ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7
ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7

سندروم استندال | سندرومی مختص به هنر دوستان افراطی

سندروم استندال یکی از انواع بیماری های اعصاب و روان است که با نام های دیگری همچون سندروم فلورانس نیز شناخته می شود. این بیماری یک بیماری روان تنی به حساب می آید و با توجه به یافته های علمی، موقتی به نظر می رسد. زمانی که شخص در یک مکان خاص یا مکان های دیگر در معرض هنر زیادی قرار می گیرد که واقعا زیباست، این اتفاق یا اختلال اتفاق می افتد! آنها دچار اضطراب، سردرگمی و توهم می شوند. البته گفته می شود تنها گردشگرانی که سابقه بیماری های روانی داشته اند به این سندروم مبتلا شده اند.  

تماس با مشاور


سندروم چیست؟

وقتی از سندروم صحبت می کنیم درواقع از علائم و نشانه هایی صحبت می کنیم که حاکی از اختلالی خاص است. سندروم به مجموعه ای از این علائم و دیگر خصوصیات قابل تشخیصی گفته می شود که در روان شناسی بالینی برای آن دسته بندی خاصی قرار داده اند. سندروم یا نشانگان، معمولا توسط خود بیمار یا اطرافیان آن با توجه به همین علائم گفته شده، گزارش می شود.
یا علائم آن توسط پزشک دیده می شود. معمولا افرادی این ویژگی های خاص را نشان می دهند و پزشکان و روان شناسان بالینی تشخیص می دهند که این افراد در این دسته بندی و این سندروم اشتراک دارند. در گذشته معمولا وقتی نشانه و علامت ها کافی نبود یا پزشک نمی توانست آن را تشخیص دهد به آن سندروم می گفتند.

اینفوگرافیک سندروم استندال

اینفوگرافیک سندروم استندال

سندروم استندال و علائم آن

افرادی که درگیر این اختلال عجیب و غریب هستند، گزارش می دهند که وقتی این سندرم رخ می دهد، ناگهان ضربان قلبشان بالا می رود، احساس اضطراب شدید می کنند، دچار نوعی گیجی و سردرگمی  و علائم وسیعی از جمله اضطراب جسمی و عاطفی، که اغلب منجر به حملات وحشت و یا غش می شود. برخی دیگر نیز، اپیزودهای تجزیه ای، فراموشی موقت، پارانویا و درموارد شدید، توهمات و "جنون" موقت.
این سندرم در موارد دیگر هم اتفاق افتاده است که در آن لحظه افراد هنگام حضور در یک زیبایی منحصر به فرد و فوق العاده مثل غروب آفتاب، احساس غرق شدن می کنند. سندروم استندال فقط در نتیجه عشق و لذت نسبت به یک هنر ایجاد نمی شود، نوع دیگری از سندروم استندال وجود دارد که در اثر تنفر از یک اثر ایجاد می شود، یعنی فرد مبتلا وقتی در معرض آن آثار قرار می گیرد، دجار حالات تپش قلب و ترس و گرگرفتگی می شوند. به این حالت وهم خودآزاری هم گفته می شود.

علت نام گذاری آن به سندروم استندال

این سندروم برای اولین بار، توسط استندال نویسنده مشهور فرانسوی در یکی از بازدیدهایش از کلیسای سانتاکروچه و تماشای فرسکوهای جوتودی بوندونه گزارش شده است. او پس از مشاهده زیبایی های هنری شهر متوجه علائم و حالات عجیبی در خود شده بود. علائمی مانند هیجان و اضطراب و احساس بی قراری و ناخوشی، گیچی و سردرگمی و ... او برای اولین بار از این حالت سخن گفته است و به همین علت این سندروم به افتخار ایشان به نام ایشان استندال نام گذاری شده است.
پس از مدتی تیم روان پزشکی بیمارستان سانتاماریا در سال  1979 دریافتند که تعداد بیمارانی با علائم مشابه زیاد شده است، روان پزشکان پس از بررسی 107 بیمار متوجه شدند که اغلب این بیماران گردشگر هستند، از کشورهای اروپایی برای دیدن این شهر آمده اند و در طی سفر خود، بعد از بازدید از مکان های گوناگون درگیر همین علائم یعنی سرگیجه و حتی در مواردی غش! و از حال رفتن شده بودند.
پس از بررسی های بسیار بالاخره آن ها دریافتند که استندال، نویسنده معروف و بعضی نویسندگان دیگر هم همین علائم را گزارش داده اند درنتیجه نام این سندروم به استندال معروف شد.  
سندروم-استندال

سندرم های مشابه سندروم استندال

در روانشناسی بالینی سندروم های گوناگونی شناخته شده است. در این مقاله به بررسی سندروم استندال پرداخته می شود. اما سندروم های مشابهی نیز وجود دارد که اشاره به آن ها خالی از لطف نیست. از جمله سندرم آلیس، سندرم اورشلیم، و سندرم پاریس.

1-سندروم آلیس در سرزمین عجایب

بیماری دیگری که از لحاظ شگفتی شباهت عجیبی با سندرم استندال دارد، سندروم آلیس در سرزمین عجایب است. اولین بار روان پزشکی به نام جان تاد در سال 1955 میلادی، این سندرم را کشف کرد برای آن نشانه گذاری کرد، و نام آلیس را برای آن انتخاب کرد. سندرم آلیس بر ادراک شخص مبتلا، زمانی که در یک محیط خاص است اثر می گذارد.
این سندروم یک اختلال عصبی شناختی است و بر پیام هایی که از چشم به مغز مخابره می شوند اختلال ایجاد می کند و بر آن ها اثرات نامطلوب می گذارد و درنتیجه باعث دریافت نادرست آنها از محیط اطرافشان می شود.
در این سندرم هم بیماران علائمی از خود نشان می دهند از جمله مشکلاتی در حس بینایی شنوایی و لامسه آن ها، و بعضا تجربه توهم تغییر در درک و دریافتشان از محیط نیز گزارش شده است. این سندرم هم مثل سندروم استندال برای مبتلایان ترسناک و گیج کننده به نظر می رسد.

2-سندروم پاریس

این سندرم هم مشابه سندرم استندال می باشد، با این تفاوت که به جای آثار هنری، افرادی که محو تماشای پاریس و زیبایی های آن هستند، درگیر حالات تهوع، خوددگربینی، اضطراب، اختلالات هذیانی، افزایش ضربان قلب و ... می شوند.

3- سندروم بیت المقدس

این سندرم نیز مشابه سندروم استندال می باشد، اما این سندرم حاصل شوک ناشی از دیدن مکان ها و بناهای مذهبی اورشلیم و بیت المقدس می باشد، اما تفاوتی که وجود دارد در علائمی است که افراد در آن از خود نشان می دهند مثلا این افراد ممکن است دچار وسواس فکری شدید و افراطی  شوند یا درگیر این افکار که آن ها فرستاده ای جانب خداوند هستند و یا نوعی از هذیان گویی و ...  

این بیماری خاص درمان پذیر است؟

به نظر می رسد درمان خاصی تا به این لحظه برای این سندروم در نظر گرفته نشده است، اما علائم جسمی آن با درمان های دارویی مرتفع شده است، اما این بیماری از لحاظ علم روانشناسی نوعی شوک محسوب شده و به همین علت درمان های اورژانسی در خصوص مبتلایان به آن انجام می شود. حسی که مبتلایان به این عارضه، تجربه می کنند اختلاف میان رویا و حقیقت است، یعنی در عین حال که  در بیماران آثار روانی کاملا واضح و واقعی رخ می دهد، اما رنجی که آن ها می کشند چیزی میان واقعیت و خیال است.
احتمالا این سندروم در کسانی رخ می دهد که ترکیبی از چند ویژگی را با هم دارا باشند، به عنوان مثال ممکن است، فردِ بیمار روحیه ای حساس و شکننده داشته باشد، درگیر استرس بوده و احساساتی باشد، احساساتی که بیشتر از اینکه ابراز شود، فروخورده می شود. و درست زمانی که یک اثر هنری  بسیار زیبا توسط شخص رویت می شود، به یک باره تمام احساسات فروخورده و هیجانات او سر بر می آورد. همچنین باید توجه داشت که برخی از گردشگران به دلیل مسافرت به راحتی خسته می شوند و اغلب هنگام اقامت در کشوری دیگر دچار اختلالات خواب می شوند.
سندروم استندال چند سال پیش بار دیگر توجه مطبوعات جهان را به خود جلب کرد، باری دیگر، یک گردشگر پس از بازدید از شاهکارهای بوتیچلی هنگام بازدید از گالری اوفیزی، دچار حمله قلبی شد. به گفته برخی روانشناسان، این امکان وجود دارد که یک اثر هنری ناخودآگاه، احساس و حافظه را در بدن انسان تحریک کند.  

شیوع سندروم استندال

ظاهرا این بیماری روان تنی، اشخاص خاصی را درگیر می کند، طوری که در آماری که روان پزشکان بیمارستان سانتاماریا از میزان مبتلایان اعلام نموده اند، تنها اروپاییانی که از شهر فلورانس دیدن کرده اند درگیر این سندروم شدند و ظاهر امر از این قرار است که آمریکایی ها یا حتی گردشگران سمت شرق نسبت به این بیماری ایمن هستند.
چیزی که تا به این لحظه در دست علم روان پزشکی و در دست آمار است از این قرار است که مبتلایان این سندرم معمولا مردان و زنان بین سنین 26 تا 40 ساله هستند، که به ندرت خانه ی خود را ترک می کنند، و اغلب هم اذعان دارند که در گذشته سابقه روان درمانی داشته اند. در هر صورت این اشخاص نباید نگران باشند زیرا این علائم نهایت تا 3 روز بعد تمام می شود. آن ها به محض بازگشت به سمت شهر ودیار خویش به آرامی بهبود می یابند.
در ادامه شرح حال یکی از کسانی که درگیر این اختلال بوده اند را آورده ایم، شاید به درک موضوع در ذهنتان کمک کند: اولین باری که این اتفاق برای من افتاد، اولین باری هم بود که در یک اجرای زنده یکی از سمفونی های بتهوون، در سن چهارده سالگی ام شرکت کرده بودم. به شدت در شگفتیِ عظمت آن قطعه فرو رفته بودم، و فقط روی صندلی خود نشسته و اشک هایم بی صدا سرازیر بود. با خود گفتم عجب حسی، چقدر خوب که انقدر خوش شانسم که زنده ام و چنین سمفونی زیبایی را به گوش جان می شنوم.  

چه کسانی به سندروم استندال مبتلا می شوند

در میان سال های 1977 و 1986، دکتر گراتسیلا ماگرینی، 106 نفر از کسانی که با دیدن هنر غرق در شگفتی شده و غش کرده بودن، را در بیمارستان سانتاماریا نووا در فلورانس، جایی که او سمِت ریاست روان پزشکی را داشت، ثبت کرده بود. او بود که این سندروم را استندال نامید.

افراد افراطی در هنر

در سال 1989، او کتابی درباره این گردشگران منتشر کرد، ظاهرا همه ی گردشگران پس از دیدن آثار هنری مشهور، علائم مختلفی را تجربه می کردند که شامل اضطراب، حملات پانیک، توهمات و حتی علائم روان پریشی بود، ماگرینی در توصیف بیمارانی که مشاهده می کرد، گفت که آنها افرادی حساس و احساساتی هستند که اساساً در هنر "زیاده روی" کرده اند.
رابرت ویسکوزی هم در رمان Astoria به این بیماری اشاره کرده است. هم چنین در مقاله ی یک نورولوژیست برزیلی در سال 2005 آورده شده بود که شواهدی وجود دارد که نشانگر این است که فئوئور داستایوفسکی هم از سندرم استندال رنج می برده است. شواهد مبنی بر این است که داستایوفسکی بعد از دیدن موزه بازل و مجسمه مسیح دچار علائم سندروم استندال شده است. ظاهرا این بیماری نویسندگان را بیشتر درگیر می‌کند چون در مقاله دیگری هم عنوان شد مارسل پروست با بازدید از شهر فلورانس، دچار علائمی شده که حالا نشان‌دهنده سندروم استندال است.

گردشگران دارای سابقه مشکلات روانی

از 106 مورد بیماری که توسط دکتر ماگرینی ثبت شد، در 70 بیمار علائم سایکوز یا روان پریشی(نوع یک) مشاهده شد شامل پارانویا، توهم و صداهای ... ، 31 مورد افسردگی و اضطراب وسایر علائم عاطفی (نوع  دو)، و 5 مورد بیماری با علائم ناراحتی، تحریک پذیری وحملات پانیک (نوع سه).
اگر تا به این لحظه با خود تصور کردید که چقدر خوب، که من یکی از تجربه کنندگان این سندرم عجیب نبوده ام، شاید به شگفت آئید که در دنیا کسانی هستند که تجربه این سندرم را، از بهترین تجربیات زندگی خود توصیف می کنند. درنهایت این سندرم در سال 1979 به طور رسمی نامگذاری شد، اگرچه برخی از بازدیدکنندگان در فلورانس هنوز این علائم را تجربه می کنند.  
سندروم استندال

چطور به سندروم استندال مبتلا نشویم؟

تور لیدرها معمولا به گردشگرانی که به ایتالیا می روند توصیه هایی جهت جلوگیری از درگیر شدن آنها به اختلال استندال می کنند؛ از جمله این که توصیه می کنند که برنامه بازدید از مناظر زیبا را در یک روز انجام ندهند. هنردوستان، زمان خود را بین دیدن مکان های هنری و فعالیت های خنثی مانند خرید کردن تقسیم کنند. با این کار احتمال این که گردشگران در یک روز تحت فشار استرس شدید قرار بگیرند بسیار کم است.

هشدار به گردشگران دارای سابقه بیماری های روانی

این بیماری ظاهرا در افرادی که به طور کلی مشکلات زمینه ای روانی، را دارند، به طور مثال این افراد احتمالا خیلی زود درگیر استرس می شوند. از دیگر توصیه های تورلیدرها، این است که پیش از سفر درمورد مقصد موردنظر و آنچه که قرار است در این سفر مشاهده کنند، اطلاعاتی داشته باشند، مثلا تصاویر آن جا را از قبل برای بار اول دیده باشند. چنانچه پیش تر از این بیان کردیم، در برخی موارد علائم این سندروم به قدری شدید است که منجر به بستری شدن بیمار و استفاده از داروهای ضدافسردگی می شود.

افراد مشهور و سندروم استندال

تاکنون نام چندین نفر از گردشگرانی که به این سندروم مبتلا شدند را در این مقاله با شما به اشتراک گذاشتیم، اما در این میان کسانی نیز هستند که در عرصه سینما نیز وارد شده و از این موضوع شگفت انگیز فیلم نیز ساخته اند. فیلم سندروم استندال با ژانر ترسناک، به کارگردانی داریو آرجنتو تولید سال 1996 است. شاید برایتان قابل باور نباشد اما کمدین معروف نورم مک‌دونالد نیز به این سندرم مبتلا شده است. مک دونالد که خود را در زندگی شخصی نیز فردی عاطفی می داند، متصور است که این واکنش عاطفی شدید به هنر در او برگرفته از همین خصوصیت اوست.
گفته شده است زیگموند فروید و کارل یونگ، که هر دو روانشناس هستند، در خود تجربیاتی را متذکر شده اند که متناسب با شرح حال همین بیماری روان تنی استندال است.
اگرچه سندروم استندال توسط بسیاری از متخصصان پزشکی و روان پزشکان به عنوان یک اختلال مطرح شد، اما هنوز توسط راهنمای تشخیصی وآماری اختلالات روانی انجمن روان پزشکان آمریکا شناخته وتائید نشده است، بر اساس گزارش هایی از دیلی تلگراف، یک تیم ایتالیایی در حال کار بر روی تشخیص این اختلال هستند و با چک کردن علائم ومراقبت های دوران گردشگری در گردشگران، روی تشخیص مناسب تلاش می کنند.
اگر با چنین علائمی هنگام سفر به شهرهای باستانی و با شکوه مواجه شده اید، احتمالا شما هم سندروم استندال را تجربه نموده اید. اگر هنوز هم نیاز به درمان دارید می توانید از مشاوران و متخصصان مرکز حامی هنر زندگی کمک بگیرید. برای کسب اطلاعات بیشتر از مشاوره روانشناسی کلیک کنید.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*