ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7
ما از ساعت 9:00 الی 19:00 در خدمت شما عزیزان هستیم!
جردن- خیابان 33 پلاک 50 واحد 7

درمان شخصیت قربانی

ایا درمان شخصیت قربانی سخت است؟ همه ما در زندگی فراز و نشیب هایی داریم. ممکن است روزانه اتفاقات بدی برای شما یا افرادی که می شناسید بیفتد. اما برخی از افراد هستند که ادعا می کنند هرگز تقصیر آن ها نبوده است. آن ها استدلال می کنند که کنترلی بر موقعیت های سخت و مشکلاتی که با آن مواجه می شوند ندارند. مشکلاتی که به آن فکر می کنند به سادگی همیشه برای آن ها اتفاق می افتد. قربانی شدن می تواند بخشی از هویت یک فرد شود، اما یک رفتار آموخته شده است و می تواند تغییر کند. اغلب به عنوان یک مکانیسم دفاعی برای مقابله با رویداد های نامطلوب زندگی تکامل می یابد.  برای دریافت مشاوره تلفنی فردی کلیک کنید.

 

تماس با مشاور

ذهنیت قربانی به چه معناست؟

ذهنیت چنین افرادی مدام این است که مشکلات تقصیر من نیست. کسی که حس قربانی شدن دارد ادعا می کند که اتفاقاتی که برای او می افتد تقصیر شخص یا چیزی غیر از خودشان است. ممکن است تقصیر شریک زندگی، خانواده، همکار، دوست یا تقدیر باشد. آن ها به طور مکرر از اتفاقات بدی که در زندگی خود رخ می دهد شکایت می کنند. چنین افرادی تمایلی به قبول مسئولیت شخصی ندارند و اظهار می دارند که شرایط تحت کنترل آن ها نیست. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه مظلوم نمایی کلیک کنید.

قربانیان نگاه به مشکلات را شخصی می دانند. حتی اگر نظر یا بیانیه ای متوجه آن ها نشده باشد، این افراد هم چنان آن را جذب می کنند که گویی چنین بوده است. چه کار کردم که لیاقت این را داشته باشم؟ چنین مدلی سوال برای این افراد بسیار رایج است.

 

خطرات ذهنیت یا شخصیت قربانی چیست؟

یک عضو تیم با ذهنیت قربانی می تواند برای شما به عنوان مدیر و برای بقیه اعضای تیم شما مشکلات واقعی ایجاد کند. در این جا چهار تأثیر منفی که می تواند داشته باشد، آورده شده است.

  • زیان آور برای روحیه: چنین افرادی با بدبینی مزمن و دیدگاه «وای بر من» می‌ تواند همکارانشان را آزرده و فرسوده کند و شادی کلی تیم را از بین ببرد. همچنین درمورد روحیه دادن به دیگران بخوانید.
  • اسیب رساندن به بهره وری: ممکن است اشتباهاتی مرتکب شوند یا باعث تاخیر هایی شوند که می توانستند از آن جلوگیری کنند، بنابراین می توانند دیگران را سرزنش کنند یا برخی از مشکلات درک شده در شرایط کاری خود را برجسته کنند.
  • اسیب به روابط: رفتار آن ها می تواند از «قربانی» به «منفعل» تغییر کند. یک دقیقه آن ها ممکن است نقش قربانی را بازی کنند و به دنبال جلب توجه باشند، لحظه دیگر ممکن است شخص دیگری را مقصر بدانند یا به کسانی که سعی در کمک به آن ها دارند آسیب برسانند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه سبک رفتار منفعلانه کلیک کنید.
  • اسیب رساندن به اعتماد: آن ها احتمالاً یک مرکز کنترل خارجی دارند. این بدان معنی است که چنین افرادی معتقدند هر چیزی که برای آن ها اتفاق می افتد خارج از کنترلشان است و به سرنوشت، شانس یا افراد دیگر بستگی دارد. در نتیجه، ممکن است احساس نکنید که نمی توانید در انجام کار های مهم به آن ها اعتماد کنید یا انتظار داشته باشید که چنین افرادی مسئولیت یک نتیجه را به عهده بگیرند.

 

نشانه های ذهنیت قربانی

شناخت نشانه های ذهنیت قربانی می تواند به شما کمک کند تا یاد بگیرید که چگونه روابط خود را با افرادی که این گونه رفتار می کنند هدایت کنید. کسانی که در نقش قربانی قرار می گیرند اغلب احساس آسیب پذیری می کنند. آن ها بر این باورند که افراد زندگی خود - حتی افرادی که باید ذاتا بتوانند به آن ها اعتماد کنند - مسئول درد و رنج آن ها هستند. در نتیجه این افراد تمایل دارند به روش های مختلفی واکنش نشان دهند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه تعریف شخصیت کلیک کنید.

1-امتناع از جستجوی راه حل

اگر شخصی که می‌ شناسید از جستجوی راه‌ حل‌ های ممکن (و اغلب ساده) برای مشکلاتی که با آن‌ ها مواجه است خودداری می‌ کند، ممکن است به این دلیل باشد که ذهنیت قربانی دارد. اکثر مشکلات راه حل دارند. اگر به اندازه کافی سخت بگردیم، معمولا می‌ توانیم حتی راه‌ های کوچکی برای بهبود شرایط پیدا کنیم. اما آن هایی که ذهنیت قربانی دارند معمولا علاقه بسیار کمی به تلاش برای ایجاد تغییرات مثبت در سبک زندگی خود نشان می دهند. در عوض، آن ها اغلب:

  • پیشنهاد های کمک را رد می کنند.
  • به نظر می رسد علاقه مند به متاسف شدن برای خود هستند.

2-اجتناب از مسئولیت

فقدان مسئولیت یا پاسخگویی نشانه بزرگی از ذهنیت قربانی است. کسانی که با ذهنیت قربانی واکنش نشان می دهند معمولا:

  • تقصیر را گردن دیگران می اندازند.
  • بهانه می آورند.
  • موقعیت ها را برای مشکلاتشان سرزنش کنند.
  • از قبول مسئولیت خودداری می کنند‌.  برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه افزایش مسئولیت پذیری کلیک کنید.
  • با نگرشی که تقصیر من نیست، نسبت به اکثر مشکلات واکنش تند داشته دارند.

3-درگیر شدن در خودگویی منفی یا خود خرابکاری

کسی که ذهنیت قربانی دارد، ممکن است به راحتی پیام‌ های منفی را که ناشی از چالش‌ هایش است جذب کند. با هر مشکلی، معمولا همان نوع پاسخ وجود دارد. این می‌ تواند عمیق‌ تر در یک گفتگوی درونی گنجانده شود و در نهایت، واکنش فقط به یک عادت تبدیل شود. نتیجه می تواند تلاشی برای خرابکاری دائمی در روابط یا هر اتفاق خوبی در زندگی باشد. برخی از واکنش های مکرر به هر نوع درگیری ممکن است شامل احساسات زیر باشد:

  • چرا باید زحمتش با من باشد؟
  • من نمی توانم هیچ کاری را درست انجام دهم.
  • همیشه اتفاقات بد برای من می افتد.
  • هیچ کس به من اهمیت نمی دهد.
  • من سزاوار هر اتفاق بدی در زندگی ام هستم. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه خود کم بینی کلیک کنید.
  • من لایق هیچ چیز خوبی در زندگی نیستم.

4-داشتن حس ناتوانی

این غیر معمول نیست که افراد دارای ذهنیت قربانی اساسا باور کنند که قدرت لازم برای تغییر شرایط دشوار زندگی خود را ندارند. این احساس ناتوانی و بی انگیزگی می تواند باعث شود آن ها احساس کنند که نمی توانند حتی از چیز های چالش برانگیز خفیفی که تجربه می کنند فرار کنند.

5-درمان شخصیت قربانی | عدم اعتماد به نفس

احساس قربانی بودن می تواند ناشی از کمبود اعتماد به نفس باشد که به یک دور باطل تبدیل می شود. از آن جایی که احساس می‌ کنند لایق چیز های خوب در زندگی نیستند، ممکن است در الگو های فکری دایره‌ ای شرکت کنند که ثابت کند همیشه چیز های بد برایشان اتفاق می‌ افتد. عزت نفس پایین می تواند تفکر منفی را تشدید کند.

 

درمان شخصیت قربانی

یکی از مشکلات برخورد با افرادی که شخصیت یا ذهنیت قربانی دارند، این است که آن ها احتمالا هیچ کمکی نمی خواهند و به هر تلاشی برای تغییر رفتار یا طرز فکر خود واکنش منفی نشان می دهند.

این را می توان به اثر بهره ثانویه نسبت داد. به این معنا که چنین افرادی نمی‌ خواهند مسئولیتِ پذیرفتن مسئولیت‌ پذیری شخصی را در قبال مشکلاتی که دامن گیرشان می‌ شود، تحمل کنند. آن ها ممکن است حالت تدافعی به خود بگیرند یا به روشی منفعلانه، پرخاشگرانه نسبت به هر کسی که فقط سعی در کمک کردن دارد رفتار کنند. اگر چنین افرادی به صورت آشکار ابراز عصبانیت می کردند، برایشان سخت‌ تر بود که تنش ناشی از آن را به خاطر سوء تفاهم سرزنش کنند.

 درمان شخصیت قربانی

مراحل مدیریت شخصیت قربانی

هم چنین این خطر وجود دارد که آن ها شخص مقابل را متهم به ایجاد ناراحتی بیشتر کنند. بنابراین بسیار مهم است که خطر تبعیض خودآگاه یا ناخودآگاه را درک کنید و بسیار مراقب باشید که حتی از جداسازی ظاهری آن ها اجتناب کنید. به عنوان یک مدیر، وظیفه شما این است که اعضای تیم خود را قادر کنید تا در نقش های خود به خوبی عمل کنند. از شما انتظار نمی رود که یک درمانگر باشید و استراتژی شما باید حول محور مدیریت عملکرد روشن و موثر باشد، همان طور که در این هشت مرحله ذکر شده است:

1-شناسایی علائم ذهنیت قربانی

اگر یکی از اعضای تیم به طور منظم برخی یا همه ویژگی ها یا رفتار های زیر را نشان دهد، ممکن است ذهنیت قربانی داشته باشد:

  • آن ها اغلب دیگران را سرزنش می کنند، زمانی که کارها اشتباه انجام می شود، یا اگر به هدفی دست نمی یابند.
    گفتگو های آن ها حول محور مشکلاتشان در تمرکز است، با این انتظار که دیگران برایشان متاسف شوند.
  • آن ها ممکن است شانس شرکت در فعالیت های سرگرم کننده در محل کار را رد کنند، یا ممکن است از اعتراف به لذت بردن خودداری کنند.
  • آن ها اغلب به این نکته اشاره می کنند که افراد دیگر مسیر آسان تری برای موفقیت دارند، زیرا وظایف بهتری به آن ها داده می شود یا رفتار ترجیحی با آن ها در نظر گرفته می شود.
  • به نظر می رسد که آن ها در مقایسه با همسالان خود مقدار نامتناسبی از درام و بدبختی را جذب می کنند. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه علت احساس بدبختی کلیک کنید.
  • آن ها ممکن است تنها پس از نمایش های ظریف مقاومت منفعل-تهاجمی با انجام وظایف یا درخواست ها موافقت کنند.

مطمئن شوید که از تلاش برای ایفای نقش یک متخصص مراقبت از سلامت روان اجتناب کنید. تشخیص را به متخصصان روانپزشکی و روانشناسان بسپارید. به عنوان یک قاعده، از برچسب زدن به افراد و تقلیل آن ها به یک کلیشه خودداری کنید.

2-درمان شخصیت قربانی | مشورت با بخش منابع انسانی

اگر فکر می‌ کنید که با یکی از اعضای تیم روبرو هستید که ذهنیت قربانی دارد و بر عملکرد آن ها و تیم‌ هایشان تأثیر می‌ گذارد، در مورد وضعیت با منابع انسانی مشورت کنید. همان طور که قبلا اشاره کردیم، اقدام مستقل برای حل این وضعیت می تواند به راحتی توسط شخص قربانی به عنوان قلدری تلقی شود. این ضروری است که با به نظر نرسیدن یک قلدر از خود محافظت کنید. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه روانشناسی شخصیت کلیک کنید.

مشارکت اولیه منابع انسانی برای همه طرف‌ ها عاقلانه، مفید و ایمن‌ تر است. منابع انسانی برای حمایت، مشاوره، ارائه دیدگاه و اطمینان از بازی جوانمردانه و انطباق قانونی وجود دارد. بنابراین، مراحلی را که می‌ خواهید بردارید را مشخص کنید و از منابع انسانی بخواهید که در مورد هر کدام راهنمایی و تأیید کنند. آن ها را در هر مرحله در جریان قرار دهید تا آماده باشند که وارد عمل شوند و میانجیگری کنند یا در صورت لزوم اقدامات قوی تری انجام دهند.

هنگامی که موضوع را با منابع انسانی مطرح می کنید، مراقب باشید که به حقایق پایبند باشید، از شایعات آسیب رسان بپرهیزید، رازداری را حفظ کنید و برای حفظ کرامت افراد تلاش کنید. به عنوان مثال، یک مدیر می تواند به طور کلی از منابع انسانی مشاوره بگیرد، بدون این که فورا نامی از فرد مورد نظر ذکر کند.

3-تعیین حد و مرز

در مورد استاندارد های رفتار و عملکردی که انتظار دارید قاطع باشید. آن ها را به وضوح توضیح دهید و از شخص قربانی حمایت کنید تا جایی برای شکست وجود نداشته باشد. شما باید اوضاع بهتری را ایجاد و کنترل کنید. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه مقابله با شکست کلیک کنید.

برای مثال، ضرب‌الاجل‌ های مشخصی را برای کار ها و پروژه‌ ها تعیین کنید و با نقاط بازرسی موافقت کنید تا پیشرفت را بررسی کنید. اما این واقعاً یک راه حل کوتاه مدت است. به عنوان یک مدیر نمی خواهید در نهایت برای مدت طولانی مدیریت مشکلات آن ها را انجام دهید. اگر این اتفاق افتاد، ممکن است لازم باشد اقداماتی را که در مرحله هشت در زیر برجسته شده است، در نظر بگیرید.

4-درمان شخصیت قربانی |داشتن سوابق دقیق

مشاهدات خود را یادداشت کنید و در مورد اقداماتی که انجام می دهید و کار هایی که به آن ها محول می کنید یادداشت برداری کنید. بررسی شواهدی که جمع‌ آوری می‌ کنید به شما کمک می‌ کند تا بهتر بفهمید چه اتفاقی در حال وقوع است. هم چنین داشتن سابقه به شما کمک می کند تا با هرگونه اتهامی مبنی بر رفتار ناعادلانه یا قلدر بودن مقابله کنید.

هم چنین، منابع، آموزش ها، ترفیع ها، تشویقی‌ ها، بحث ها و امتیازاتی را که هر یک از اعضای تیم دریافت می کند، ثبت کنید. اطمینان حاصل کنید که همه به سهم خود از تکالیف تنبیهی یا تشویقی بهره مند می شوند. همچنین درمورد بهترین  سبک مدیریتی بخوانید.

5-تمرکز روی تیم سازی

تمرینات تیم سازی را به طور منظم برای تقویت پیوند های تیمی برگزار کنید. تمرین‌ های سپاس گزاری را که در آن افراد برای یک دیگر پیام‌ های تشکر می‌ نویسند، در نظر بگیرید. این کمک می کند تا توجه همه به جایی که از آن ها کمک و حمایت می شود متمرکز شود. هم چنین ممکن است منجر به دریافت تشکر «قربانی» از یک همکار شود. چنین موردی می تواند به آن ها کمک کند تا بفهمند که همه برای قربانی کردن آن ها نقشه نکشیده اند. هم چنین می تواند باعث افتخار آن ها در قبول مسئولیت موفقیت های تیم شود. همچنین درمورد ویژگی های یک کارفرمای خوب بخوانید.

6-درمان شخصیت قربانی | ایجاد خطوط روابط شفاف

به افراد خود بگویید که این مسئولیت آن هاست که هر گونه تنگنای احتمالی در یک پروژه را پرچم گذاری کنند. به عنوان مثال، اگر کار یکی از اعضای تیم به انجام یک فعالیت خاص توسط شخص دیگری بستگی دارد، مطمئن شوید که او کار خود را به درستی انجام می دهد و به دیگری محول نمی کند. این کمک می کند تا شخص قربانی اجازه ندهد تأخیر به یک مشکل جدی تبدیل شود که بعدا همین مشکل می تواند شخص دیگری را سرزنش کند. هم چنین، به اعضای تیم خود بازخورد موثر بدهید. برای دریافت اطلاعات بیشتر در زمینه عوامل موفقیت در کار گروهی کلیک کنید.

7-تشویق به مسئولیت پذیری

از افراد خود بخواهید که شخصا در قبال نتایج انتخاب های خود پاسخگو باشند و مسئولیت اقدامات خود را بر عهده بگیرند. به عنوان مثال، به همه و هم چنین فرد قربانی یک پروژه کوچک بدهید. به آن ها بگویید که مسئول تکمیل کار و غلبه بر هر چالشی هستند که پیش می آید. اگر آن ها بتوانند با موفقیت در این محیط امن مسئولیت را بپذیرند، به ایجاد اعتماد بین شما کمک خواهد کرد. این برد به افزایش عزت نفس شخص قربانی و اعتماد شما به آن ها کمک می کند. به چنین افرادی اجازه دهید بدانند که حتی اگر نتوانند همه شرایط را کنترل کنند، انتظار دارید واکنش خود را در برابر ناملایمات کنترل کرده و بر آن غلبه کنند.

برای کمک به تقویت پذیرش مسئولیت‌ پذیری شخصی، این را به‌ جای تمرینی یک‌ باره، به یک فرآیند مداوم تبدیل کنید. با پیشرفت آن ها، می توانید اندازه این پروژه ها را افزایش دهید یا پروژه هایی با مسئولیت های بیشتری به آن ها بدهید.

8-درمان شخصیت قربانی |عدم اجازه به سقوط استانداردهای شخصی

اگر «قربانی» هم چنان ضرب‌الاجل‌ ها و اهداف را از دست می‌ دهد، یا رفتار او برای رفاه یا بهره‌ وری تیم بسیار مضر است، ممکن است لازم باشد که اقدامات انضباطی آغاز شود. به عنوان مثال، با صدور یک اخطار رسمی توانید به او هشدار دهید. به مشارکت یک نماینده منابع انسانی در تمام جلسات و بحث های خود ادامه دهید. همچنین درمورد مهارت های مذاکره بخوانید.

حضور یک شخص ثالث عینی برای گوش دادن، میانجیگری و یادداشت برداری می تواند به جلوگیری از اتهامات نادرست یا ادعا های قربانی شدن در جلسات بعدی کمک کند. اگر مشکلات عملکردی یا رفتاری بدون هیچ نشانه ای از بهبود ادامه پیدا کرد، آماده باشید که بگویید: «دیگر بس است». شما مدیون بقیه اعضای تیم و سازمان خود هستید که به سرعت عمل کنید و درگیر یک مشکل طولانی مدت نشوید.

 

سخن آخر درمورد درمان شخصیت قربانی

افراد دارای ذهنیت قربانی بر این باورند که همه ناکامی ها و بدبختی هایشان را می توان به گردن شخص یا چیز دیگری انداخت. احساسات دراماتیک و بهانه های بی پایان آن ها می تواند برای روحیه و بهره وری تیم مضر باشد و باید به سرعت و به طور موثر با آن ها برخورد کرد. اما مهم است که از هر گونه اتهام تبعیض، قلدری یا رفتار ناعادلانه خودداری کنید. بنابراین به محض این که باور کردید با فردی با ذهنیت قربانی سروکار دارید، منابع انسانی را درگیر کنید.

ثبت دقیق تعاملات خود با یک قربانی نیز می تواند به این امر کمک کند. هم چنین می توانید از تمرینات تیم سازی برای افزایش اعتماد و تعامل در تیم خود استفاده کنید. اما اجازه ندهید بی عدالتی های درک شده عملکرد ضعیف یا رفتار منفی را توجیه کنند. برای دریافت خدمات مشاوره روانشناسی کلیک کنید.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*