ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7
ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7

زیگموند فروید | نظریه های روانکاوی فروید

زیگموند فروید یکی از مشهورترین روانشناسان در حوزه روانکاوی است که احتمالا بیشتر از هر روانشناس دیگری نام او را شنیده‌اید. فروید با بیان مفهوم ناخودآگاه و ارائه‌ نظریات مختلف در این زمینه مسیر جدیدی را در روانشناسی باز کرد. از او به عنوان پدرعلم روانکاوی نیز یاد می‌شود. در نظریه روانکاوی او بیشتر به لایه‌های پنهان ذهن می‌پردازد و ذهن را مانند کوه یخی می‌داند که 10% بیرون آن را ذهن هشیار و 90% حجم کوه که زیر آب است را ذهن ناهشیار تشکیل می‌دهد. فروید از جمله کسانی بود که توانست در روانشناسی انقلاب جدیدی برپا کند. در ادامه‌ مطلب بیشتر راجع به فروید و قسمت‌های مختلف زندگی او می‌خوانیم.

تماس با مشاور

زندگینامه زیگموند فروید

زیگموند فروید متولد 6 مه 1856 و درگذشته به تاریخ 23 سپتامبر 1939، عصب‌شناس اتریشی و بنیان‌گذار روانکاوی، روشی بالینی برای ارزیابی و درمان آسیب‌شناسی‌هایی بود که منشأ آن درگیری‌های روانی از طریق گفتگو بین یک بیمار و یک روانکاو است. فروید از والدین یهودی گالیسیایی در شهر فرایبرگ موراویا، در اتریش به دنیا آمد. فروید آخرین فرزند این خانواده بود و مادرش به او علاقه‌ی شدیدی داشت به طوری که در خاطراتش نقل می‌کند، هر وقت می‌خواست درس بخواند مادرش سکوت را در خانه برقرار می‌کرد یا تنها چراغ نفتی خانه برای او بود و دیگران باید از شمع استفاده می‌کردند. فروید به چند زبان اروپایی از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی تسلط داشت. در ابتدا دوست داشت در رشته‌ حقوق درس بخواند اما زمانی که باید وارد دانشگاه می‌شد رشته‌ پزشکی را انتخاب کرد. پس از اتمام دوره ی توانبخشی خود به عنوان دکترای آسیب شناسی اعصاب منصوب شد و در سال 1902 به استادی رسید. پس از الحاق آلمان به اتریش، فروید اتریش را ترک کرد تا از آزار نازی ها بگریزد. او در سال 1939 در تبعید در انگلستان درگذشت.

فروید در بنیان‌گذاری روانکاوی، تکنیک‌های درمانی مانند استفاده از تداعی آزاد و انتقال را کشف کرد و نقش مرکزی آن را در فرآیند تحلیلی تثبیت کرد. بازتعریف فروید از جنسیت به گونه‌ای که اشکال کودکی آن را در بر گیرد، او را بر آن داشت تا عقده ادیپ را به‌عنوان اصل اصلی نظریه‌ی روان‌کاوی تدوین کند. تجزیه و تحلیل او از رویاها به عنوان تحقق آرزوها، مدل هایی را برای تجزیه و تحلیل بالینی، شکل گیری علائم و مکانیسم های زیربنایی سرکوب را ارائه کرد. بر این اساس، فروید نظریه خود را در مورد ناخودآگاه بسط داد و به توسعه مدلی از ساختار روانی متشکل از id، ego و super-ego ادامه داد. فروید وجود میل جنسی، انرژی جنسی که با آن فرآیندها و ساختارهای ذهنی سرمایه‌گذاری می‌شود و دلبستگی‌های شهوانی ایجاد می‌کند، و انگیزه مرگ، منبع تکرار اجباری، نفرت، پرخاشگری، و احساس گناه عصبی را جز مفروضات خود در نظر گرفت. فروید در آثار بعدی خود تفسیر و نقدی گسترده از دین و فرهنگ ارائه کرد.

زندگی خصوصی فروید

در سال 1886 فروید با مارتا برنیز که نوه‌ یک خاخام ارشد بود درهامبورگ ازدواج کرد. نتیجه‌ این ازدواج 6 فرزند به نام‌های ماتیلد، ژان مارتین، اولیور، ارنست، سوفی و آنا بود. آنا فروید به دنبال راه پدرش رفت و خودش تبدیل به یک روانکاو بزرگ شد.
زیگموند فروید از سن 24 سالگی سیگار کشیدن را آغاز کرد. او به سیگار برگ زیاد علاقه داشت و روزانه نزدیک به 20 عدد سیگار مصرف می‌کرد. او بر این باور بود که سیگار کشیدن توانایی انسان برای انجام کار را افزایش می‌دهد و خودکنترلی را در انسان بهبود می‌بخشد.

نظریه‌های زیگموند فروید

نظریه‌ رشد در دیدگاه روانکاوی

اگرچه روانکاوی به عنوان یک عمل تشخیصی و بالینی رو به زوال است، اما همچنان در روانشناسی، روانپزشکی و روان درمانی و در سراسر علوم انسانی تأثیرگذار به شمار می رود. بنابراین، به ایجاد بحث های گسترده و بسیار بحث برانگیز در مورد اثربخشی درمانی، وضعیت علمی آن و اینکه آیا علت فمینیستی را پیش می برد یا مانع آن می شود، ادامه می دهد. با این وجود، آثار فروید افکار معاصر غربی و فرهنگ عامه را فراگرفته است. ادای احترام شاعرانه دبلیو اچ. اودن به فروید در سال 1940 او را اینگونه توصیف می کند که "یک جو کلی از عقاید را ایجاد کرده است که ما زندگی متفاوت خود را تحت آن اداره می کنیم.

یکی از مهم‌ترین دوران زندگی آدم، دوران کودکی است که شخصیت بزرگسالی را شکل می‌دهد. کودکی تنها به رشد جسمی و حرکتی محدود نمی‌شود و یک رشد کلی در همه ابعاد مانند ابعاد جسمی، عاطفی، اجتماعی، شخصیتی و هوشی را در برمی‌گیرد. نوزاد با توانایی‌های بسیار محدودی به دنیا می‌آید و برای رشد و پرورش احتیاج به محیطی غنی دارد که هم بتواند دلبستگی ایمن را تجربه کند و هم بتواند سایر نیازهایش را برطرف کند.
فروید مراحل رشد جنسی-روانی را در پنج مرحله می‌بیند که به ترتیب زیر هستند

1-مرحله‌ی دهانی- تولد تا 2 سالگی
2-مرحله‌ی مقعدی- 2 تا 3 سالگی
3-مرحله‌ی آلتی- 4 تا 5 سالگی
4-مرحله‌ی نهفتگی- 5 سالگی تا بلوغ
5-مرحله‌ی تناسلی- بلوغ تا بزرگسالی

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه نظریه های روانشناسی کلیک کنید.

نظریه‌ شخصیت

فروید شخصیت را در 3 سطح می‌داند

سطح اول: نهاد یا بن که اشاره به مجموعه‌ای از غریزه‌ها و هر صفتی است که انسان به ارث می‌برد. نهاد خواستار برآورده شدن فوری هر نیاز است و تفکری ابتدایی دارد.

سطح دوم: من سطحی از شخصیت است که اکتسابی می‌باشد و در مرحله‌ی دوم شکل می‌گیرد. من یا Ego از عقل پیروی می‌کند و به این نکته توجه دارد که در هر موقعیتی نمی‌توان گرسنگی یا میل جنسی یا سایر نیازها را ارضا نمود. در واقع بین من و نهاد رابطه‌ای دوستانه برقرار است که باعث می‌شود شخص رفتارهای درست و به هنجاری داشته باشد.

سطح سوم: فراخود یا همان وجدان اخلاقی که سعی می‌کند ما را با بایدها و نبایدها به سطحی از کمال برساند. وجود فراخود در انسان‌ها باعث می‌شود که انسان گناهکار، خود را سرزنش کرده و مستحق تنبیه و مجازات بداند. فراخود تقریبا در تضاد با نهاد قرار دارد و قسمت دوم یا همان من، بین این دو تعادل را برقرار می‌کند.

عقده‌های ادیپ و الکترا

در نظریات روانشناسی فروید ادیپ به تمایل جنسی پسر به مادر که با حس رقابت با پدر همراه است گفته می‌شود. این کلمه برای اولین بار توسط فروید در کتاب «تفسیر خواب‌ها» گفته شد. فروید به این دلیل واژه‌ ادیپ را انتخاب کرد که سرگذشت شخصیت اسطوره‌ای ادیپ بود که بر اساس آنچه در تقدیر او و پدرش پیش بینی شده بود، پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد.
معادل زنانه عقده ادیپ، عقده الکترا است. فروید معتقد بود که این مرحله عقده ادیپ در رشد کودکان بین ۳ تا ۵ سال، چیزی طبیعی است و پایان آن زمانی است که کودک هویتش را با والد از جنس خودش شناسایی کرده و امیال جنسی اش را سرکوب می‌کند. این فرایند در نظریه فروید باعث تشکیل فراخود می‌شود.

برای آشنایی کامل با عقده ادیپ کلیک کنید.

نظریه‌ ناخودآگاه

توجه به "ناخودآگاه" مهم‌ترین نظریه‌ای است  که موجب شهرت فروید شده است. روانکاوی کلاسیک بر اساس این عقیده اصلی زیگموند فروید است که می‌گوید تعارض‌های ناخودآگاه میان بخش‌های مختلف روان (نهاد، من، فراخود) علت اصلی رفتار نابهنجار هستند.

فروید اعتقاد دارد ذهن از دو بخش "هشیار" و "ناهشیار" تشکیل شده و اگر این امر را به یک کوه یخ تشبیه کنیم بخش هوشیاری مانند قسمت کوچکی است که سر از آب بیرون آورده و ما قادر به دیدن آن هستیم اما بخش نیرومند رفتار همان بخش ناهشیار یا ناخودآگاه است که فرد غالبا از وجود آن بی اطلاع است.
میان این دو، یک قسمت دیگر به نام "نیمه هوشیار" هم وجود دارد که با اندکی تفکر می‌توان مطالب این بخش را به ذهن هشیار یا خودآگاه آورد. مثلا وقتی شخصی را می‌شناسیم و یکدفعه نامش را فراموش می‌کنیم با اندکی فشار آوردن به ذهن خود می‌توانیم اسمش را به خاطر بیاوریم و این همان مفهموم "شبه خودآگاهی" است.

درمان به روش روانکاوی به چه صورت انجام می‌شود؟

تفسیر

روانکاو یک تفسیر ریزبینانه و عمیق از آنچه مراجع تعریف می‌کند ارائه می‌دهد. برای مثال اگر بیمار با عصبانیت و خشم از پدرش صحبت ‌کند، روانکاو ممکن است نشانه‌های کنونی بیماری را نشانی از احساس‌های سرکوب شده شخص نسبت به پدرش بداند.

تحلیل رویا

فروید اعتقاد داشت رویا یک راه مستقیم برای بروز آن چیزی است که در ناخوآگاه فرد حضور دارد. چون در خواب "من" قادر به دفاع کردن از خویش دربرابر تعارض‌هایی که در ذهن ناخودآگاهش وجود دارد نیست و به همین دلیل باید به خواب‌ها عمیق تر نگاه کرد. کتاب تفسیر خواب فروید در همین باب نوشته شده است.

مقاومت

روانکاو با مشاهده‌ دقیق به صحبت‌های بیمار متوجه می‌شود که شخص دوست ندارد از چه چیزهایی صحبت کند و الگوی مقاومت را در او شناسایی می‌کند. سپس سعی می‌کند دلیل مقاومت شخص نسبت به صحبت کردن راجع به آن الگو را متوجه شود و آن را برطرف نماید.

انتقال

در حین روانکاوی، مراجع ممکن است احساس‌هایی را که در سال‌های گذشته زندگی خود به خصوص درمورد پدر، مادر یا هرکسی که برایش اهمیت خاصی دارد تجربه کرده است، به روان‌درمانگر منتقل کند. این پدیده که اصطلاحا انتقال نامیده می‌شود یکی از تکنیک‌های مهم روانکاوان برای درمان است.

روانکاو این واکنش‌های هیجانی را واقعی نمی‌پندارد و آن‌ها را از زاویه تعارض‌های حل نشده دوران کودکی یا روابط قبلی بیمار می‌نگرد و مورد تفسیر قرار می‌دهد.

آثار و کتاب‌های زیگموند فروید

- تمدن و ملالت‌های آن
- خود و نهاد
- آینده یک پندار
- روانشناسی توده ای و تحلیل اگو
- تفسیر خواب
- موسی و یکتاپرستی
- توتم و تابو
- شرحی کوتاه درباره روانکاوی
- آسیب شناسی زندگی روزمره
- لطیفه و ارتباطش با ناخودآگاه

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه نظریه های روانکاوی کلیک کنید.

مرگ زیگموند فروید

مصرف بیش از حد سیگار، فروید را به سرطان دهان مبتلا کرد. او تا مدت‌ها سعی در پنهان کردن بیماری خود داشت اما سرانجام نتوانست آن را مخفی کند. 33 عمل جراحی روی فک و دهان او انجام گرفت که موجب شد او در قسمتی از چانه‌ خود مجبور به استفاده از پروتز بشود.
سرانجام زمانی که درد برای او غیر قابل تحمل شد او نزد دوستش (ماکس)رفت و با یادآوری قراری که باهم داشتند تصمیم گرفتند با تزریق دوزهای معینی از مورفین، به زندگی او خاتمه بدهند. او در تاریخ 23 سپتامبر 1939 از دنیا رفت.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*