خوشحال می شویم برای دیدن ویدیوهای مرتبط با تاثیر مواد مخدر بر مغز پیج اینستاگرام دکتر فرزاد طباطبایی را دنبال کنید.
آیا در مورد نحوه تاثیر مواد مخدر بر مغز اطلاع دارید؟ مغز اصلیترین اندام بدن و مرکز فعالیتهای پیچیده انسانی است. این عضو بدن، عملکردهای مختلف را هماهنگ کرده و سامان میدهد. هر یک از قسمتهای مغز مسئول یک فعالیت و عمل خاص هستند. مصرف مواد مخدر به مرور زمان بر عملکردهای مختلف مغز تأثیر میگذارد و به شکلهای مختلف آنها را مختل میکند. این تأثیرات مغزی تا جایی پیش میرود که فرد دچار وابستگی به مواد میشود و بدون اینکه ارادهای از خود داشته باشد به مصرف مواد مخدر ادامه میدهد. این وابستگی سبب میشود تا در صورت مصرف نکردن مواد مخدر عملکردهای مغزی او به طور کل مختل شوند. با آگاهی از تاثیر مواد مخدر مغز میتوانید گامی موثر در جهت ترک آن بر دارید.
مغز انسان پیچیده ترین عضو بدن است. این جرم سه پوندی از ماده خاکستری و سفید در مرکز تمام فعالیتهای انسانی قرار دارد. شما برای رانندگی ماشین، لذت بردن از یک وعده غذایی، نفس کشیدن، خلق یک شاهکار هنری و لذت بردن از فعالیتهای روزمره به آن نیاز دارید. مغز عملکردهای اساسی بدن شما را تنظیم می کند، شما را قادر می سازد هر چیزی را که تجربه می کنید تفسیر و به آن پاسخ دهید و رفتار شما را شکل می دهد. به طور خلاصه، مغز شما خود شما است. هر چیزی که فکر می کنید و احساس می کنید و آن چیزی که هستید.
مغز ماده ای به رنگ سفید و خاکستری است که مرکز اعمال فرماندهی کل بدن است. خیلی از کارهای حیاتی مانند نفس کشیدن، حرف زدن و احساس کردن در مغز انجام می شود. مغز از قسمت های مختلفی تشکیل شده که حتی هنگام خواب هم فعال است. مواد مخدر سبب کاهش کارایی پردازش مغز می شود. این مواد بر سه ناحیه ساقه مغز، سیستم لیمبیک و قشر مخ اثر می گذارند. مواد مخدر بر سیستم ارتباطی مغز تاثیر گذار هستند و فرآیند دریافت، پردازش و ارسال اطلاعات را تغییر می دهد. مواد مخدر نیز به تدریج سیستم پاداش مغز را تحت تاثیر قرار می دهند. براي کسب اطلاعات بيش تر در زمینه مواد مخدر کلیک کنید.
مواد مخدر با ایجاد درگیری در سیستمهای ارتباطی و دخالت در مسیر انتقال، دریافت و پردازش طبیعی نورونها، روی مغز تأثیر میگذارند. نورونها سلولهای عصبی مغز هستند و وظیفه انتقال اطلاعات را بر عهده دارند. این انتقال اطلاعات در نورونها به وسیله موادی شیمیایی به نام انتقال دهنده عصبی یا نوروترنسمیترها رخ میدهد. هر نورون از نوع خاصی از انتقالدهندههای عصبی استفاده میکند.
انتقال دهنده عصبی و گیرنده برای نشان دادن نحوه ارسال، دریافت و پردازش سیگنال ها از طریق نورون فراخوانی می شوند.
داروها و مواد مخدر مصرفی نحوه ارسال، دریافت و پردازش سیگنالهای عصبی از طریق انتقالدهندههای عصبی را تغییر می دهند. برخی از داروها، مانند ماری جوانا و هروئین، می توانند نورون ها را فعال کنند زیرا ساختار شیمیایی آن ها شبیه یک انتقال دهنده عصبی طبیعی در بدن است. این به داروها اجازه می دهد تا به نورون ها متصل شوند و آن ها را فعال کنند. اگرچه این داروها از مواد شیمیایی خود مغز تقلید می کنند، اما نورون ها را مانند یک انتقال دهنده عصبی طبیعی فعال نمی کنند و منجر به ارسال پیام های غیرعادی از طریق شبکه می شوند. براي کسب اطلاعات بيشتر به مقاله انواع مواد اعتیاد آور مراجعه کنيد.
مواد مخدر بعد از مصرف وارد سیستم ارتباطی مغز شده و به دلیل شباهت با انتقالدهندههای عصبی، جایگزین آنها میشوند. این جایگزینی در دریافت و پردازش اطلاعات اختلال ایجاد میکند. شباهت ساختار شیمیایی مواد مخدر با انتقالدهندهها سبب میشود تا نورونهای مغزی آنها را به عنوان انتقال دهنده شناسایی کنند و اجازه دهند تا وارد سلولهای عصبی شده و آنها را تحریک کنند. در نتیجه علائم اعتیاد به مواد مخدر بروز پیدا می کند.
ورود این مواد باعث میشود تا مغز به طور طبیعی تولید انتقالدهندههای عصبی را کاهش دهد و برای انتقال پیامهای خود نیازمند وجود مواد مخدر باشد. برخی مواد نیز نظیر مواد محرک همچون آمفتامین و کوکائین باعث میشوند تا نورونهای مغزی به مقدار زیادی انتقالدهنده تولید کنند و میزان آنها از حالت طبیعی خارج شوند. در این وضعیت، پیامهای قویتری در مغز ایجاد شده و فعالیتهای ارتباطی آن نیز مختل خواهند شد. به همین دلیل است که پس از مصرف مواد حالاتی نظیر سرخوشی، لذت و شادی با شدت بسیار قویتری اتفاق میافتند. برای اطلاع از انواع مواد محرک کلیک کنید.
مواد مخدر نواحی مهم مغز را که برای عملکردهای حفظ زندگی ضروری هستند تغییر می دهد و می تواند منجر به مصرف اجباری مواد مخدر شود که نشانه اعتیاد خواهد بود. نواحی مغزی که تحت تأثیر مصرف مواد مخدر قرار می گیرند عبارتند از:
بخشی از مغز به نام بخش قاعده ای نقش مهمی در اشکال مثبت انگیزش، از جمله اثرات لذت بخش فعالیت های سالم مانند غذا خوردن، معاشرت و رابطه جنسی دارند و همچنین در شکل گیری عادات و روال ها نقش دارند. این نواحی یک گره کلیدی از آنچه گاهی اوقات مدار پاداش مغز نامیده می شود را تشکیل می دهند. داروها این مدار را بیش از حد فعال می کنند و باعث ایجاد سرخوشی در مصرف کننده می شوند. اما با قرار گرفتن در معرض مکرر، مدار با حضور دارو سازگار می شود و حساسیت آن کاهش یافته و احساس لذت بردن از چیزی غیر از خود مواد و دارو دشوار می شود.
این بخش در احساسات استرس زا مانند اضطراب، تحریک پذیری و ناراحتی نقش دارد که مشخصه ترک پس از کم شدن زیاد موا در مغز است و بنابراین فرد را تشویق می کند تا دوباره به دنبال مواد باشد. این مدار با افزایش مصرف دارو حساس تر می شود. با گذشت زمان، یک فرد مبتلا به اختلال مصرف مواد به جای افزایش شدید، برای تسکین موقت این ناراحتی از مواد مخدر استفاده می کند.
توانایی تفکر، برنامه ریزی، حل مشکلات، تصمیم گیری و اعمال کنترل بر انگیزه ها بر عهده قشر جلوی مغز است. این آخرین قسمت مغز است که به بلوغ می رسد و نوجوانان را آسیب پذیرتر می کند. تغییر تعادل بین این مدار و مدارهای عقده های قاعده ای و آمیگدال باعث می شود فرد مبتلا به اختلال مصرف مواد به طور اجباری با کاهش کنترل تکانه به شکل اجباری به دنبال دارو باشد.
برخی از انتقال دهندههای عصبی در مغز مسئول رساندن پیام شادی و لذت به سطوح بالاتر مغزی هستند. از جمله این نوروترنسمیترها میتوان به دوپامین و سروتونین اشاره کرد. این انتقال دهندهها در حالت طبیعی با دریافت پاداشهای سادهای نظیر غذا خوردن، داشتن تعاملات مثبت با دیگران، پرداختن به فعالیتهای مورد علاقه نظیر موسیقی، ورزش و... ایجاد میشوند؛ به همین خاطر است که انسان از انجام این فعالیتها لذت میبرد. برای کسب اطلاع بیشتر ازسروتونین کلیک کنید.
هنگام مصرف مواد میزان بسیار بیشتری از این انتقال دهندهها در مغز ترشح میشوند. به این ترتیب افراد حتی از سادهترین فعالیتهای خود لذت میبرند و دچار احساس سرخوشی و نشئگی میشوند. البته نظریههای جدیدتری نیز در مورد تأثیر مواد بر دوپامین شکل گرفته است و دانشمندان امروزه فکر میکنند که دوپامین بیشتر با مجبور کردن فرد برای تکرار فعالیت لذت بخش (یا همان مصرف مواد) ارتباط دارد تا تولید مستقیم لذت. این نظریات به فهم چگونگی ایجاد وابستگی مواد در افراد کمک میکنند. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه تعریف اعتیاد کلیک کنید.
افزایش بیش از حد دوپامین، باعث تغییر شکل گیرندههای دوپامینی شده و یا نورونهای تولید کننده دوپامین را کاهش میدهد. در نتیجه پس از مدتی دوپامین مغز به طور طبیعی کاهش مییابد و فرد احساس افسردگی، کسلی، بیلذتی و بیهیجانی میکند. فرد برای به دست آوردن همان حالت خوشحالی و نشئگی گذشته و از بین رفتن حالت خماری و همچنین به حد طبیعی رساندن دوپامین بدن خود، باید میزان بیشتری از ماده مخدر را مصرف نماید. این چنین است که فرد دائماً در یک چرخه معیوب گیر میکند. برای به حد طبیعی رساندن دوپامین مغز خود، ماده مخدر بیشتری مصرف میکند و مصرف بیشتر ماده مخدر، باعث کاهش بیشتر دوپامین طبیعی بدن او میشود. برای اطلاع از روشهای غیرشیمیایی افزایش دوپامین کلیک کنید.
این چرخه مداوم مصرف مواد مخدر، به مرور زمان تغییرات بلند مدتتری را در مغز ایجاد میکند و این تغییرات باعث از بین رفتن کنترل فرد بر مصرف میشود. به بیان دیگر مواد مخدر کنترل سیستم لذت را به دست میگیرد. در نتیجه بیمار تمایل بیش از اندازه به مصرف مواد پیدا میکند تا میزان دوپامین دوباره به سطح عادی برگردد. چنین فردی دیگر نمیتواند بدون مصرف مواد، از زندگی لذت ببرد و دچار افسردگی میشود. برای کسب اطلاعات در زمینه درمان افسردگی کلیک کنید.
آسیبهای مغزی که در اثر مصرف مواد مخدر به وجود میآیند، گاهی ممکن است تا پایان عمر فرد را درگیر خود نگه دارند. اگر چه با کاهش مصرف، مغز به تدریج به جبران کمبود انتقالدهندههای عصبی خود میپردازد. اما نکته بسیار مهم، جدی گرفتن تأثیر روانی ناشی از افزایش ناگهانی دوپامین و حالت نشئگی است که در روان فرد باقی میماند؛ چرا که این موضوع یکی از دلایل اصلی بازگشت اعتیاد افراد است و ترک اعتیاد را با شکست مواجه می کند.
تصور تجربه مجدد آن حالت سرخوشی، به قدری برای فرد مصرف کننده وسوسهانگیز است که حتی بعد ماهها ترک، ممکن است وی را به سمت مصرف مجدد بکشاند. به همین دلیل است که پرداختن به مسائل روانی مانند یادگیری مهارت های غلبه بر وسوسه بعد از ترک در درمان اعتیاد حتی از مسائل جسمانی اهمیت بیشتری دارد و افراد نباید تنها به سمزدایی بدن از مواد اکتفا کنند. در واقع برای جبران آسیبهای مغزی و اختلالات روانی ناشی از آن مراجعه به روانشناس و دریافت مشاوره ترک اعتیاد ضرورت دارد. برای کسب اطلاع بیشتر در زمینه مشاوره ترک اعتیاد کلیک کنید.
بررسیها نشان میدهد که مواد مخدر مختلف هرکدام میتوانند اثرات گوناگونی را بر مغز اعمال کنند. در ادامه به چند مورد از رایجترین مواد مخدر و تاثیر آنها بر عملکرد مغز اشاره کردهایم.
تریاک ماده مخدری است که از گیاه خشخاش به دست میآید و حاوی مقادیری مورفین است. از همین رو منجر به اثرات تسکین دهندگی، نشئگی و آرامش میشود. از تریاک مخدرهای دیگری نیز تهیه میگردد که از جمله مهمترین آنها میتوان به شیره، سوخته و هروئین اشاره کرد. همگی این موارد تحت عنوان مواد افیونی شناخته میشوند و به عنوان سرکوب کننده مغز و کل سیستم عصبی عمل میکنند. افیونها با چسبیدن به گیرندههای اپیوئیدی در مغز انتقال پیام درد را با اختلال مواجه کرده و همچنین مراکزی نظیر مرکز تنفس در بصل النخاع را مهار مینمایند. برای کسب اطلاعات در زمینه ترک تریاک کلیک کنید.
به همین خاطر مصرف آنها باعث کاهش رفلکسهای اولیه شده و علائمی نظیر تنفس، ضربان قلب و فشار خون را نیز کند میکند. از همین رو استفاده از این مواد میتواند هشیاری انسان را مختل کرده و در صورت اوردوز منجر به تجربه اغماء و حتی مرگ شود. توصیه می کنیم مقاله ترک اعتیاد به تریاک در خانه را مطالعه کنید.
مصرف مواد محرک نظیر شیشه باعث بیش فعالی عملکرد سیستم عصبی مرکزی و مغز میشود. از همین رو افراد از این مواد بیشتر در مهمانیها و پارتیهای شبانه استفاده میکنند. هم چنین مواد محرک و توهم زاهایی نظیر حشیش، ماده مخدر گل و قرص اکس همگی با افزایش دوپامین در مغز میتوانند باعث ایجاد تغییرات ادراکی شده و در نهایت به تجربیات غیر واقعی بیانجامند. همین مورد است که ترک ماریجوانا را با مشکل و پیچیدگی مواجه می سازد.
در این شرایط افراد چیزهایی را میبینند یا میشنوند که دیگران نمیتوانند آنها را درک کنند. همین امر باعث میشود که رفتارهای غیرعادی و بعضا خطرناکی را از خود نشان دهند. براي کسب اطلاعات بيش تر به مقاله ترک اعتیاد به مواد توهم زا مراجعه کنيد.
الکل از نظر داروشناسی نوعی خواب آور انتخابی محسوب میشود که با سرکوب مغز و سیستم عصبی باعث کند شدن عملکردهای شناختی شده و هشیاری انسان را کاهش میدهد. هم چنین الکل با کاهش دادن قدرت بازداری مغز به افسارگسیختگی در انسان میانجامد. از سوی دیگر نوشیدنیهای الکلی با ایجاد اختلالاتی در مراکز مرتبط با تکلم و تحرک در مغز، هماهنگی حرکتی را با مشکل مواجه کرده و باعث بروز نقایصی در صحبت کردن میشوند. براي کسب اطلاعات بيش تر به مقاله اعتیاد به الکل رجوع کنيد.
متخصصان بر این باورند که نحوه مصرف مواد میتواند در تاثیراتی که آن ماده بر مغز اعمال میکند نقش داشته باشد. به طوری که تزریق کردن موادی نظیر هروئین بیشترین اثرگذاری را بر مغز میگذارد. چرا که در حالت تزریق، ماده مخدر به سرعت وارد جریان خون شده و به مغز میرسد. پس از تزریق، استشاق، خوردن و تدخین بهترتیب سریعترین تاثیرگذاری را بر مغز میگذارند. برای کسب اطلاعات در زمینه عوارض اعتیاد به مواد مخدر کلیک کنید.
آسیب های جدی و پیامدهای مخربی که مواد مخدر بر بدن و به خصوص بر مغز وارد می کند، لزوم اهمیت به درمان اعتیاد و ترک مواد را افزایش می دهد. درمان اعتیاد با توجه به مقدار و نوع مصرف، تاریخچه مصرف فرد و سایر شرایط او متفاوت هست. انواع روش های درمان اعتیاد وجود دارد که شامل موارد زیر می شود:
_ترک اعتیاد با دارو (برای کسب اطلاعات در زمینه داروهای ترک اعتیاد کلیک کنید.)
_ترک با روش سقوط ناگهانی
_ترک با روش تدریجی
_ترک اعتیاد در خانه
_ترک اعتیاد با برنامه های 12 قدم (پیشنهاد می کنیم مقاله برنامه 12 قدم ترک اعتیاد را مطالعه کنید.)
_ترک با روش روان درمانی
قرص اکس بر میزان انتقال دهندههای عصبی بر مغز تاثیر میگذارند. به طوری که سطوح سروتونین در سیستم عصبی را افزایش میدهند. از آنجایی که سروتونین نقش بسزایی در خلق انسان ایفا میکند، افزایش آن در مغز منجر به تجربه احساس سرخوشی و شادی مفرط میشود.
مصرف مواد مخدر منجر به نوعی بیماری عودکننده مغزی میشود. در این شرایط برخی از آثار مغزی مصرف مواد تا مدتها پس ازترک نیز باقی میمانند. از جمله مهمترین آنها میتوان به احساس وسوسه و ولع شدید برای مصرف مجدد در پی دیدن نشانههایی مرتبط با اعتیاد اشاره کرد. برای ارزیابی این آثار باید به یک متخصص روانشناس یا روانپزشک مراجعه نمایید.
اعتیاد آسیب های جدی بر مغز و جسم وارد می کند و هم چنین عوارض روحی_روانی گسترده ای دارد. پس درمان آن در اولویت قرار دارد. آسیب های روانی اعتیاد خود سد بزرگی بر درمان است. بنابراین بهتر است همراه با سایر روش ها به مشاوران و متخصصان مراجعه کنید و از روش های روان درمانی بهره مند شوید. روان شناسان ما در حامی می توانند در این زمینه به شما کمک کنند. برای کسب آگاهی بیشتر در این راستا از مشاوره روانشناسی کلیک کنید.
دیدگاه ها
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای مورد نیاز نشانه گذاری شده اند*