن است شخصیت کودک را هدف قرار دهد، اجتناب کنند.برای بچه ها اشکالی ندارد که در اوج عملکرد خود اجرا نکنند و گهگاهی بدون ترس از قضاوت شدن، عصبانی یا غمگین شوند، تنبلی کنند یا فعال نباشند. فراهم کردن محیطی امن و پویا برای شکوفایی و موفقیت، چیزی است که هر والدینی باید برای رسیدن به آن تلاش کند. هر کودکی خاص است، زیرا هیچ کودک دیگری مانند آنها در تمام دنیا وجود ندارد و والدین باید مطمئن شوند که آنها را با برچسب محدود نمی کنند تا به حداکثر پتانسیل خود دست پیدا نکنند. وقتی برچسب زدن به فرزندانمان را متوقف می کنیم، درک بهتری از آنها ایجاد می کنیم و بنابراین رابطه ما با آنها نیز بهبود می یابد. بنابراین، بیایید نسبت به فرزندانمان به جعبه های برچسب زدن پایبند باشیم. در صورت نیاز به اطلاعات تکمیلی در این زمینه از مشاوره روانشناسی مشورت بخواهید.
دیدگاه ها
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده
اند*